یاران خراسانی

یاران خراسانی

من محرم راز دل طوفانی خویشم
یاران خراسانی

یاران خراسانی

من محرم راز دل طوفانی خویشم

دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم


بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم


 
 خیلی خوش‌آمدید خواهران و برادران عزیز، خانواده‌های معظّم شهیدان که بدون مبالغه بقای انقلاب و امنیّت کشور و پیشرفت کشور از هر جهتی مرهون صبر و استقامت خانواده‌های معظّم و مرهون خون آن شهیدان عزیز است. ایّام هم ایّام خیلی مناسبی است؛ ایّام شهادت مولای متّقیان است که این بزرگوار بزرگ‌ترین شهید در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشر است. همچنان‌که نسبت به حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السّلام) سیّدالشّهداء تعبیر «ثارالله» به کار رفته است، یعنی کسی که خون‌بهای او خدا است -معنای ثارالله این است؛ عظمت خون‌بهای او به‌قدری است که جز خود خدای متعال هیچ چیز نمیتواند خون‌بهای این عزیزان باشد- عین همین تعبیر درباره‌ی امیرالمؤمنین است؛ چون شما میگویید: یا ثارَ اللهِ وَ ابنَ ثارِه؛(۲) «وَ ابنَ ثارِه» یعنی امیرالمؤمنین هم در همین رتبه‌ی عظمت از لحاظ خون‌بها است. عظمت این شهید بزرگوار، شهید در محراب، شهید در راه حق، شهید قاطعیّت، شهید استقامت، از این تعبیرات کاملاً آشکار است.
 خب، ایّام هم ایّام دعا و تضرّع و توسّل و مانند اینها است. یکی از ابزارهای توسّل و تقرّب به پروردگار، توجّه به ارواح مطهّر شهیدان است. یعنی ما در این شبها -چه شبهای قدر، چه کلّ شبهای ماه رمضان که هر کدام یک ماجرایی است، یک داستانی است هر یک از شبها به‌تنهایی- اگر میخواهیم توسّل بجوییم، تضرّع کنیم، دعای مستجاب داشته باشیم، بایستی از ارواح متعالی استشفاع(۳) کنیم، آنها را شفیع قرار بدهیم و یکی از این مجموعه‌های متعالی، همین شهدای عزیز ما هستند. و خانواده‌های شهدا این فرصت را دارند -چه پدرها و مادرها، چه فرزندان، چه همسرها، چه بقیّه‌ی بستگان- که از ارواح شهیدان عزیزشان که دلهای اینها بسته‌ی به آنها است، استمداد کنند برای تقرّب به خداوند.
 خانواده‌های شهدا خیلی عزیزند. من همیشه عرض کرده‌ام که در سنگر مقدّم دفاع از ارزشها و دفاع از انقلاب و دفاع از اسلام و دفاع از قرآن، شهیدان ما هستند و بلافاصله پشت سر اینها خانواده‌هایند؛ پدرها، مادرها، همسرها، فرزندان؛ این را باید قدر دانست. تأثیرات این شهادتها برای اسلام و مسلمین چیز کمی نیست. امروز بعد از گذشت ۳۵ سال از حادثه‌ی هفتم تیر و شهادت آن عزیزان، همچنان این حادثه الهام‌بخش است. یعنی یک گروه تروریست خبیث بی‌رحم در داخل کشور، مجموعه‌ی بزرگان و شخصیّت‌های اصلی و ارکان کشور را مورد تهاجم قرار میدهند، آنها را ترور میکنند و کشور را از وجود آنها محروم میکنند، بعد میگریزند و میروند در آغوش همین کشورهایی که ادّعای ضدّیّت آنها با تروریسم دنیا را پُر کرده و آنها اینها را در آغوش میگیرند. دولتهای اروپایی -حالا این دولتهای آسیایی و امثال این مرتجعین منطقه که قابل ذکر نیستند- که این‌همه ادّعای ضدّیّت با تروریسم و طرف‌داری از حقوق بشر و این حرفها را با صدای بلند میگویند و خودشان را صاحب ماجرا و صاحب قضیّه میدانند، این سؤال [از آنها] بی‌پاسخ است که چرا آغوش باز کردند و قاتلان [این‌] ملّت را در آغوش گرفتند؟ چرا اینها را پناه دادند؟ چرا اینها را به دولت جمهوری اسلامی تسلیم نکردند که حکم الهی را درباره‌ی اینها جاری کند؟ چرا؟ این رسوایی بزرگ حکومتهای غربی و دولتهای اروپایی و آمریکا در این قضیّه، یک حادثه‌ی تاریخی است؛ این خیلی امر مهمّی است، از این نمیشود به‌آسانی گذشت و تاریخ از این حادثه نمیگذرد؛ این یک طرف قضیّه است. یک طرف قضیّه، خود این تروریست‌هایند؛ اینها کسانی هستند که به‌عنوان دفاع از خلق، بعضی‌هایشان حتّی دفاع از اسلام، وارد ماجرای مبارزات شدند و این افتضاح را، این فاجعه‌آفرینی را در پرونده‌ی خودشان ثبت کردند، و بعد هم رفتند به کسی مثل صدّام پناهنده شدند. همینهایی که ادّعای ضدّآمریکایی بودن میکردند، پناهنده شدند به صدّام، و امروز هم در زیر چتر حمایت آمریکا دارند زندگی میکنند؛ چه در عراق، چه در بخشی از اروپا که اینها را به آنجا منتقل کردند. ماجرای عجیبی بود این ماجرای هفتم تیر سال ۶۰. این حادثه‌ی بزرگ درس دارد، عبرت دارد.
 ما البتّه کم‌کاریم. حالا آقای شهیدی فرمودند که ما در بنیاد شهید داریم کار میکنیم لکن کار فقط این نیست که ما به خانواده‌های اینها اظهار احترام کنیم، تعظیم کنیم، تجلیل کنیم؛ نه، حادثه را باید احیاء کنید، زنده نگه دارید. باز هم مردم و روحیّه‌ی انقلابی خود مردم است که این حوادث را زنده نگه‌داشته است، وَالّا ما یک فیلم درباره‌ی این حادثه‌ی بزرگ نداریم؛ یک اثر هنری درباره‌ی حادثه‌ی هفتم تیر نداریم که حقایق را روشن کند، معلوم بشود اینها چه کسانی بودند؟ چه بودند؟ آنهایی که شهید شدند چه کسانی بودند؟ شهید بهشتی چه کسی بود؟ آن وزرای مخلصِ مؤمنِ پاک‌باخته‌ای که با همه‌ی وجود وارد میدان بودند و ما با اینها زندگی کرده بودیم، با اینها کار کرده بودیم، اینها را از نزدیک می‌شناختیم، چه کسانی بودند؟ چه بودند؟ هنوز ما یک اثر هنری نداریم، یک فیلم سینمایی نداریم، یک نمایش تجسّمی نداریم، یک رُمان خوب نداریم؛ اینها کارهایی است که ما نکردیم و باید بکنیم. این حالا مربوط به آن مجموعه.
 شهدای دوران دفاع مقدّس؛ خب، در این زمینه هم کارهایی انجام گرفته است امّا هرچه کار انجام بگیرد کم است. هزاران شهید در اوضاع مختلف، از شهرهای گوناگون، با سطوح مختلف، از نوجوان چهارده پانزده‌ساله گرفته، تا پیر شصت هفتاد ساله، رفتند در این میدان، جنگ را مردمی کردند، جنگ را از انحصار نیروهای رسمی درآوردند. هرکاری که مردم پشت‌سرِ نیروهای رسمی و همراه با آنها حضور پیدا کنند و با انگیزه کار کنند پیش میرود؛ امروز هم توصیه‌ی ما به مسئولان دولتی در همه‌ی زمینه‌ها -زمینه‌ی اقتصاد و بقیّه‌ی چیزها- همین است. در جنگ این اتّفاق افتاد؛ مردم رفتند و خودشان را در معرض این امتحان عجیب قرار دادند؛ شوخی نیست؛ ما از جنگ یک‌چیزی می‌شنویم؛ بخوانید این کتابهایی را که جزئیّات این عملیّاتها را ذکر کردند؛ از سطوح بالا، قرارگاه‌های اصلی میدان جنگ بگیرید که مال ارتش و سپاه [بود] تا رده‌های پایین، تا رده‌ی گردان و گروهان و دسته؛ شرح‌حال این جوانها، یک‌یک اینها برای ما درس‌آموز است. هر یکی از این جوانهایی که به شهادت رسیدند، رفتارشان، گفتارشان، حرکتشان، یک دریچه‌ای به سوی یک دنیای معرفتی است؛ انسان را بیدار میکند، آگاه میکند.
 امروز مسئله‌ی شهدای دفاع از حریم اهل‌بیت مطرح است؛ این از آن ماجراهای عجیب تاریخ است. ما در دوران جنگ جوانها را تشویق میکردیم به اینکه بروید به میدان جنگ، اجابت میکردند و میرفتند؛ امام یک سخنرانی میکردند، خیل جوانها راه می‌افتادند میرفتند [امّا] امروز ما چنین تشویقی نمیکنیم، درعین‌حال این انگیزه چقدر قوی است، این ایمان چقدر شفّاف است که این جوان از ایران، از افغانستان، از کشورهای دیگر راه می‌افتد، بلند میشود از همسر جوانش، از کودک خردسالش، از زندگی راحتش میگذرد، میرود در یک کشور غریب، در یک خاک غریب، در راه خدا مجاهدت میکند و به شهادت میرسد. این چیز کوچکی است؟ قدم‌به‌قدم تاریخ انقلاب اسلامی از این شگفتی‌های تاریخ‌ساز به خود دیده است؛ اینها شگفتی است.
 و من عرض کنم این سه جنبه دارد: یک جنبه، جنبه‌ی صبر خودِ این شهید و انگیزه و ایمان این شهید است؛ یک جنبه، جنبه‌ی صبر خانواده‌ها و تحمّل آنها است؛ [چون‌] این زن جوان میتوانست کاری کند که شوهرش نرود؛ این پدر و مادر میتوانستند مانع رفتن جوانشان بشوند؛ اینها صبر کردند؛ هم برای رفتن او، هم هنگام برگشتن جنازه‌ی مطهّر او، و [هم‌] بعد از او. و جنبه‌ی سوّم خودِ حادثه است که تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی است؛ انقلاب این است، نظام اسلامی این است. این انگیزه‌ها، این ایمانها، این قدرتهای روحی، این عزم و اراده‌ها است که جمهوری اسلامی را به وجود آورده؛ میشود دستِ‌کم گرفت جمهوری اسلامی را؟ دشمنها چه خیال میکنند درباره‌ی نظام جمهوری اسلامی؟ یک پیکره‌ی عظیمی، همه اقتدار، همه توانمندی؛ جمهوری اسلامی را این چیزها تشکیل داده.
 خب بله، فلان گوشه یک ضعف هست، فلان آدم سست‌همّت و سست‌اراده‌ای هم هست که دچار اعتیاد میشود، دچار فساد میشود، دچار انواع‌واقسام اشکالات میشود؛ این در هر جامعه‌ای هست؛ مهم این است که یک جامعه از آن ارکان نگهدارنده‌ای برخوردار باشد که بتواند آن را پیش ببرد و در مقابل حوادث حفظ کند و مثل صخره‌ای آن را نگه دارد؛ این ستونهای صخره‌وار همین شهدای ما هستند، همین خانواده‌ها هستند، همین فداکاران هستند، همین ایثارگران هستند؛ اینها هستند. برای همین هم هست که جمهوری اسلامی در چالشهای گوناگون، غالباً بر این چالشها غلبه کرده.
 برادران و خواهران عزیز! من این حرف را شاید با کم‌وزیاد دَه‌ها بار گفته‌ام، باز هم تکرار میکنم: ما هرجا به انقلاب تکیه کردیم، به روحیّه‌ی انقلابی تکیه کردیم، پیش رفتیم؛ هرجا از ارزشها کوتاه آمدیم، انقلاب را ندیده گرفتیم، از این گوشه‌اش زدیم، از آن گوشه‌اش زدیم، تأویل و توجیه کردیم، برای خوشایند عناصر استکبار که دشمنان اصلی اسلام و دشمنان اصلی این نظامند، مدام حرف را جویدیم، حرف را خوردیم، عقب ماندیم؛ قضیّه این‌جوری است. راه پیشرفت ایران اسلامی، احیاء روحیّه‌ی انقلابی و احیاء روحیّه‌ی مجاهدت است.
 مجاهدت، میدانهای فراوانی دارد؛ البتّه همه‌ی میدانهای مجاهدت هم خطر دارد. شهدای هسته‌ای را ببینید! در میدان علم کار کردند امّا مورد تعرّض دشمن قرار گرفتند؛ [این‌] جهاد است. فَضََّلَ اللهُ المُجاهِدینَ عَلَی القاعِدینَ اَجرًا عَظیمًا؛(۴) خب، [اینکه‌] خدای متعال برای مجاهدین فضیلت قائل شده است، برای مجاهدت رتبه قائل شده است، برای همین است. ما مگر چقدر در این دنیا عمر میکنیم؟ میلیاردها سال قبل و بعد ما این دنیا عمر دارد، از این میلیاردها [سال‌]، پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سالش نصیب من و شما است؛ در این مدّت باید از فرصت استفاده کنیم، خودمان را برای زندگی واقعی‌ای که «اِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الحَیَوان»(۵) است، آماده کنیم. در این فاصله، بعضی‌ها مجاهدت میکنند و این مجاهدت، آنها را به مقامات عالی میرساند؛ نه‌فقط آخرت خودشان را درست میکنند، دنیای دیگران را هم میسازند و تقویت میکنند و به وجود می‌آورند. آن‌وقت این مالِ مجاهدت است؛ مال شهدا: وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتًا، اینها مرده نیستند، بَل اَحیآءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون * فَرِحینَ بِمآ ءاتاهُمُ اللهُ مِن فَضلِه‌ وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون.(۶) قضیّه این‌جوری است؛ این کلام خدا است، مژده‌ی خدا است که میگوید اینها زنده‌اند، پیش خدایند، مورد لطف الهی‌اند، مورد رزق الهی‌اند، خرسندند، خوشحالند؛ به من و شما هم پیغام میدهند و میگویند که بدانید اگر از این راه بیایید، در این سرمنزل نه غم هست، نه نگرانی؛ نه ترس هست، و نه حزن؛ اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم؛ راه این است. راه را درست رفتند، صحیح رفتند، درست حرکت کردند.
 البتّه شما خانواده‌ها رنج کشیدید، غصّه خوردید؛ حق هم دارید؛ از دست دادن جوانتان -چه جوان، همسرتان باشد، چه فرزندتان باشد، چه دامادتان باشد، چه برادرتان باشد- خیلی سخت است. برای بازماندگان، خیلی سخت است، خیلی دشوار است امّا بدانید آنها خیلی خوشند؛ آنها در زیر سایه‌ی نعمت الهی دارند زندگی میکنند.
 در مقابله‌ی با دشمنانِ مستکبر این‌جوری باید برخورد کرد. دشمنان مستکبر، از این حقیقت بی‌خبرند؛ در محاسباتشان نمیتوانند این را بفهمند. [در مورد] جنگ نامتقارن شنیده‌اید؛ معنای جنگ نامتقارن این است که [یکی از] نیروهای دو طرف از امکاناتی برخوردارند که آن‌طرف مقابل دستش از آن امکانات کوتاه است؛ نوعشان، شیوه‌شان، امکاناتشان، حتّی گاهی منابع قدرت در هر طرفی برای طرف مقابل ناشناخته است؛ این جنگ نامتقارن است. آنها نمیدانند چه قدرتی در ایمان به خدا و در اعتقاد به جهاد وجود دارد؛ آثارش را می‌بینند، درست نمیتوانند تحلیل کنند؛ لذا به اقدامات دیوانه‌وار [دست میزنند]. این قضیّه‌ی داعش و این قضیّه‌ی تروریست‌های تکفیری و مانند اینها، همه ازاین‌قبیل است. اینها را در واقع درست کرده‌اند برای اینکه جمهوری اسلامی را شکست بدهند؛ عراق مقدّمه بود، شام مقدّمه بود؛ مقدّمه‌ی این بود که بتوانند اینجا را تحت تأثیر قرار بدهند؛ قدرت اینجا موجب شد که اینها در آنجا هم زمین‌گیر شدند؛ وَالّا آنها هدفشان این بود. این کسی که از اینجا بلند میشود، میرود در عراق یا در سوریه به‌عنوان دفاع از حریم اهل‌بیت در مقابل این تکفیری‌ها می‌ایستد، درواقع دارد از شهرهای خودش دفاع میکند. البتّه نیّت آنها خدا است، [امّا] واقع قضیّه این است؛ این دفاع از ایران است، دفاع از جامعه‌ی اسلامی است. مخصوص شیعه هم نیست؛ آن تکفیری‌ها شیعه و سنّی نمی‌شناسند؛ سنّی را هم میزنند. ما در داخل کشور خودمان چقدر از علمای اهل سنّت داریم -مرحوم شیخ‌الاسلام(۷) در سنندج، مرحوم حسین‌بُر(۸) در بلوچستان و علمای دیگری- که همین تکفیری‌ها اینها را ترور کردند و خونشان را مظلومانه بر زمین ریختند. آنها سنّی و شیعه نمی‌شناسند؛ آنها هر کسی را که با انقلاب است، هر کسی را که در مقابل استکبار است، هرکسی را که با آمریکا دشمن است میزنند؛ اسمش را هم میگذارند جنگ شیعه و سنّی.
 امروز در بحرین ملاحظه کنید! مسئله‌ی بحرین جنگ شیعه و سنّی نیست، مسئله‌ی حاکمیّت جائرانه‌ی ابلهانه‌ی یک اقلّیّت مستکبر خودخواه بر یک اکثریّت گسترده است. یک اقلّیّت کوچکی بر هفتاد درصد، هشتاد درصد مردم بحرین دارند حکومت میکنند؛ حالا هم [این‌] عالم مجاهد، آقای شیخ عیسی‌ قاسم را مورد تعرّض قرار داده‌اند؛ این حماقت آنها است، این بلاهت آنها را نشان میدهد. شیخ عیسی‌ قاسم کسی بود که تا امروز و تا وقتی‌که میتوانست با مردم حرف بزند، از حرکات تند و مسلّحانه‌ی مردم جلوگیری میکرد، مانع میشد. نمیفهمند که با چه‌کسی درافتاده‌اند، نمیفهمند که تعرّض به شیخ عیسی‌ قاسم یعنی برداشتن مانع از مقابل جوانهای پُرشور و پُرحماسه‌ی بحرینی که [اگر] بیفتند به جان نظام حاکم، از هیچ راه دیگری نمیتوانند آنها را ساکت کنند. اینکه عرض میکنیم محاسباتشان غلط است، یک نمونه‌اش این است: محاسبه‌ی غلط بر اثر نفهمیدن وضعیّت جامعه و وضعیّت مردم و ایمان مردم و نشناختن مردم.
 راه، راه اسلام است، راه، راه توکّل به خدا است، راه، راه توسّل به درگاه عِزّ الهی است، راه، راه ایمان است؛ راه درست این است. ملّت، با ایمان، با مجاهدت، با عزم راسخ میتواند همه‌ی این موانع را از پیش پای خود بردارد. بحمدالله امروز مؤمنِ مجاهدِ فعّال هم کم نداریم؛ هم در کشور خودمان، هم در کشورهای دیگر، که ملاحظه میکنید امروز از کشورهای مختلف در مقابل این هجمه‌های مزدوران آمریکا و اسرائیل ایستاده‌اند و دارند مقاومت میکنند، با اینکه در کشور خودشان هم نیستند و دور از کشور خودشان هستند.
 برادران و خواهران عزیز! این شبها را قدر بدانید، این ساعات را قدر بدانید؛ هم دعا کنید و با توجّه و با تضرّع از خدا بخواهید، هم دعا کنید و از خدا بخواهید که خدا دعای دیگر مردم را مستجاب کند. در این شبها -مثل دیشب، مثل فردا شب و مثل شب بیست‌وسوّم- که در اطراف و اکناف دنیای اسلام، هرجایی که اعتقاد به این معنا وجود دارد، صداها به تضرّع بلند است: اِلَیکَ عَجَّتِ الاَصواتُ بِصُنوفِ اللُّغات؛(۹) صداها بلند است، گریه‌ها، استغاثه‌ها؛ دعا میکنند برای خودشان، برای دیگران، یکی از دعاهایتان این باشد که خدای متعال دعای مؤمنینی را که در این شبها دعا میکنند مستجاب کند؛ این را از خدا بخواهید.
 دعا را با حضور قلب باید خواند. اینجا من این را هم عرض بکنم: بعضی از این اجتماعاتی که در آنها دعا خوانده میشود، انصافاً خیلی اجتماعات دلنشینی است، یعنی خواننده‌ی دعا، دعا را فقط برای مستمع نمیخواند [بلکه‌] برای دل خودش هم میخواند. بعضی‌ها این‌جوری هستند؛ خودش هم تحت تأثیر دعا است. وقتی خواننده‌ی دعا جوری دعا میخواند که خودش دارد با خدا حرف میزند، خودش را در مقابل پروردگار عالم حاضر می‌بیند -وقتی این‌جور هست- و حال دعا برای او وجود دارد، این مستمع هم حال دعا پیدا میکند. بعضی مواردی البتّه بندرت انسان مشاهده میکند که خواننده‌ی دعا اصلاً در عالم دعا نیست. گاهی آدم در تلویزیون هم بعضی از اینها را مشاهده میکند که خواننده‌ی دعا دارد فقط یک چیزی را با آواز میخواند؛ نه خودش توجّهی دارد و حال دعایی دارد، وقتی خودش حال دعا نداشت، مستمعش هم حال دعا پیدا نمیکند؛ نه اشک خودش جاری میشود، نه میتواند اشک مستمع را جاری کند؛ دل او را نمیتواند منقلب کند، چون دل خودش منقلب نیست. دعا را این‌جوری نباید خواند.
 دعا سخن گفتن با خدای متعال است؛ به تعبیر امام بزرگوارمان «دعا قرآن صاعد است»؛(۱۰) همان حرف زدن با خدا است. یک‌وقت شما قرآن میخوانید، خدا دارد با شما حرف میزند، یک‌وقت دعا میکنید، شما دارید با خدا حرف میزنید. وقتی قرآن میخوانید این قرآنِ نازل است یعنی خدای متعال دارد با شما صحبت میکند و حرف میزند، حقایق را برای شما روشن میکند؛ از بالا نازل میشود؛ و وقتی شما دعا میخوانید، شما دارید با خدا حرف میزنید؛ این صدای شما است که صعود پیدا میکند. البتّه دعا اگر خوب خوانده بشود، آن‌وقت دعای یُسمَع است: وَ اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک وَ اسمَع نِدائی اِذا نادَیتُک(۱۱) -که در مناجات شعبانیّه میخوانیم- پروردگارا! دعای مرا بشنو. یک جور دعا خواندنی هست که خدا آن را نمی‌شنود. در دعا میخوانیم: اَعوذُ بِکَ مِن نَفسٍ لا تَشبَع وَ مِن قَلبٍ لا یَخشَع وَ مِن دُعاءٍ لا یُسمَع؛ پناه میبرم به تو از دعایی که شنیده نمیشود یعنی خدای متعال اعتنائی به آن دعا نمیکند؛ وَ مِن صَلٰوةٍ لا تَنفَع؛(۱۲) پناه میبرم به تو از آن نمازی که نفعی به حال من نمیرساند و سودمند نیست. خب، اَلصَّلوةُ قُربانُ کُلِّ تَقیّ؛(۱۳) نماز ما را به خدا باید نزدیک کند؛ نزدیک‌کننده است، و اگر ما را نزدیک نکرد، نمازِ بی‌فایده است. البتّه بی‌فایده بودنش موجب نمیشود که نخوانیم و بگوییم حالا که بی‌فایده است پس نمیخوانیم؛ نخیر، باید بخوانید و تکلیف را به‌جا بیاورید، امّا کاری کنید که این صلات، صلات نافعه باشد و نفع ببخشد؛ با توجّه و با حضور قلب.
 این فرصت روزه‌داری برای شماها خیلی فرصت باارزشی است؛ خیلی میتواند دلهای شما را نرم کند، به خشوع نزدیک کند تا بتوانید با خدا حرف بزنید؛ دعا را این‌جوری باید خواند. این شبها دعاهایی که در سحرها هست، در شبها هست، مخصوص شبهای قدر است یا مخصوص به این شبها هم نیست و مال همه‌ی شبها است، خیلی باارزش است. غیر از معارفی که در این دعاها هست، خود احساس تضرّع و خشوعی که در این دعا انسان پیدا میکند، خیلی باارزش است.
 امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال شهدای عزیز ما را، چه شهدای هفتم تیر، چه شهدای هسته‌ای، چه شهدای دفاع مقدّس، چه شهدای دفاع از حرم، چه شهدای انقلاب اسلامی از اوّل تا آخر، چه شهدائی که در راه انجام وظیفه به شهادت رسیدند، همه‌ی این شهدا را با پیغمبر محشور بفرماید و ان‌شاءالله به شما خانواده‌ها و به خانواده‌ی بزرگ شهادت در سراسر کشور، هم اجر و پاداش وافی عنایت کند و هم ان‌شاءالله صبر و سکینه و آرامش را به دلهای شما عطا بفرماید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌

۱) در ابتدای این دیدار حجّت‌الاسلام سیّدمحمّدعلی شهیدی‌محلّاتی (نماینده‌ی ولیّ‌فقیه و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران) گزارشی ارائه کرد.
۲) کافی، ج ۴، ص ۵۷۵
۳) درخواست شفاعت کردن‌
۴) سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۹۵؛ «... و[لی‌] مجاهدان را بر خانه‌نشینان به پاداشی بزرگ، برتری بخشیده است.»
۵) سوره‌ی عنکبوت، بخشی از آیه‌ی ۶۴؛ «... و زندگی حقیقی همانا [در] سرای آخرت است...»
۶) سوره‌ی آل‌عمران، آیات ۱۶۹ و ۱۷۰؛ «هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، کشته مپندار! بلکه زنده‌اند که نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند و برای کسانی که از پی ایشانند و هنوز به آنان نپیوسته‌اند شادی میکنند که نه بیمی بر ایشان است و نه اندوهگین میشوند.»
۷) ماموستا محمّد شیخ‌الاسلام (عضو مجلس خبرگان رهبری) که در مقابل مسجد سیّد محمّد قطب کردستان ترور شد.
۸) مولوی فیض‌محمّد حسین‌بُر (از علمای برجسته‌ی سیستان و بلوچستان) که در سال ۱۳۶۰ در منزلش ترور شد.
۹) اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۳۴۶
۱۰) از جمله، صحیفه‌ی امام، ج ۲۱، ص ۳۹۶؛ وصیّت‌نامه‌ی سیاسی - الهی‌
۱۱) اقبال الاعمال، ج ۲، ص ۶۸۵
۱۲) کافی، ج ۲، ص ۵۸۶
۱۳) کافی، ج ۳، ص ۲۶۵

مراسم گرامیداشت 9 دی روز بصیرت در کاشمر

بصیرت2
بسم الله الرحمن الرحیم


مراسم گرامیداشت 9 دی روز بصیرت


روز چهارشنبه 9 دی ماه 1394 راس ساعت 9 صبح


در محل امامزاده سید حمزه علیه السلام کاشمر


با سخنرانی حضرت حجه الاسلام و المسلمین معادی

رئیس محترم شورای سیاست گذاری ائمه جمعه 

 


سر خُمّ می سلامت ، شکند اگر سبویی

Image result for ‫شعر خوانی آقا‬‎

بسم الله الرحمن الرحیم


سر خُمّ می سلامت  ، شکند اگر سبویی


حوزه ظرفیّتهای متعدّد و چندجانبهای دارد؛ مخصوص امروز هم نیست، در گذشته هم همینجور بوده. در بین فقهای بزرگ و علمای بزرگ شیعه آن کسانی که شاعر بودند و بعضیشان شاعران برجستهای هم بودند، کم نیستند؛ 
مثل محقق حلّی، مثل پدر علّامه و دیگرانی از این قبیل؛ تا زمانهای بعد، مرحوم میرداماد، مرحوم فیّاض، حزین لاهیجی و دیگران و دیگران؛ در نجف هم همینجور، مرحوم بحرالعلوم. خاطرهی بحرالعلوم را عرض بکنیم که جالب است و نشاندهندهی روحیّه و فضای نجف در دوران بحرالعلوم است؛ یعنی دویست سال پیش. ایشان بعد از مرحوم آقای بهبهانی مرجع شدند؛
 یعنی مرحوم بحرالعلوم مثلکاشفالغطا مورد قبول بقیّهی علمای بزرگ و شاگردان بزرگ مرحوم بهبهانی قرار گرفتند؛ و دیگران همه تسلیم شدند در مقابل ایشان و با طوع و رغبت ایشان را بهعنوان رئیس انتخاب کردند. مرحوم بحرالعلوم اوّلِ ریاستش یک سفر پیاده از نجف حرکت کرد به طرف کربلا. در یکی از منازل اوایل راه خسته شدند و نشستند؛ مرحوم بحرالعلوم گفت من ضعیفم و امشب از اینجا نمیتوانم حرکت کنم. بعضیها گفتند برویم؛ ایشان گفت نه، من میمانم؛ بعد این بیت را خواند:
از ضعف به هرجا که نشستیم وطن شد
وز گریه به هر سو که گذشتیم چمن شد
 [این بیت از] طالب آملی [است]. شعرای عرب همراه ایشان بودند، به نظر من نکتهی خیلی جالبش اینجا است؛ اینکه حالا بحرالعلوم یک بیت شعر طالب آملی را بخواند، این خیلی عجیب نیست امّا اینکه ایشان در سفر زیارتی کربلا، از نجف تعدادی شاعر با خودش همراه کرده و میبرد، به نظر من مهم است؛ شعرای عرب گفتند که سیّدنا! شِنوا معنی هذالبیت؟ اینکه شما خواندید، چه بود؟ ایشان برایشان شرح داد، معنا کرد برایشان که اینکه خواندم معنایش این است و گفت حالا شما بسازید، و شعرای عرب شروع کردند [نظیر] این بیت را ساختن. این قضیه را من به نظرم در کتاب مرحوم حرزالدّین دیده باشم؛ آنجا نقل میکند که فلان کس اینجوری گفت، فلان کس اینجوری گفت، خود بحرالعلوم هم اینجوری گفت؛ یعنی عالمی مثل بحرالعلوم که از لحاظ فقهی سرآمد است، از لحاظ معنوی [سرآمد است] -میدانید بحرالعلوم از لحاظ معنوی فوقالعاده است و همان جنبهی معنوی او هم شاید بود که موجب شد همهی فقهای بزرگ که شاگردهای مرحوم بهبهانی بودند، در مقابل ایشان تسلیم شدند- با آن مقامات معنوی، با آن حالت عرفانی، با آن چیزهایی که نقل میکنند از ملاقات ایشان با حضرت و از این چیزها، وقتی که حرکت میکند از نجف برای سفر زیارتی پیاده به کربلا، با خودش شعرا را میبرد. این نشاندهندهی اهمّیّت حوزهها به معقولهی شعر است. بههرحال حوزههای علمیّه اینجور بودند. در خود قم مرحوم آقای صدر یک شاعر برجستهای بوده؛ این دوبیتی که ایشان برای مرحوم آشیخ عبدالکریم گفته که روی سنگ قبر مرحوم حاج شیخ نوشته شده و نقر(۱) شده، خیلی دو بیت برجسته و عالی است که دو سه بیت است که مادّه تاریخ مرحوم حاج شیخ را هم ایشان در آن گنجانده.
 به هر حال شعر یکی از مقولاتی است که حوزههای علمیّه به آن میپرداختند، به جا هم هست، یعنی هیچ منافاتی با علمیّت و با فضل و مانند اینها ندارد؛ شاعر بودن و شاعر خوب بودن نه با فقاهت منافات دارد، نه با فلسفه و فیلسوف بودن منافات دارد، با هیچ یک از این مقولات مهمّی که ما در حوزهها داریم، منافاتی ندارد. مرحوم حاج شیخ محمّدحسین اصفهانیغزل میگوید، قصیده میگوید، عربی میگوید، فارسی میگوید، مرحوم سیّد محمدسعید حبّوبی که از مراجع عربِ نجف و معاصر با مرحوم آخوند و مانند اینها بوده؛ ایشان یک دیوان قطور دارد و من دیوان ایشان را دارم. شعرهای عجیبی در آن است؛ شعرهای عاشقانه، غزلیّات به شکل عربی، چون عربها غزل را به شکل فارسی معمول ما ندارند امّا انواع گوناگون دیگری از غزلیّات اینها دارند. مرحوم سیّد محمّد سعید حبّوبی هم فقیه بوده، هم مجاهد بوده، جزو کسانی است که با انگلیسها جنگیده ایشان و هم درعینحال شاعر بوده. امام بزرگوار خودمان هم آخرین نمونهای است که جلوی چشم ما است که ایشان هم آن غزلیّات عاشقانه را -که البتّه معنای عرفانی دارد، امّا ظاهر غزلیّات اینجوری است- دارند. بنابراین شعر مقولهی مهمّی است و خوب است که در حوزه دنبال بشود. یک مایهی تنفّسی است برای آن فضای علمی متراکمی که در حوزه وجود دارد؛ چون فضای علمی در حوزه خیلی متراکم است و با دانشگاهها فرق دارد. کاملاً فضا علمی است؛ مثل یک اتاق دربسته است. و گاهی این رایحهی عطر شعر بلند بشود در این فضا؛ به نظر من چیز مطلوبی است. بحمدالله استعدادهای خوبی هم هستند؛ حالا آقایانی که اینجا تشریف دارند و آن خانم که شعر خواندند، خیلی خوب بود. بعضیهای دیگر هم من از حوزه میشناسم که شعرای خوبی هستند و چون تفکّرشان هم تفکّر اسلامیِ منبعث از منابع و مبادی درست دینی است، لذا شعرشان هم میتواند بسیار مفید باشد. این کار، کار بسیار خوبی است منتها قانع نشوید به کم؛ یعنی بروید سراغ سطوح بالاتر.
 در نجف شعرایی که از علما بودند و شاعر بودند که کم هم نیستند، گاهی شعرهایشان در سطح جهانی مطرح میشد. آن شاعر معروف لبنانی ساکن آمریکا، یک شاعر معروفی است که الان اسمش [یادم نیست(۲)] شعر معروفی دارد که اسم شعرش «الطلاسم» است و آن کلمهی ترجیعش -البتّه ترجیعبند به معنای مصطلح ما نیست- «لست ادری» است. این را مرحوم سیّد رضای هندی جواب داده: انا ادری؛ آن شعر پخش شد در دنیای عرب و همه شناختند و دانستند. یعنی شعرای برجستهای بودند علمای نجف. خود مرحوم شاه محمّدرضای مظفّر که کتاب علمی ایشان در حوزه کتاب درسی است و میخوانند، شاعر است، یک شاعر حسابی است، شاعر خوبی است که با جمع شعرا در نجف مأنوس بودند، مشغول بودند. علیایّحال شعر چیز خوبی است و حوزه بحمدالله این استعداد را دارد و هرچه هم بیشتر بتوانید تربیت کنید؛ البتّه به شرطی که وقت درس و بحث را نگیرد؛ یعنی جوری نباشد که آقایان وقتشان بیشتر صرف شعر بشود.
انشاءالله که موفّق و مؤیّد باشید.
۱) کندهکاری
۲) ایلیا ابوماضی (۱۹۵۷ - ۱۸۸۹ م)

گزیده ی بیانات امام خامنه ای حفظه الله در چند روز اخیر

بسم الله الرحمن الرحیم


Image result for ‫عکس مقام معظم رهبری‬‎


1-یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالنده‌ی ما عبرتهای بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد . اگر جوانهای ما در سرتاسر کشور این حوادث را ندانند، تحلیل نکنند، عمق‌یابی نکنند، در شناخت کشورشان و در شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد.

2- بعضی‌ها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیّات -که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به‌کنار، انقلابیگری به‌کنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟

3- سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بی‌تفاوت بار بیاورند، روحیّه‌ی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد.جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّه‌ی انقلابیگری تشویق کرد.

4- مذاکره بهانه است، مذاکره وسیله برای نفوذ است، مذاکره وسیله برای تحمیل خواستها است. ما فقط در قضیّه‌ی هسته‌ای به دلایل مشخّصی که مکرّر هم این دلایل را ذکر کرده‌ایم، موافقت کردیم بروند مذاکره کنند.

5-ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.

6-فضای کشور را بی‌موقع نباید فضای انتخاباتی کرد؛ از ۱.۵ سال پیش -که تقریباً دو سال به انتخابات امسال مانده بود که آخر سال است- بعضی‌ها شروع کردند در مطبوعات و در حرفها، راجع به انتخابات حرف زدن، بحث کردن. وقتی فضای انتخاباتی در کشور به‌وجود می‌آید، بسیاری از مسائل اصلی جامعه به حاشیه میرود و فراموش میشود.

7-الان که سه چهار ماه مثلاً به انتخابات باقی است، جای آن است که راجع به انتخابات عرایضی عرض بشود.

8-متأسّفانه یکی از عادتهای بدی که بعضی در داخل دارند، این است که دائماً در سلامت انتخابات در هر دوره‌ای خدشه کنند. از قبل از انتخابات مکرّر دَم بزنند از تقلّب، از دغدغه، از اینکه چنین بشود، چنان بشود؛ این کار غلطی است.

9- رأی مردم هم به معنای واقعی کلمه حقّ‌النّاس است؛ حقّ‌النّاس است.

10- شورای نگهبان، چشم بینای نظام برای انتخابات است؛ در همه‌ی دنیا هم یک چنین چیزی وجود دارد -حالا اسمش چیز دیگر است؛ اینجا اسمش شورای نگهبان است.

لاف در غریبى

بسم الله الرحمن الرحیم


بخش پایانی سخنان رهبر فرزانه انقلاب  امام خامنه ای حفظه اللّه در روز عید فطر


ده سال، دوازده سال کشمکش با جمهورى اسلامى، نتیجه‌[اش] این شد که این شش قدرت، امروز

ناچار شدند که گردش چند هزار سانتریفیوژ را در کشور تحمّل کنند؛

ناچار شدند ادامه‌ى این صنعت را در کشور تحمّل کنند؛ 

ناچار شدند ادامه‌ى تحقیقات و توسعه‌ى این صنعت را تحمّل کنند.

این چیزى است که آنها سالها تلاش کردند، [ولى] امروز روى کاغذ آوردند و امضا دارند میکنند که حرفى ندارند.

این معنایش چیست جز اقتدار ملّت ایران؟


این بر اثر ایستادگى ملّت، مقاومت ملّت، و بر اثر شهامت و ابتکار دانشمندان عزیز ما است.

رحمت خدا بر شهریارى‌ها و رضائىنژادها و احمدى روشن‌ها و علیمحمّدى‌ها؛

رحمت خدا بر شهداى هسته‌اى، رحمت خدا بر خانواده‌هاى اینها،

رحمت خدا بر ملّتى که پاى حرف حقّ خود و احقاق حقّ خود مى‌ایستد.


یک مطلب دیگر هم که نکته‌ى آخر است عرض بکنم.



این آقا گفته است که میتواند ارتش ایران را نابود کند. قدیمى‌هاى ما این‌جور حرفها را «لاف در غریبى» میگفتند.

من نمیخواهم در این زمینه چیزى بگویم، آنها که این حرف را خواهند شنید، اگر میخواهند درست بفهمند، اگر میخواهند از تجربه‌هاى خود درست استفاده بکنند بدانند، البتّه ما از هیچ جنگى استقبال نمیکنیم، ما به هیچ جنگى مبادرت نمیکنیم و پیش‌دستى نمیکنیم،

امّا اگر جنگی اینجا اتفاق بیفتد آن کسى که سرشکسته از جنگ خارج خواهد شد آمریکاى متجاوز و جنایتکار است.


از کوزه ، برون همان تراود که در اوست

مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین

مهمترین کلام رهبر معظم انقلاب در این ایام


1- تلاوت قرآن مقدّمه است، هدف نیست؛ هدف، تخلّق به اخلاق قرآن است.
2- قرآن میخواهد ما را از فشار این تحمیل‌ها خارج کند.

3- هر حنجره‌ای که در جهت اختلاف حرف بزند، بلندگوی دشمن است؛ چه خودش بداند، چه نداند.

4- «از کوزه، برون همان تراود که در اوست». وقتی ذهن غنی شد از معارف قرآنی، اثر خودش را در زبان، در عمل، در تصمیم‌گیری، در تصمیم‌گیری‌های کلان، در رفتار نشان خواهد داد.
5- از کارهای سطحی در همه‌ی مسائل زندگی و مهمّ کشور باید صرف‌نظر کرد و به کارهای عمیق، پُرمغز و ماندگار توجّه کرد.

6- من اجازه نمیدهم بیگانگان بیایند با دانشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزیز ملّت ایران که این دانش گسترده را به اینجا رسانده‌اند، بخواهند بنشینند حرف بزنند.

در دنیا هیچ عاقلی اجازه نمیدهد، هیچ دولتی اجازه نمیدهد؛ دانشمندانشان را مخفی میکنند، نمیگذارند اسمهایشان را هم کسی بفهمد. دشمن پُررو و وقیح توقّع دارد اجازه بدهند راه را باز کنند و بیایند با دانشمندان ما، با اساتید ما، با محقّقین ما گفتگو کنند، مذاکره کنند.

درباره‌ی چه؟ درباره‌ی یک پیشرفت اساسی بومی علمی در کشور. این اجازه مطلقاً داده نخواهد شد؛ این را هم دشمنان بدانند، هم کسانی که منتظرند ببینند تصمیم نظام جمهوری اسلامی چه میشود، بدانند.
7- بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقه‌ی خلیج‌فارس - نه همه‌شان، بعضی - درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همه‌ی پاسداران حریم امنیّت ملّی در سازمانهای مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود.

8- امروز زشت‌تر و بدتر از مکّه‌ی آن روز، کسانی هستند که در ماه رجب - ماه حرام - خانواده‌های یمنی را به عزا مینشانند؛ در یک شبانه‌روز صدبار، دویست‌بار با هواپیما حمله میکنند به یک نقطه‌ای، به بهانه‌های واهی، با استدلال‌های غلط، با ادّعاهای دروغ؛ این ملّت ملّت مظلومی است؛ ملّت یمن ملّت مظلومی است، ملّت بحرین ملّت مظلومی است، ملّت فلسطین دچار مظلومیّت مزمن است و سالهای متمادی است این ملّت زیر فشار است. ما هر مقداری که بتوانیم از مظلوم حمایت میکنیم و هر مقداری که توانایی‌های ما و وسع ما باشد وظیفه‌ی ما است.

بِرَند ایرانی

Image result for ‫برند خارجی‬‎
بِرَند ایرانی

امام خامنه ای حفظه الله :

من بارها در سخنرانی‌های اوّل سال و غیر آن تکرار کردم، الان هم به شما عرض میکنم: محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانه‌ها. حالا مُد شده است بگویند «بِرَند» است، بِرَند فلان؛ بِرَند چیست! بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی.
آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصّبانه و با تعصّبِ تمام، ملّت ایران، خارجیِ آن را مصرف نکنند. این را من فقط برای یک عدّه‌ی خاص نمیگویم؛ خب بله، وقتی ما میگوییم، یک عدّه متدیّنین فوراً گوش میکنند حرف را، پیغام هم میدهند فلان چیز راکه خارجی است بخریم؟ فلان چیز را نخریم؟
من فقط برای متدیّنین و افرادی که برای حرف ما حجّیّت شرعی قائلند، این را نمیگویم؛ من این حرف را برای هرکسی میگویم که به ایران علاقه‌مند است، به آینده‌ی کشور علاقه‌مند است، به فکر بچّه‌های خودش است که بنا است فردا در این کشور زندگی کنند. شما مصنوعات خارجی را که مصرف میکنید، در واقع کمک میکنید به اینکه حجم آن بنگاه خارجی، آن کارگر خارجی، آن سرمایه‌دار خارجی، مدام بیشتر بشود و تولید داخلی ضربه بخورد، شکست بخورد.
۱۳۹۳/۱۱/۲۹

لباس ایرانی

Image result for ‫حجاب‬‎


لباس ایرانی


امام خامنه ای حفظه الله :

«بعضی‌ها از چادر فرار مى‌کنند، به خاطر این‌که هجوم تبلیغاتى غرب دامن‌گیرشان نشود؛ منتها از چادر که فرار مى‌کنند، به آن حجاب واقعى بدون چادر هم رو نمى‌آورند؛ چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار مى‌دهد!... شما خیال کرده‌اید که اگر ما چادر را کنار گذاشتیم، فرضاً آن مقنعه‌ى کذایى و آن لباس‌هاى «و لیضربن بخمرهنّ على جیوبهنّ» و همان‌هایى را که در قرآن هست، درست کردیم، دست از سر ما بر مى‌دارند؟ نه، آن‌ها به این چیزها قانع نیستند؛

آن‌ها مى‌خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عیناً این‌جا عمل بشود؛ مثل زمان شاه که عمل مى‌شد. در آن زمان، زن اصلاً پوشش و حجابى نداشت؛ حتّى در این‌جاها وقتى نوبت به این کارها مى‌رسد، بى‌بند‌و‌بارى خیلى بیش‌تر هم مى‌شود؛ کما ‌این‌که در زمان شاه، بى‌بندوبارى‌ها‌یى که در همین شهر تهران و بعضى دیگر از شهرهاى کشور ما بود، از معمول شهرهاى اروپا بیش‌تر بود!»(4/10/1370)

بیانات مهم آقا در دیدار مداحان اهل‌بیت سلام الله علیهم

بسم الله الرحمن الرحیم
بیانات مهم آقا در دیدار مداحان اهل‌بیت سلام الله علیهم
بعضی‌ها سؤال کردند و میکنند که چرا فلانی درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای موضع نگرفته‌است؟

جواب این است که جایی برای موضع‌گیری وجود نداشته‌است. مسئولین ما، مسئولین هسته‌ای، مباشرین کار به ما دارند میگویند هنوز کاری انجام نگرفته، هیچ چیز الزام‌آوری بین دو طرف نگذشته است؛ چه موضع‌گیری‌ای؟ اگر از من بپرسند شما موافقید یا مخالف، میگویم نه موافقم، نه مخالف؛ چون هنوز اتّفاقی نیفتاده است؛ هنوز کاری نشده. همه‌ی مشکل بر سر آن جزئیّاتی است که بنا است بنشینند و یکایکِ آنها را بحث کنند؛ این را خود مسئولین هم گفته‌اند؛ هم به ما گفته‌اند، هم در مصاحبه‌هایشان به مردم این را گفته‌اند؛ همه‌ی مشکل بعد از این است. ممکن است طرف مقابل که یک طرفِ لجوج، بدعهد، بدمعامله، اهل دبّه در آوردن، اهل چک‌وچانه کردن، اهل از پشت خنجر زدن و اهل این‌جور کارها و سیاه‌کاری‌ها است، سرِ جزئیّات بخواهد کشور ما را، ملّت ما را، مذاکره‌کنندگان مارا در یک دایره‌ای محصور کند؛ ما هنوز هیچ چیز در اختیار نداریم، هیچ الزامی به‌وجود نیامده است.

 اینکه حالا تبریک میگویند، به بنده تبریک میگویند، به دیگران تبریک میگویند، بی‌معنی است، چه تبریکی؟ آنچه تا کنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکره‌ی منتهی به توافق را تضمین میکند، نه محتوای توافق را تضمین میکند؛ هیچ کدام را؛ حتّی تضمین نمیکند که این مذاکرات تا به آخر برسد و به یک توافق منتهی بشود؛ اینکه تا الان انجام گرفته، این‌جوری است؛ همه چیز مربوط به بعد از این است.

چند نکته را من در مورد مسئله‌ی هسته‌ای عرض میکنم. من البتّه هیچ‌وقت نسبت به مذاکره‌ی با آمریکا خوش‌بین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم. حالا اگر یک روزی ــ ما که در آن روز قاعدتاً نخواهیم بود ــ شماها ان‌شاءالله در جریان حوادث و جزئیّات و یادداشت‌ها و نوشته‌های این روزها قرار بگیرید، خواهید دید که این تجربه‌ی ما از کجا حاصل شده؛ تجربه کردیم. لکن با وجود اینکه من خوش‌بین نبودم به مذاکره‌ی با آمریکا، با این مذاکرات موردی، مخالفت نکردم، موافقت کردم؛ از مذاکره‌کنندگان هم با همه‌ی وجود حمایت کردم، الان هم حمایت میکنم. از رسیدن به یک توافقی که منافع ملّت ایران را تأمین کند و عزّت ملّت ایران را حفظ کند، صددرصد من حمایت میکنم و استقبال میکنم؛ این را همه بدانند. اگر کسی بگوید که ما مثلاً با توافق یا با رسیدن به یک نقطه مخالفیم، نه، خلاف حق و خلاف واقع گفته است. اگر یک توافقی انجام بگیرد که این توافق توافقی باشد که منافع ملّت را، منافع کشور را تأمین بکند، بنده کاملاً با آن موافقت خواهم کرد.

البتّه این را هم ما گفتیم که توافق نکردن بهتر از توافق بد است ــ که این حرف را آمریکایی‌ها هم میزنند ــ این فرمول، فرمول درستی است؛ توافق نکردن از توافق کردنی که در آن، منافع ملّت پامال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود [بهتر است]، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنی. این هم این مطلب؛ این نکته‌ی اوّل.

نکته‌ی بعدی این است که بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، بازهم نمیکنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوب‌های مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفته‌ام؛ عمدتاً به رئیس جمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتّب داریم، و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلّی. جزئیّات کار، خصوصیّات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نیست؛ اینها در اختیار آنها است، میتوانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست؛ البتّه بنده احساس مسئولیّت میکنم، نسبت به این مسئله به‌هیچ‌وجه بی‌تفاوت نیستم، کلیّاتی وجود دارد که حالا اشاره هم خواهم کرد به بعضی از آنها؛ قبلاً هم در صحبتهای عمومی خطاب به مردم آنها را گفتیم؛ به مسئولین هم مفصّل‌ترش را گفتیم.

نکته‌ی سوّم؛ همان‌طور که عرض کردم بنده به مجریان امر اعتماد دارم؛ این را شما بدانید؛ این آقایانی که مشغول کار هستند، اینها افرادی هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آنها هیچ تردیدی [ندارم]؛ در آنچه تا حالا بودند، ان‌شاءالله بعد از این هم تردیدی به‌وجود نخواهد آمد؛ هیچ تردیدی نسبت به آنها ندارم. لکن درعین‌حال جدّاً دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشی از آن است که طرف مقابل بشدّت اهل فریب و دروغ و نقض‌عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است؛ طرف مقابل این‌جوری است. یک نمونه‌اش در همین قضیّه اتّفاق افتاد؛ بعد از آنکه که مذاکره‌کنندگان ما مذاکره‌شان تمام شد، بعد از چند ساعت بیانیّه‌ی کاخ سفید منتشر شد در تبیین مذاکرات. این بیانیّه‌ای که آنها منتشر کردند ــ که اسمش را میگذارند «فکت‌شیت» ــ در اغلب موارد خلاف واقع است؛ یعنی روایتی که اینها دارند از مذاکرات و از تفاهمهایی که انجام گرفته است میکنند، یک روایت مخدوش و غلط و خلاف واقع است. این بیانیّه را آوردند من دیدم؛ چهار پنج صفحه است؛ این چهار پنج صفحه در ظرف این دو سه ساعت که تهیّه نشده؛ در همان حالی که اینها داشتند مذاکره میکردند، این بیانیّه را هم نشستند تأمین کردند.

 ببینید، طرف این‌جوری است؛ دارد با شما حرف میزند، بر سر یک موضوعاتی تفاهم به‌وجود می‌آید، در همان حالی که دارد با شما حرف میزند، دارد یک اعلامیّه‌ای تهیّه میکند که برخلاف آن چیزی است که بین شما و او دارد میگذرد و تا مذاکره‌تان تمام شد، آن اعلامیّه را منتشر میکند! طرف این‌جوری است؛ طرف طرف بدعهدی است، طرف متقلّبی است. حرف میزنند، بعد هم خصوصی میگویند اینها برای آبروداری است؛ برای اینکه مثلاً در مقابل مخالفانشان در داخل کشورشان کم نیاورند، یک چیزهایی را اینها مینویسند. خب، این به ما ربطی ندارد. اگر بنا باشد که اینها ملاک عمل قرار بگیرد، آنچه آنها نوشتند، قطعاً ملاک عمل نخواهد بود. آنها البتّه درباره‌ی ما هم این حرف را میزنند. آنها گفتند که ممکن است بعد از آنکه این مذاکرات انجام گرفت، رهبری برای آبروداری یک اظهار مخالفتی بکند؛ کافر همه را به کیش خود پندارد.

ما حرفمان با مردم بر مبنای اعتماد متقابل است؛ مردم به این حقیر ضعیف اعتماد کردند، بنده هم به تک تک این ملّت اعتماد دارم؛ به این حرکت عمومی اعتماد دارم؛ معتقدم «یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة» (۷)؛ اعتقاد دارم دست خدا است که دارد کار میکند. بیست‌ودوّم بهمن را نگاه کنید، در آن سرما، در آن مشکلات؛ روز قدس را نگاه کنید، در آن گرما با آن دهان روزه؛ چه کسی مردم را می‌آورد در این خیابانها؟ چه گیرشان می‌آید از آمدن در این خیابانها؟ این دست خدا است؛ خدا را می‌بینیم، اعتماد میکنیم به این حرکت مردمی، به این احساس مردمی، به این صدق و بصیرت مردمی اعتماد میکنیم؛ حرف میزنیم باهم؛ آنها [=طرف مقابل] جور دیگری عمل میکنند، ما را هم با خودشان مقایسه میکنند. بنابراین دغدغه‌ی این حقیر وجود دارد؛ الان هم من دغدغه دارم که اینها چه خواهند کرد و چگونه عمل خواهد شد.

نکته‌ی بعدی؛ بعضی‌ها موافقت کردند، بعضی مخالفت کردند؛ در این مطبوعات ما، در این نوشته‌های [کشور] ما، در سایت‌های فضای مجازی و غیره، بعضی ستایش میکنند، بعضی هم مخالفت میکنند؛ به اعتقاد بنده مبالغه نباید کرد، عجله هم نباید کرد، باید ببینیم چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ البتّه من به خود مسئولین هم این را گفته‌ام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است؛ همدلی و هم‌زبانی که ما گفته‌ایم(۸)، همدلی یک چیز زورکی نیست، یک چیز دستوری نیست که کسی دستور بدهد که مردم همدلی کنید، مردم هم بگویند چشم، این همدلی نمیشود؛ همدلی مثل یک گل است، مثل یک نهال و بوته‌ی گل است، باید نهال را نشاند در زمین، بعد از آن مراقبت کرد، آن را آبیاری کرد، از لطمه زدن به آن باید جلوگیری کرد تا این همدلی رشد کند؛ بدون این، همدلی نخواهد شد. همدلی از هم‌زبانی هم بهتر است، هم‌زبانی هم خوب است.

ای بسا هندو و ترک هم‌زبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از هم‌زبانی بهتر است(۹)

همدلی لازم است؛ همدلی را باید به‌وجود آورد؛ همدلی را باید رشد داد. این توصیه‌ی من به همه است. الان فرصت خوبی است برای همدلی؛ یک عدّه‌ای مخالفند، یک عدّه‌ای اعتراض دارند؛ خیلی خب، مسئولین ما که مردمان صادقی هستند، مردمان علاقه‌مند به منافع ملّی‌اند، بسیار خب، یک جمعی از مخالفین را ــ از آن افرادی را که شاخصند ــ دعوت کنند، حرفهای آنها را بشنوند؛ ای بسا در حرفهای آنها یک نکته‌ای باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود؛ اگر چنانچه نکته‌ای هم نبود، آنها را قانع کنند؛ این میشود همدلی؛ این میشود یکسان‌سازی دلها و احساسها، و به تبع آن عملها. به نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند.

حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمی‌آید؛ چه اشکالی دارد؟ کمااینکه آنها در یک برهه‌ی دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند. خیلی خب، دوستان ما هم اگر چنانچه در این همدلی‌ها و هم‌زبانی‌ها و تبادل‌نظرها یک وقتی گرفته شد، چه اشکال دارد، وقتی گرفته بشود، یک خرده زمان آن تصمیمات نهایی عقب بیفتد؛ طوری نخواهد شد. این هم نکته‌ی بعدی.

نکته‌ی بعدی این است که این مذاکراتی که دارد انجام میگیرد ــ که بخشی از آن هم مذاکره‌ی با طرفهای آمریکایی است ــ فقط در موضوع هسته‌ای است؛ فقط. ما در هیچ موضوع دیگری فعلاً با آمریکا مذاکره نداریم؛ هیچ؛ این را همه بدانند؛ نه در مسائل منطقه، نه در مسائل گوناگون داخلی، نه در مسائل بین‌المللی؛ امروز فقط موضوع مورد بحث و مورد مذاکره، مسائل هسته‌ای است. حالا، این تجربه‌ای خواهد شد؛ اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربه‌ای برای ما میشود که خیلی خب، پس میشود در یک موضوع دیگر هم با اینها مذاکره کرد؛ امّا اگر دیدیم نه، این کج‌تابی‌هایی که همیشه از اینها دیده‌ایم باز هم وجود دارد و کج‌راهه دارند میروند، خب طبعاً تجربه‌ی گذشته‌ی ما تقویت خواهد شد.

طرف مقابل ما همه‌ی دنیا هم نیستند، به این هم توجّه بشود. گاهی در تعبیرات آدم می‌شنود ــ من گله هم کردم ــ از بعضی از دوستان که میگویند جامعه‌ی بین‌المللی! جامعه‌ی بین‌المللی را آنها میگویند، جامعه‌ی بین‌المللی‌ای در مقابل ما نیست؛ یک آمریکا و سه کشور اروپایی؛ همین. آنهایی که در این مسئله دارند با ملّت ایران لج‌بازی و کج‌تابی و بدعهدی و خباثت میکنند، یکی آمریکا است، یکی [هم] سه کشور اروپایی؛ کس دیگری در مقابل ما نیست. همین دو سال، دو سال و نیم قبل از این در همین شهر تهران، نمایندگان ارشد بیشتر از ۱۵۰ کشور آمدند، حدود پنجاه رئیس کشور در تهران در جریان جنبش غیرمتعهّدها که در تهران بود جمع شدند(۱۰)؛ مال دو سه سال پیش [است]، مال صد سال پیش که نیست؛ مال همین تازه است؛ جامعه‌ی بین‌المللی اینها هستند. اینکه ما مدام بگوییم «جامعه‌ی بین‌المللی باید اعتماد کند»، جامعه‌ی بین‌المللی کجا بود؟ جامعه‌ی بین‌المللی به ما کاملاً هم اعتماد دارد؛ در همین کشورها هم خیلی از ملّتهایشان، دولتهایشان را قبول ندارند. این هم نکته‌ی بعدی.

نکته‌ی آخر خواسته‌های بنده است. من یک خواسته‌هایی از مسئولین داشته‌ام که این را به آنها عرض کردم، گفتم و روی آنها اصرار دارم. یکی این مسئله است که بدانند دستاورد کنونی هسته‌ای ما چیز باارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کم‌ارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند؛ چیز با ارزشی است. صنعت هسته‌ای برای یک کشور، یک ضرورت است. اینکه بعضی از روشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هسته‌ای را میخواهیم چه‌کار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسها آمده بودند میخواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری میگفت ما این مادّه‌ی بدبوی عَفِن را میخواهیم چه‌کار کنیم، بگذارید بردارند ببرند! این شبیه آن است.

 صنعت هسته‌ای برای یک کشور یک ضرورت است؛ هم برای انرژی، هم برای داروهای هسته‌ای که بسیار مهم است، هم برای تبدیل آب دریا به آب شیرین، و هم برای بسیاری از نیازهای دیگر در زمینه‌ی کشاورزی و غیر کشاورزی. صنعت هسته‌ای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است؛ این را هم بچّه‌های ما خودشان به دست آوردند؛ این انفجار ظرفیّتهای درونی و استعدادهای درونی بچّه‌های ما بود. حالا فلان کشور عقب‌افتاده، میگوید اگر ایران غنی‌سازی داشته باشد من هم میخواهم غنی‌سازی داشته باشم؛ خیلی خب برو تو هم غنی‌سازی کن؛ بلدی برو بکن(۱۱). ما که غنی‌سازی را از کسی نگرفتیم، استعداد درونی ما است؛ [اگر] شما هم استعداد درونی در ملّتت داری، برو غنی‌سازی کن؛ [این] بهانه‌گیری‌های بچّه‌گانه که بعضی از کشورها میکنند. غنی‌سازی و آنچه در زمینه‌ی هسته‌ای تا امروز پیش‌آمده است، یک دستاورد بسیار مهم است؛ این چیز کمی نیست. و این گامهای ابتدائی ما در این صنعت است.

باید در این صنعت کار بشود، حرکت بشود، پیشرفت بشود. حالا چند کشور جنایتکاری که خودهاشان یا بمب هسته‌ای را علیه ملّتها به کار بردند مثل آمریکا، یا آزمایش کردند مثل فرانسه ــ فرانسه همین ده دوازده سال قبل از این سه آزمایش هسته‌ای پشت سر هم در اقیانوس کرد که اینها مخرّب است و محیط دریایی را نابود میکند؛ سه آزمایش هسته‌ای بسیار خطرناک؛ [در] دنیا هم یک جنجال مختصری کردند، بعد هم دهنها را بستند، تمام شد ــ اینها دارند به ما میگویند! ما دنبال انفجار هسته‌ای نیستیم، دنبال آزمایش هسته‌ای نیستیم، دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم؛ نه به‌خاطر اینکه آنها میگویند، [بلکه] به‌خاطر خودمان، به‌خاطر دینمان و به‌خاطر عقلمان. هم فتوای شرعی ما این است، هم فتوای عقلی ما این است. فتوای عقلی ما هم این است که ما امروز و فردا و هیچ وقت به سلاح هسته‌ای احتیاج نداریم؛ سلاح هسته‌ای برای یک کشوری مثل کشور ما مایه‌ی دردسر است که حالا تفصیل این بماند. بنابراین دستاورد هسته‌ای، بسیار مهم است و دنبال کردن این صنعت و صنعتی کردن کشور، بسیار چیز لازمی است؛ بایستی این مورد توجّه باشد.

مطالبه‌ی بعدی ما از مسئولین این بوده است که گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید. خوشبختانه اخیراً یکی از مسئولین محترم صریحاً گفت که ما به طرف مقابل هیچ اعتمادی نداریم و این خیلی چیز خوبی است. گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده‌ی نقد که میدهد ــ وعده‌ی نقد، نه عمل نقد ــ اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد! اینقدر اینها وقیحند. امروز که یک تفاهم اوّلیّه به‌صورت یک یادداشت و یک اعلامیّه منتشر شده است و هنوز هیچ کار نشده است و خود طرفین میگویند که الزامی وجود ندارد، همین حالا که توانسته‌اند این مقدار حرکت را بکنند، شما دیدید رئیس جمهور آمریکا در تلویزیون ظاهر شد با چه ژستی، با چه ریختی!

مطلب بعدی که ما به مسئولین گفتیم و به مردم هم عرض میکنیم، این است که در این جزئیّات مذاکرات ــ که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است ــ اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به‌طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آنها میگوید تحریمها شش ماه دیگر لغو میشود، یکی میگوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر میگوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، اینها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ اینها هیچ قابل اعتناء و قابل قبول نیست؛ تحریمها بایستی ــ اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند ــ در همان روز توافق به‌طور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریمها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست.

نکته‌ی بعدی که به مسئولین محترم تذکّر دادیم و به شما هم عرض میکنیم، این است که به‌هیچ‌وجه اجازه داده نشود که به بهانه‌ی نظارت، اینها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولین نظامی کشور به‌هیچ‌وجه مأذون نیستند که به بهانه‌ی نظارت و به بهانه‌ی بازرسی و مانند این حرفها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیّتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعه‌ی دفاعی کشور را متوقّف کنند؛ توسعه‌ی دفاعی کشور، توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملّت در عرصه‌ی نظامی، این بایستی همچنان محکم بماند و محکم‌تر بشود؛ یا حمایت ما از برادران مقاوممان در نقاط مختلف؛ اینها مطلقاً نبایستی در مذاکرات مورد خدشه قرار بگیرد.

تذکّر بعدی این است که هیچ شیوه‌ی نظارتی غیر متعارف که جمهوری اسلامی را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارت تبدیل میکند، به‌هیچ‌وجه مورد قبول نیست. همین نظارتهای متعارفی که در همه‌ی دنیا معمول است، اینجا هم همان نظارتها [باشد]، و نه بیشتر.
نکته‌ی آخر در این زمینه؛ توسعه‌ی علمی و فنّی هسته‌ای در ابعاد گوناگون، به‌هیچ‌وجه نبایستی متوقّف بشود. توسعه باید ادامه پیدا کند، توسعه‌ی فنّی. حالا محدودیّتهایی را ممکن است لازم بدانند قبول بکنند، ما حرفی نداریم. برخی از محدودیّتها را قبول کنند، امّا توسعه‌ی فنّی حتماً بایستی ادامه پیدا بکند و با شدّت و قدرت پیش برود. این عرایض ما است، حرفهای ما به برادرانمان اینها است. این حرفها را ما در جلسات خصوصی هم گفتیم؛ عمدتاً در طول این یک سال و نیم با رئیس‌جمهور محترم، و بعضاً در موارد نادری هم به مسئول مذاکرات که وزیر محترم خارجه‌ی ما است گفتیم. این حرفهای من است؛ امّا حالا این خواسته‌ها را اینها با کدام شیوه‌ی مذاکراتی میتوانند تأمین کنند، این به عهده‌ی خودشان است؛ بروند بنشینند شیوه‌های درست مذاکراتی را پیدا کنند، از آدمهای مطّلع و امین بهره‌مند بشوند، از نظرات منتقدین مطّلع بشوند و آنچه را لازم است انجام بدهند. این هم مربوط به مسئله‌ی هسته‌ای.

مسئله‌ی یمن. سعودی‌ها بدعت بدی گذاشتند در این منطقه و البتّه خطا کردند، اشتباه کردند. کاری که امروز دولت سعودی در یمن دارد انجام میدهد، عیناً همان کاری است که صهیونیست‌ها در غزّه انجام دادند. دو جنبه دارد: یکی اینکه جنایت است، نسل‌کشی است، قابل تعقیبِ بین‌المللی است، بچّه‌ها را میکشند، خانه‌ها را خراب میکنند، زیربناها را نابود میکنند، ثروتهای ملّی را در یک کشور از بین میبرند؛ خب، این یک جنایت بزرگ است؛ این یک طرف قضیّه است؛ طرف دیگر قضیّه این است که سعودی‌ها در این مسئله خسارت خواهند کرد، ضرر خواهند کرد و به‌هیچ‌وجه پیروز نخواهند شد. دلیل خیلی واضحی دارد؛ دلیلش این است که توانایی‌های نظامی صهیونیست‌ها چندین برابر توانایی نظامی این سعودی‌های کذا و کذا [است]؛ چندین و چند برابر اینها، آنها توانایی نظامی داشتند؛ طرف مقابل آنها هم غزّه‌ی یک وجبی بود.

اینجا طرف مقابل یک کشور است، یک کشور ده‌ها میلیونی؛ یک ملّت، کشور پهناور و وسیع. اگر آنها توانستند در غزّه پیروز بشوند، اینها هم خواهند توانست در اینجا پیروز بشوند؛ البتّه اگر آنها هم پیروز میشدند، باز پیروزی اینها احتمالش صفر بود؛ الان احتمالش زیر صفر است. اینها قطعاً ضربه خواهند خورد؛ قطعاً بینی سعودی‌ها به خاک مالیده خواهد شد. ما با سعودی‌ها اختلافات متعدّدی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ امّا این را همیشه میگفتیم که سعودی‌ها در کار سیاست خارجی‌شان یک وقار و متانتی نشان میدهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بی‌تجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبه‌ی توحّش را غلبه میدهند بر جنبه‌ی متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد.

من هشدار میدهم به سعودی‌ها، از این حرکت جنایت‌آمیزی که در یمن میکنند باید دست بردارند؛ این در این منطقه قابل قبول نیست. آمریکا هم البتّه از آنها دفاع میکند، حمایت میکند؛ طبیعت آمریکا این است، در همه‌ی قضایا طرف ظالم را میگیرد؛ طرف آن چهره‌ی بد را میگیرد، به جای اینکه طرف مظلوم را بگیرد؛ این طبیعت آنها است، اینجا هم همان‌جور دارند عمل میکنند؛ ولیکن ضربه خواهند خورد، شکست خواهند خورد. حالا جنجال درست خواهند کرد که «ایران در کار یمن دخالت کرد»؛ بله، این دخالت است؛ اینکه ما نشسته‌ایم اینجا دو کلمه حرف میزنیم، این میشود دخالت؛ [امّا اینکه] هواپیماهای جنایتکارشان آسمان یمن را ناامن کرده‌اند، آن دخالت نیست! آنها برای یک چنین دخالتی، بهانه‌های ابلهانه برای خودشان جور میکنند؛ این بهانه‌ها، نه از لحاظ منطق بین‌المللی قابل قبول است، نه ملّتها میپذیرند، و نه خدا میپذیرد.

بنابراین آنچه لازم است همین است؛ بایستی اینها هرچه زودتر دست از این جنایت و فاجعه‌باری بردارند. ملّت یمن یک ملّت بزرگی است، ملّت کهنی است، ملّت دیرینی است؛ هزاران سال سابقه دارد. این ملّت این ظرفیّت را دارد، این توانایی را دارد که بنشیند برای خودش تکلیف دولت را معیّن بکند. البتّه کسانی سعی کردند خلأ قدرت ایجاد کنند، جنجال درست کنند، مسائلی را که در لیبی متأسّفانه پیش آمده ــ که بسیار وضعیّت بد و رقّت‌باری امروز در لیبی هست ــ میخواستند همین اوضاع را در یمن [هم] به‌وجود بیاورند؛ خوشبختانه نتوانستند. جوانهای مؤمن، جوانهای علاقه‌مند و معتقدین به منهاج(۱۲) امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) توانستند بایستند در مقابل اینها؛ شیعه و سنّی و شافعی و زیدی و حنفی و همه جورشان ایستاده‌اند در مقابل هجمه‌ی دشمن و ان‌شاءالله پیروز خواهند شد و پیروزی متعلّق به ملّتها است.

بازخوانی پیام‌های نوروزی از سال 69 تا 94

بسم الله الرحمن الرحیم
بازخوانی پیام‌های نوروزی از سال 69 تا 94

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 69

ما امسال عید نوروز را در حالی برگزار می‌کنیم که خدای متعال با فقدان بزرگ رهبر عظیم‌الشأنمان، امتحان سختی از ما کرد و دوران سختی را بر ما گذراند. آن فقدان، محنت بزرگی بود. امیدواریم که خدای متعال، روح آن بزرگمرد را با ارواح مقدسه‌ی انبیا و اولیا محشور کند و او را از ما راضی نماید و ما را در راه او، مستمر و مستدام بدارد. امیدواریم که خداوند، نظر لطف و محبت خود را که در طول این یازده سال همواره بر این ملت و بر این نظام داشته است، باز هم آن را بر ما مستمر بگرداند و ما بتوانیم به کمک خدا و با حرکت در راه او و با استغفار و توبه‌ی الیاللَّه، متاع حَسَن و قدرت و قوّت و عزت الهی را برای خودمان و برای این ملت بزرگ و فداکار تأمین کنیم.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 70

شما ملت عزیز ما توانستید با کمکهای خودتان به دولت و به مردم آسیب‌دیده‌ی کشور، کاری بکنید که در طول تاریخ گذشته‌ی ما بی‌سابقه بود. ما زلزله‌های بسیاری را دیده‌ایم؛ حوادث طبیعی بسیاری را در گذشته از نزدیک شاهد بوده‌ایم؛ حادثه‌یی با عظمتِ زلزله‌یی که در شمال پیش آمد، بعضاً در گذشته هم اتفاق افتاده بود؛ لیکن هیچوقت نشده بود که آثار و عوارض آن حوادث تلخ، به این سرعت به سمت بهبودی پیش برود که در این بار اتفاق افتاد. البته کمبودها در آن مناطق زیاد است؛ لیکن آنچه که از پیشرفت امور و کمک به زلزله‌زدگان و آسیبدیدگان و تأمین مسکن و غیر اینها اتفاق افتاد، به برکت همکاری و همدوشی مردم با دولت و تلاش فراوان ملت و دولت در این زمینه بود.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 71

یکی از این حوادث سال گذشته، از هم پاشیده شدن امپراتوری بزرگ و کشور اتّحاد جماهیر شوروی و زوال یک ابر قدرت بود که حقیقتاً حادثه‌ای بزرگ در زمان و تاریخ ما به حساب میآید. این حادثه از چند نظر حائز اهمیت است: اوّلاً از این نظر که موجب شد در خلال کشورها و ملتهایی که استقلال و آزادی خودشان را به دست آوردند، کشورها و ملتهای مسلمان نیز به این امتیازات برسند. میلیونها مسلمان در این منطقه و در همسایگی ما توانستند آشکارا و با صراحت، آرزوها، آرمانهای اسلامی و فرهنگ خود را بر زبان بیاورند و آن را مطرح کنند؛ در حالی که دهها سال از این حقّ طبیعی محروم بودند.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 72

آنچه که من به برنامه‌ریزان و مسؤولین دولتی مؤکّداً سفارش میکنم، این است که در این برنامه توجّه کنند که هدف اصلی، کمک به طبقات محروم جامعه باشد. این، چیزی است که ما را به «عدالت اجتماعی» نزدیک میکند. هدف اصلی در کشور ما و در نظام جمهوری اسلامی، عبارت از تأمین عدالت است و رونق اقتصادی و تلاش سازندگی، مقدّمه آن است. ما نمیخواهیم سازندگی کنیم که نتیجه این سازندگی یا نتیجه رونق اقتصادی، این باشد که عدّه‌ای از تمکّن بیشتری برخوردار شوند و عده‌ای فقیرتر شوند. این، به هیچ‌وجه مورد رضای الهی و رضای اسلام و مورد قبول ما نیست.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 73

تذکّری که میخواهم عرض کنم این است که از آغاز سال جدید، دو شاخص را به عنوان شعار برای خودمان قرار دهیم: این دو شاخص، عبارت است از «وجدان کار» و «انضباط اجتماعی». این دو شاخص، برای همه ما، در هر جا که هستیم بسیار مهم است. «وجدان کار» یعنی این‌که اگر کاری را به عهده گرفتیم و انجام آن را تعهّد کردیم - چه این کار، برای شخص خودمان یا خانواده خودمان؛ جهت نان درآوردن باشد، و چه کاری اجتماعی و مردمی و مربوط به دیگران باشد آن را خوب و کامل و دقیق و تمام انجام دهیم. به تعبیر معروف، برای آن کار، «سنگ تمام بگذاریم». اگر ملتی دارای «وجدان کار» باشد، محصول کار او خوب خواهد شد، و وقتی محصول کار نیکو شد، وضع اجتماعی، به طور قطع بهبود پیدا خواهد کرد.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 74

من عرض میکنم امسال هم می‌خواهم دو توصیه بکنم. یک توصیه این است که آن دو شعار [شعارهای سال 73] را زنده نگه داریم... توصیه دوم که آن هم برای جامعه ما بسیار مهم است، «انضباط اقتصادی و مالی» است. من این را از آحاد ملت و مسؤولین کشور و مأمورین دولت، امسال تقاضا دارم. انضباط اقتصادی و مالی یعنی مقابله با ریخت و پاش، زیاده روی و اسراف. ریخت و پاش مالی و زیاده روی در خرج کردن و زیاده روی در مصرف، به هیچ وجه صفت خوبی نیست. نه اسمش جود و سخاست و نه کرم و بزرگ منشی است. فقط اسمش «بیانضباطی اقتصادی و مالی» است.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 75

من همه را به رعایت منابع مالی کشور توصیه میکنم... اسراف در ثروت عمومی و موجودیهای این کشور و منابع طبیعی و نیز در آنچه که با زحمت زیاد به دست میآید و اسراف در نان و آب و انرژی و نیروی انسانی، همه اینها بد است. اسراف، نقطه مقابل آن توصیه‌ای است که ما در سال گذشته و سالهای قبل از آن عرض کردیم که عبارت از «انضباط» است. اگر بخواهیم با اسراف مبارزه کنیم، باید برای این کار برنامه‌ریزی انجام گیرد و آن را مسؤولان دولتی انجام دهند. بنابراین، توصیه اوّل من، مبارزه با اسراف و زیاده‌روی و نابود کردن اموال عمومی و اموال شخصی است؛ چون اموال شخصی هم، به نحوی به اموال عمومی برمیگردد.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 76

من امسال میخواهم مثل سالهای قبل، به همه مردم یک سفارش بکنم. بحمداللَّه سفارشهایی که شده، مورد توجّه قرار گرفته است. هم مردم توجه کرده‌اند و هم مسؤولان، و من توقّعم از هر دو است؛ هم از مردم و هم از مسؤولان. من می‌خواهم به مردم عزیزمان عرض کنم که امسال همه سعی کنند اسراف را کنار بگذارند. متأسفانه در زندگیهای ما اسراف وجود دارد. اسراف یعنی تضییع نعمت الهی؛ یعنی نشناختن قدر نعمت الهی. البته بیشتر، مخاطب ما در این سخن، افراد متمکّنند. افرادی که تهیدتست یا متوسّطند، به نظر میرسد که کمتر اسراف میکنند... کنار گذاشتن اسراف در چیزهایی که به نظر کوچک می‌آید؛ مثل اسراف در مصرف بی‌رویّه آب، ضروری است.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال نو 77

امسال توصیه مهمّ من عبارت است از صرفه‌جویی. دولت هم باید صرفه‌جویی کند؛ ملت هم باید صرفه‌جویی کند. دولت، علاوه بر صرفه‌جویی بایستی راههای صرفه‌جویی را هم به مردم تعلیم دهد. تا وقت نگذشته است - تا ماههای اوّل سال، سپری نشده است - بایستی فهرستی از انواع صرفه‌جوییهایی را که مردم میتوانند بکنند - در آب، نان، بنزین و در مصارف گوناگون و همه چیزهایی که برای صرف آنها مجبوریم از سرمایه‌های کشور و نفت مصرف کنیم - و راههای صرفه‌جویی در آنها را به مردم تعلیم و نشان دهند؛ مردم هم جدّاً سعی کنند که صرفه‌جویی نمایند.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 78

سالی که در این ساعت و در این روز آغاز می‌شود، سالی است با امیدها و با امکانات فراوان و انشاءاللَّه با توکّل به خدا، سالی متناسب با خواستها و ارزشهای ملت ایران است. از مهمترین خصوصیات امسال این است که مصادف با صدمین سال ولادت امام بزرگوار ماست. به همین مناسبت جا دارد که این سال را سال امام خمینی (رحمةاللَّه‌علیه) بدانیم و بنامیم. فقط هم نامیدن و عنوان، کافی نیست. باید ان‌شاءاللَّه همه سعی کنند شخصیت بزرگوار امام خمینی را با همان ابعاد عظیم، به درستی بشناسند و خصوصیات آن را ان‌شاءاللَّه در زندگی خود و زندگی ملت و عرض و طول معنوی کشور، اِعمال و پیاده کنند.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 79

سال جدیدی را در پیش رو داریم و همان طور که میدانید، امسال، هم در آغاز و هم در پایان خود، مزیّن به عید مبارک غدیر است؛ یعنی سال 1379، دو عید غدیر دارد. بسیار مناسب است که ما این سال را به این مناسبت، «سال امام امیرالمؤمنین، علیبن‌ابیطالب علیه‌السّلام» بدانیم و بنامیم و خودمان را به آن بزرگوار نزدیک کنیم... امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در زندگی حکومتی خود، نسبت به عدالت، نسبت به حقوق ضعفا و درماندگان و پابرهنگان، بیاغماض و بیگذشت بود. ماهم باید همینطور باشیم. آن حضرت نسبت به حقّ خود و به سهم خود، بسیار پرگذشت بود؛ همه ما نیز باید همین‌گونه باشیم.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 80

در زمینه آنچه که ما در سال 80 باید به عنوان شعارهای اساسىِ خودمان به آن نگاه کنیم، من دو نقطه مهم را مطرح میکنم: نقطه اوّل، اقتدار ملی است. اقتدار ملی برای یک کشور، حفظ کننده هویت او، مایه عزّت او و وسیله رسیدن او به آرمانهاست. نکته دوم و نقطه‌ی اساسی دیگر مسأله اشتغال است. سال را باید از آغاز تا پایان، سالِ تلاش برای ایجاد اشتغال مفید و مولّد قرار دهیم. در مطالعات عمیق و بررسیهای همه‌جانبه اقتصادی، به این نتیجه میرسیم که نقطه عزیمت و شروع، عبارت است از تلاش برای اشتغال. برای جامعه ما شایسته نیست که جمع بزرگی از مردم –جوانان- از اشتغال مفید و مولّد محروم باشند.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 81

امسال، سال شمسی ما، هم در فروردین و هم در آخر سال در اسفند، با عاشورای حسینی مقارن و مصادف است. بنابراین جا دارد که ما امسال را «سال عزّت و افتخار حسینی» بدانیم. امیدواریم ملت عزیز ما با تمسّک به معنویتِ حسین‌‌بن‌‌علی علیه‌السّلام و با آشنایی بیشتر با آن بزرگوار، عزّت و افتخار و سربلندی را برای خود کسب کند؛ همچنان که بحمداللَّه به برکت آن حضرت و به برکت اسلام و قرآن، از عزّت و افتخار معنوی برخوردار بوده و هست.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 82

نکته‌‌ای که امسال اضافه میکنم و به آن تأکید میورزم، این است که همه‌‌ی مسؤولان در سه قوّه، باید نهضتی را برای خدمت‌‌رسانی به مردم شروع کنند. ممکن است ما انواع و اقسام کارها و برنامه‌‌ها را در پیش‌‌رو داشته باشیم و اجرا کنیم؛ باید در میان آنها آنچه خدمت‌‌رسانىِ عمیقتر و ماندگارتر و زودبازده‌‌تر محسوب میشود، اولویّت پیدا کند. به ویژه این کارها باید بیشتر در خدمت قشرهای مستضعف و محروم و محتاج جامعه صورت گیرد... مسؤولان باید مردم را در قبال یک گزارش درست و متقن، مختار به قضاوت کنند تا مردم بتوانند کارآمدىِ نظام را به چشم ببینند و نسبت به آن قضاوت نمایند. نهضت خدمت‌‌رسانی به مردم یک مبارزه‌‌ی بزرگ و سنگین است؛ زیرا خدمت رساندن به عموم مردم با منافع بعضی گروههای خاص تضاد پیدا میکند و این‌‌جاست که باید با مبارزه و همّت و عزم راسخ وارد میدان شد.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 83

سال 83آخرین سال دولت خدمتگزار کنونی است؛ همچنانکه مدت مسؤولیت پنج ساله‌ی اول رئیس قوه‌ی قضائیه و مجلس ششم شورای اسلامی دوران مسؤولیت خود را به پایان میبرند. آنچه که در این سال مناسب و لازم است که انجام بگیرد، این است که مسؤولان بخشهای مختلف به مردم گزارش بدهند که در دوران مسؤولیتی که در حالِ پایان یافتن است یا پایان یافته، چه خدمت بزرگ و چه کار شایسته‌ای را برای مردم انجام داده‌اند. دولت خدمتگزار، قوه‌ی قضائیه و مجلس شورای اسلامی به مردم پاسخ دهند که آنچه را که به عنوان شعار کار خود بر زبان آورده‌اند و همچنین آنچه را که مطالبات عمده‌ی رهبری در این سالها بوده است، چگونه تحقق بخشیده‌اند. درواقع سال 83، سال پاسخگویی سه قوه به ملت ایران است.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 84

آنچه برای مردم و مسؤولان - هر دو - حایز اهمیت است، عبارت است از همکاری و حفظ وحدت ملی و همبستگی عمومی ملت در قبال آنچه مسؤولان موظفند انجام دهند. ادامه‌ی این راه از یک طرف، و همکاری مردم و مسؤولان از سوی دیگر، میتواند ما را در پیشرفت این راه و پیشبرد این اهدافِ والا کمک کند. بنابراین امسال «همبستگی ملی و مشارکت عمومی» میتواند شعار بزرگ ملت ایران باشد. یقیناً مشارکت عمومی مردم - چه در انتخابات و چه در مسائل گوناگونی که این دولت و همچنین دولت آینده در پیش‌رو دارد - و همبستگی ملی آنان خواهد توانست به پیشرفت برنامه‌ها کمک کند.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 85

در این مقطع زمانی، یاد و نام مبارک پیامبر اعظم از همیشه زنده‌تر است؛ و این یکی از تدابیر حکمت و الطاف خفیّه‌ی الهی است. امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر اعظم خود نیازمند است؛ به هدایت او، به بشارت و انذار او، به پیام و معنویت او، و به رحمتی که او به انسان‌ها درس داد و تعلیم داد. امروز درس پیغمبر اسلام برای امتش و برای همه‌ی بشریت، درسِ عالم شدن، قوی شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبیعی، نام مبارک پیامبر اعظم است. در سایه‌ی این نام و این یاد، ملت ما درس‌های پیغمبر را باید مرور کند و آنها را به درس‌های زندگی و برنامه‌های جاری خود تبدیل کند.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 86

ملت ما باید هشیار باشد. تلاش برای سازندگی کشور و عمده‌تر و مهمتر از آن، تلاش برای اتحاد کلمه و یکپارچگی ملی و اتحاد امت اسلامی ادامه یابد. عاقلانه، هوشیارانه، خردمندانه و مدبرانه بایستی این اتحاد را حفظ کرد و روزبه‌روز تقویت کرد. من به همین جهت به مسأله‌ی اتحاد کلمه‌ی ملتمان اهمیت میدهم. و به نظر من امسال، سالِ «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» است؛ یعنی در درون ملت ما اتحاد کلمه‌ی همه‌ی آحاد ملت و قومیتهای گوناگون و مذاهب گوناگون و اصناف گوناگون ملی؛ و در سطح بین‌المللی، انسجام میان همه‌ی مسلمانان و روابط برادرانه‌ی میان آحاد امت اسلامی از مذاهب گوناگون و وحدت کلمه‌ی آنها.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 87

من برای این سال دو چیز را انتظار می‌برم... در این سال باید نوآوری فضای کشور را فرا بگیرد و همه خود را موظف بدانند که کارهای نو و ابتکاری را ـ در سایه‌ی مدیریت صحیح و تدبیر درست ـ در فعالیت کشور وارد کنند. انتظار دوم این است که فعالیتهایی که در سالهای گذشته انجام گرفته است، کارهایی که دولت کرده است، سرمایه‌گذاریهای بزرگی که مسئولان گوناگون و آحاد مردم در بخشهای مختلف ـ چه سرمایه‌گذاری مادی، چه سرمایه‌گذاری معنوی ـ انجام داده‌اند، اینها به شکوفایی برسد و مردم نتایج آن را در زندگی خود حس کنند. لذا من امسال را «سال نوآوری و شکوفایی» می‌نامم و انتظار دارم که ان‌شاءالله هم در زمینه‌ی نوآوری و هم در زمینه‌ی شکوفایی، ملت ما شاهد نتایج شیرینی باشند.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 88

ما بایستی الگوی مصرف را اصلاح کنیم. ما بایستی به سمت اصلاح الگوی مصرف حرکت کنیم. مسئولین کشور در درجه‌ی اول - چه قوه‌ی مقننه، چه قوه‌ی مجریه، و چه سایر مسئولین کشور؛ قوه‌ی قضائیه و غیر آنها - و اشخاص و شخصیتها در رتبه‌های مختلف اجتماعی، و آحاد مردم ما از فقیر و غنی، بایستی به این اصل توجه کنند که باید الگوی مصرف را اصلاح کنند. اینجور مصرف کردن در همه‌ی زمینه‌ها - در امور ضروری زندگی، در زیادیهای زندگی  - مصرف کردن بی رویّه و بدون منطق و بدون تدبیر عقلانی، به ضرر کشور و به ضرر آحاد و اشخاص ماست. من از عموم مردم و بخصوص از مسئولین درخواست میکنم، خواهش میکنم که در این زمینه فعالیت خودشان را در این سال زیاد کنند، افزایش بدهند و برای اصلاح الگوی مصرف برنامه‌ریزی کنند. لذا من این سال را، سال «حرکت مردم و مسئولین به سوی اصلاح الگوی مصرف» میدانم.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 89

امسال برای اینکه ما بتوانیم آنچه را که در این دعای شریف به ما تعلیم داده شده است و وظیفه‌ی ماست، انجام بدهیم، برای اینکه بتوانیم بر طبق اقتضائات کشور و ظرفیتهای کشور حرکت کنیم، احتیاج داریم به اینکه همت خودمان را چند برابر کنیم؛ کار را متراکم‌تر و پرتلاش‌تر کنیم. من امسال را به عنوان سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامگذاری میکنم. به امید اینکه در بخشهای مختلف، بخشهای اقتصادی، بخشهای فرهنگی، بخشهای سیاسی، بخشهای عمرانی، بخشهای اجتماعی، در همه‌ی عرصه‌ها، مسئولین کشور به همراه مردم عزیزمان بتوانند با گامهای بلندتر، با همت بلندتر، با کار بیشتر و متراکم‌تر، راه‌های نرفته‌ای را بپیمایند و به هدفهای بزرگ خود ان‌شاءاللَّه نزدیکتر شوند. ما به این همت مضاعف نیازمندیم. کشور به این کار مضاعف نیازمند است.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 90

همین تحریمهائی که دشمنان ملت ایران زمینه‌سازی کردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال کردند، به قصد این بود که یک ضربه‌ای بر پیشرفت کشور ما وارد کنند و آن را از این حرکت شتابنده باز بدارند. البته خواسته‌ی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجه‌ای را که انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میکنند. لذا این سال جاری را که از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه کنیم به اساسی‌ترین مسائل کشور، و محور همه‌ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میکنم و از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه‌ی اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 91

اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئله‌ی تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده‌ی این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتی دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه‌ی دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.

بنابراین همه‌ی مسئولین کشور، همه‌ی دست‌اندرکاران عرصه‌ی اقتصادی و همه‌ی مردم عزیزمان را دعوت میکنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلی قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی» است.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 92

کار بزرگ سال 92، انتخابات ریاست‌جمهوری است که درواقع مقدرات اجرائی و سیاسی و  به یک معنا مقدرات عمومی کشور را برای چهار سال آینده برنامه‌ریزی می‌کند. ان‌شاءالله  مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آینده‌ی نیکی را برای کشور و برای خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمینه‌ی اقتصاد، هم در زمینه‌ی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد. با حماسه و با شور باید وارد شد. با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد. با دل پرامید و پرنشاط باید وارد میدان‌ها شد و با حماسه‌آفرینی باید به اهداف خود رسید. سال 92 را به عنوان «سال حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی» نام‌گذاری می‌کنیم و امیدواریم به فضل پروردگار، حماسه‌ی اقتصادی و حماسه‌ی سیاسی در این سال به دست مردم عزیزمان و مسئولان دلسوز کشور تحقق پیدا کند.

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 93

در نگاه به سال 93 آنچه به نظر این حقیر مهم‌تر از همه است، دو مسئله است: یک مسئله همین مسئله‌ی اقتصاد و دیگری مسئله‌ی فرهنگ است. در هر دو عرصه و در هر دو زمینه توقّعی که وجود دارد، تلاش مشترکی است میان مسئولان کشور و آحاد مردم. آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است، بدون مشارکت مردم تحقّق‌پذیر نیست. بنابراین علاوه بر مدیریّتی که مسئولین باید انجام بدهند، حضور مردم در هر دو عرصه لازم و ضروری است؛ هم عرصه‌ی اقتصاد، هم عرصه‌ی فرهنگ. بدون حضور مردم کار پیش نخواهد رفت و مقصود تحقّق پیدا نخواهد کرد. مردم در گروه‌های گوناگون مردمی با اراده و عزم راسخ ملّی میتوانند نقش‌آفرینی کنند. مسئولین هم برای اینکه بتوانند کار را به‌درستی پیش ببرند، احتیاج به پشتیبانی مردم دارند. آنها هم بایستی با توکّل به خدای متعال و با استمداد از توفیقات و تأییدات الهی و کمک مردمی، مجاهدانه وارد میدان عمل بشوند؛ هم در زمینه‌ی اقتصاد و هم در زمینه‌ی فرهنگ...

لذا به گمان من آنچه در این سال جدید پیش رو داریم، عبارت است از اقتصادی که به کمک مسئولان و مردم شکوفایی پیدا کند، و فرهنگی که با همّت مسئولان و مردم بتواند سمت و سوی حرکت بزرگ کشور ما و ملّت ما را معیّن کند. لذا من شعار امسال را و نام امسال را این قرار دادم: «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی».

 

* پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 94

دولت، کارگزار ملّت است؛ و ملّت، کارفرمای دولت است. هرچه بین ملّت و دولت صمیمیّت بیشتر و همکاری بیشتر و همدلی بیشتری باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت. باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ هم دولت، ملّت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمّیّت و توانایی‌های ملّت را بدرستی بپذیرد، هم ملّت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند... لذا به نظر من امسال را باید سال همکاری‌های گسترده‌ی دولت و ملّت دانست؛ من این شعار را برای امسال انتخاب کردم: «دولت و ملّت، همدلی و هم‌زبانی». امیدواریم این شعار در عمل تحقّق پیدا کند و هر دو کفّه‌ی این شعار، یعنی ملّت عزیزمان، ملّت بزرگمان، ملّت با همّت و با شجاعتمان، ملّت بصیر و دانایمان، و همچنین دولت خدمتگزار بتوانند به این شعار به معنای حقیقی کلمه عمل بکنند و آثار و نتایج آن را ببینند.


www.khamenei.ir

گزیده ی بیانات امام خامنه ای حفظه الله در حرم امام رضا علیه السلام در سال 1394

بسم الله الرحمن الرحیم


Image result for ‫عکس مقام معظم رهبری در حرم امام رضا‬‎


سال همدلی و همزبانی میان ملت و دولت گرامی باد .


۱- ایرانیِ زیرکِ مسلمان، نوروز باستانی را با عقیده‌ی خود و به شکل دلخواه خود، تغییر داد؛ قالب نوروز و صورت نوروز را نگه داشت، محتوای آن را عوض کرد.


۲- در نوروز ایرانی، حقیقت نوروز یک حقیقت مردمی است؛ مردم به‌مناسبت نوروز با یکدگر با صفا و محبّت رفتار میکنند؛ به یکدیگر تبریک میگویند و هدیه میدهند.


۳- در ایّام نوروز و تحویل سال نو، شلوغ‌ترین و پرازدحام‌ترین مراکز در کشور پهناور ما عبارت است از بارگاه‌های مقدّس ائمّه و امام‌زادگان (سلام الله علیهم).


۴- امسال که ایّام نوروز با شهادت بانوی بزرگ جهان اسلام، حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) مصادف است، یقیناً مراسم نوروز نباید هیچ‌گونه منافاتی با تکریم و احترام به نام آن بزرگوار و یاد آن بزرگوار داشته باشد؛ و یقیناً منافاتی پیدا نخواهد کرد.


۵- نظام اسلامی متّکی است به اقامه‌ی صلات، ایتاء زکات، امر به ‌معروف، و نهی از منکر؛ یعنی انسجام و ارتباط اجتماعی و قلبیِ میان آحاد مردم در نظام اسلامی.


۶- مهم‌ترین قلم امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از امر به بزرگ‌ترین معروفها و نهی از بزرگ‌ترین منکرها. بزرگ‌ترین معروفها در درجه‌ی اوّل عبارت است از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی؛ این امر به معروف است.


۷- حفظ عزّت و آبروی ملّت ایران، بزرگ‌ترین معروف است.اعتلای فرهنگ، سلامت محیط اخلاقی، سلامت محیط خانوادگی، تکثیر نسل و تربیت نسل جوان آماده‌ی برای اعتلای کشور، رونق دادن به اقتصاد و تولید، همگانی کردن اخلاق اسلامی، گسترش علم و فنّاوری، استقرار عدالت قضائی و عدالت اقتصادی، مجاهدت برای اقتدار ملّت ایران و ورای آن و فراتر از آن، اقتدار امّت اسلامی و تلاش و مجاهدت برای وحدت اسلامی؛ مهم‌ترین معروفها اینها است و همه موظّفند در راه این معروفها تلاش کنند؛ امر کنند.


۸- ابتذال اخلاقی منکر است، کمک به دشمنان اسلام منکر است، تضعیف نظام اسلامی منکر است، تضعیف فرهنگ اسلامی منکر است، تضعیف اقتصاد جامعه و تضعیف علم و فنّاوری منکر است؛ از این منکرها باید نهی کرد.


۹- همه باید به‌عنوان یک واحد، با دولتی که مسئول کار و بر سر کار است اتّحاد کلمه نشان بدهند و به آن کمک کنند؛ مخصوصاً در آن مواردی که کشور با مسائل مهم و چالشهای مهمّی روبه‌رو است.


۱۰- تعداد کاهش و افزایش آراء به محبوبیّت ارتباط پیدا میکند، امّا به مشروعیّت و قانونیّت ارتباطی ندارد.


۱۱- خود بنده هم به دولتهای گوناگون انتقادهایی داشتم، این انتقادها را همواره هم تذکّر داده‌ام، در هیچ موردی از آنچه به نظر من عیب بوده و جای انتقاد بوده است، از تذکّر خودداری نکردم؛ منتها این تذکّرات را در وضع مناسب و در موقعیّت مناسب و با شکل مناسب دادیم؛ یا پیغام دادیم، یا حضوری گفتیم، یا اصرار کردیم.


۱۲- تذکّر دادن باید جوری باشد که موجب بی‌اعتمادی عمومی نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روشهای خشم‌آلود وجود نداشته باشد؛ همه با برادری اسلامی به مسئله‌ی ارتباطِ میان دولت و ملّت نگاه کنند و با آن شیوه ‌رفتار بکنند.


۱۳- تحقیر مخالفان از سوی مسئولان، خلاف تدبیر و خلاف حکمت است.


۱۴- من مردم عزیزمان را به بی‌تفاوتی دعوت نمیکنم، به نظارت نکردن دعوت نمیکنم؛ آنها را به اهتمام در مسائل اساسی کشور دعوت میکنم؛ امّا اصرار میکنم که برخوردها نه از سوی مردم نسبت به مسئولین و نه از سوی مسئولین نسبت به منتقدین، تخریبی نباید باشد؛ نه تحقیر باشد، نه اهانت باشد.


۱۵- من این را صریحاً به ملّت عزیزمان عرض میکنم – قبلاً هم گفتم – من از همه‌ی دولتها در دوران مسئولیّت خودم حمایت کردم؛ از این دولت هم حمایت میکنم. هرجا هم لازم باشد تذکّر میدهم؛ البتّه چک سفید امضا هم به کسی نمیدهم. نگاه میکنم به عملکردها و برحسب عملکردها قضاوت میکنم و به توفیق الهی و به کمک الهی، برحسب عملکردها هم عمل خواهم کرد.


۱۶- امروز یکی از نقدترین و بزرگ‌ترین چالشهای کشور مسئله‌ی اقتصاد ملّی است.


۱۷- من در همین جلسه، چند سال قبل از این پیش‌بینی کردم و گفتم دشمنان بر روی اقتصاد ما متمرکز خواهند شد.


۱۸- دشمنان ما صریحاً میگویند که هدفشان از فشارهای اقتصادی یک هدف سیاسی است. هدف آنها این است که مردم ایران را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند.تا وضعیّت مردم سخت بشود و مردم وادار به اعتراض بشوند در مقابل دولت و در مقابل نظام اسلامی.


۱۹-وقتی یک چنین چالشی در کشور وجود دارد، همه‌ی نیروها باید در کنار هم قرار بگیرد، با هم کار کنند و مسئله‌ی اقتصاد را جدّی بگیرند.


۲۰- اقتصاد مقاومتی‌ای که ما عنوان کردیم و مطرح کردیم و خوشبختانه مورد قبول و استقبال همه‌ی صاحب‌نظران قرار گرفت [یعنی] اقتصاد درون‌زا؛ اقتصادی که مایه‌ی خود و مادّه‌ی خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از توانایی‌های مردم خودمان به دست می‌آورد.


۲۱- به نظر بنده آن چیزی که امسال و سالهای بعد از این باید به‌عنوان هدف اقتصاد مورد توجّه باشد، عبارت است از سرمایه‌گذاری بر روی تولید داخلی.


۲۲- یکی از لازم‌ترین کارها این است که از بنگاه‌های تولیدی متوسّط و کوچک حمایت بشود.


۲۳- یکی از کارها این است که فعّالیّتهای بنگاه‌های دانش‌بنیان تقویت بشود.


۲۴- یکی از کارهای لازم، نهضت کاهش خام‌فروشی است.


۲۵- یکی از کارهای اساسی، تسهیل سرمایه‌گذاری است.


۲۶- یکی از کارهای اساسی ‌کاهش واردات کالاهای مصرفی است.


۲۷- یکی از کارهای اساسی مبارزه‌ی با قاچاق است.


۲۸- کسانی که مصرف‌کننده هستند – که همه‌ی ملّت ما در واقع مصرف‌کننده‌اند – محصولات داخلی را مصرف کنند که من روی این بارها و بارها تکیه کردم و امروز هم عرض میکنم و تکیه میکنم. ‌همه سعی بکنند محصولات داخلی را مصرف بکنند، کارگر ایرانی را حمایت بکنند، کارگاه تولیدی داخلی را با مصرف کردن [محصول] آن رونق بدهند.


۲۹- ما نه در مسائل منطقه‌ای، نه در مسائل داخلی و نه در مسئله‌ی تسلیحات، با آمریکا مطلقا صحبت و مذاکره‌ای نداریم؛ مذاکره، صرفاً در قضیّه‌ی هسته‌ای است و اینکه ما در موضوع هسته‌ای با روش دیپلماسی چگونه میتوانیم به نتیجه برسیم.


۳۰- رفع تحریم جزء توافق است نه چیزی مترتّب بر توافق. ما در این مذاکرات به تعهّدات اخلاق سیاسی-اسلامی پایبند بودیم، ما نقض عهد نکردیم، ما دو جور حرف نزدیم، ما تلوّن به‌خرج ندادیم؛ نقطه‌ی مقابل و طرف مقابل ما آمریکایی‌ها هستند، عهدشکنی کردند، تلوّن در آراء نشان دادند، تقلّب نشان دادند، رفتار آنها یک رفتاری است که برای ملّت ما مایه‌ی عبرت است.


امام خامنه ای حفظه الله : وظیفه‌ی ما تحقّق بخشیدن به اسلام بکامله است .

Image result for ‫امام خامنه ای‬‎


امام خامنه ای حفظه الله :


وظیفه‌ی ما تحقّق بخشیدن به اسلام بکامله است.


1- دین حدّاقلّی و اکتفای به حدّاقل‌ها، از نظر اسلام قابل قبول نیست؛ ما در معارف خودمان چیزی به‌عنوان دین حدّاقلّی نداریم.


2- این‌جور نیست که اگر ما به قسط توجّه میکنیم، حق داشته باشیم که از اقامه‌ی صلات و اهمّیّت دادن به صلات یا به زکات یا به امر به معروف و نهی از منکر غفلت کنیم، بلکه «اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت» - که چندین بار این لفظ و این مضمون در قرآن تکرار شده - نشان میدهد که اصلاً خدای متعال پیغمبران را فرستاد برای توحید، برای اجتناب از طاغوت، برای عبودیّت خداوند؛ اساس کار این است.


3- وقتی این نظام واقعاً اسلامی است که در آن همه‌ی اجزای اسلام محفوظ باشد و صورت و سیرت اسلام در آن حفظ بشود.


4- مستکبرین و مخالفین نظام اسلامی گاهی میگویند ما تغییر نظام را نمیخواهیم، تغییر رفتار را میخواهیم ؛ تغییر رفتار یعنی شما از آن چیزهایی که از لوازم قطعی و حتمی حرکت به آن سرمنزل است، دست بردارید؛ از آن کوتاه بیایید و نسبت به آن، اهتمام خودتان را از دست بدهید؛ این معنای تغییر رفتار است؛ یعنی همان چیزی که گاهی از آن در برخی از گفته‌ها و نوشته‌ها تعبیر میشود به دین حدّاقلّی؛ یعنی کاستن از آرمانها که به‌معنای نابودی سیرت دین است. این دین حدّاقلّی یعنی در واقع دین را حذف کردن      .

5- هر کسی در هر نقطه‌ای قرار دارد که توانی در این زمینه دارد - باید تلاشمان این باشد که اسلام ناب را مطرح کنیم، اسلامِ طرف‌دار مظلوم و ضدّ ظالم را در دنیا مطرح کنیم. همان جوانی که در اروپا است، یا در آمریکا است، یا در مناطق خیلی دوردست است، از این خصوصیّت مبتهج میشود، به هیجان می‌آید که معلوم بشود اسلام عبارت است از نیرویی، انگیزه‌ای، فکری که علیه ظالمین و ستمگران و به نفع مظلومین حرکت میکند، برنامه دارد و این را وظیفه‌ی خودش میداند. اسلامِ طرف‌دار عقلانیّت، اسلامِ فلسفه‌های عمیق، اسلامِ تفکّر، اسلامی که در قرآن این‌همه به عقل و فکر و لبّ و مانند اینها اهمّیّت داده شده را معرّفی کنیم.


6- به نظر بنده اگر ما مجموعه‌ی روحانیّون و اهل علم و کسانی که در مسائل دینی کار میکنند، در همه‌ی مسائل خودمان این را هدف قرار بدهیم یعنی تحقّق اسلام بکامله و مقابله‌ی با دشمنی‌ها با این شکل، موفّقیّتهای زیادی خواهیم داشت.


7- اینکه دشمن میتواند ما را تحریم کند و مثلاً دست روی نفت ما بگذارد و این ما را آزار میدهد، به‌خاطر این است که ما نفت را در زندگی خودمان و در اقتصاد خودمان عمده کرده‌ایم؛ اینکه وقتی با دولت برخورد میکند، دستگاه‌های گوناگون دولتی مورد تحریم قرار میگیرند، به‌خاطر این است که این دستگاه‌ها متعلّق به دولتند. ما میتوانستیم در عرصه‌ی اقتصادی، دستهای گوناگون مردمی را وارد بکنیم. آن اشتباهاتی که کردیم در اوایل انقلاب که همین‌طور اصرار کردیم بر اینکه همه‌چیز بایست متعلّق و در اختیار دولت باشد و چیزهای جزئیِ کوچک زندگی را هم ما سپردیم به دولت، خب نتیجه‌اش همین چیزها است؛ اینها را بایستی علاج کرد.


8- هر وقتی‌که یک زمان معیّن شده است برای پایان مذاکرات و ما به این زمان نزدیک میشویم، لحن طرف مقابل - بخصوص لحن آمریکایی‌ها - تندتر، سخت‌تر، خشن‌تر میشود؛ این برای این است که جزو شگردهای اینها است، جزو حیله‌ها و خدعه‌های اینها است.


 9- مسئولین آمریکایی در همین ایّام به‌مناسبت اینکه حالا یک دلقک صهیونیست رفته آنجا و حرفهایی زده، برای اینکه خودشان را کنار بکشند مطالبی گفتند، امّا ایران را هم متّهم کردند که ایران طرف‌دار تروریسم است. خب این حرف، خنده‌آور است.


10- آمریکا دولتی را که رسماً اعتراف میکند به تروریست بودن - یعنی دولت جعلی صهیونیستی - دارد حمایت میکند؛ صریحاً حمایت میکنند؛ اصلاً حمایت از تروریسم یعنی این. این زشت‌ترین شکل حمایت از تروریسم است که آنها میکنند، آن‌وقت درعین‌حال جمهوری اسلامی را متّهم میکنند به اینکه این طرف‌دار تروریست است؛ که باید اینها را مورد توجّه قرار داد.


11- همین نامه‌ای که این سناتورها نوشتند - که انواع مطالب را واقعاً انسان در این نامه [میبیند] - از نشانه‌های فروپاشیِ اخلاق سیاسی در نظام آمریکا است.


 در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى93/12/21

 

امام خامنه ای حفظه الله : افسانه جومونگ و فیلم سینمایى «شیار ۱۴۳» ...




1- یکى از کمبودهاى اساسىِ فیلمهاى ما نداشتنِ داستان خوب و پر کشش است، این فیلم یک داستان خوب و جذّاب [داشت] و داراى پیچ داستانى - که خیلى هم قشنگ این پیچ، در فیلم باز شد - بود.
2- من تعجّب میکنم چطور ممکن است کسى تصوّر کند که فیلم «شیار ۱۴۳» ضدّ ارزش یا ضدّ دفاع مقدّس است؛ من نمیفهمم از کجاى فیلم، این در مى‌آید.
3- من این توفیق را داشته‌ام که با بعضى از خانواده‌هاى شهدا روى فرششان، زیر سقفشان، بنشینم و صمیمانه با آنهاحرف بزنم؛ تا الان ندیده‌ام - هیچ یادم نمى‌آید، حتّى یک مورد هم در بین شاید هزاران مورد - که مادرى از شهادت فرزندش گِله کرده باشد.

4- شما مى‌بینید که این حضرات کُره‌اى‌ها - من از کار اینها خوشم مى‌آید - تاریخ ندارند؛ لذا میگویند :
«افسانه‌ى جومونگ»، افسانه‌ى فلان. یعنى از اوّل حساب را تصفیه میکنند؛ [میگویند] افسانه است، واقعیّت نیست. یک‌چیزى در مى‌آورند، یک تاریخ براى گذشته‌ى خودشان درست میکنند، که وقتى یک جوان کُره‌اى به این فداکارى‌ها و به این شجاعتها و به این کارهاى عجیب غریبِ سینمایى نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویّت میکند، احساس افتخار میکند. ما اینها را در واقعیّت زندگى خودمان داریم، اتّفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از اینها استفاده نمیکنیم؟


5- به‌نظر من ما پنجاه‌سال دیگر هم بایستى درباره‌ى دفاع مقدّس بنویسیم، بگوییم، توصیف کنیم، تشریح کنیم، انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگیریم، براى اینکه این حادثه‌ى عظیم را تبیین‌کنیم.

کد آهنگهای پیشواز ایرانسل و همراه اول از سخنرانی های امام خامنه ای حفظه الله



کد آهنگهای پیشواز ایرانسل از سخنرانی های امام خامنه ای حفظه الله


4412144   گشاده رو بودن مسولین

441828     کجایند عمارها

4412155   شور انقلابی

4412427   نظام برای مردم

4412045   ایستادگی ملت ایران

4412046   ما راینا الا جمیلا

4412052   فرهنگ چیست1

4412049   طلایه داران جبهه

4412053   فرهنگ چیست 2

4412255   اتکا جوانان به خود

4412147   نقش جوانان در فتنه ی 88

4412150   بسیج و مجاهدت

4412047   رمز اقتدار ملتها

4412139   خطاب به جوانان

4412146   در صحنه ماندن جوانان

4412135   بصیر کیست

4412152   معنای بسیج

4412145   توفیق خدمت

4412151   فردای ملت ایران 

4412254   بسیج،بسیج دلها

4412138   جوان مسلمان ایرانی

4412137   جوان

4412154   شاخص برای بسیجیان

4412733   انقلاب ما

4412505   اقتدار ملت ایران

4412731   ایران و قضیه ی هسته ای

4412504   بیداری همه اقشار

4412148   بسیج آیت الهی

4412259   خواسته ی اسلام

4412149   بسیج و ایمنی نظام

4412680   وحدت در کلام رهبری

4412729   حکومت مردم سالاری

4412507   جمهوری اسلامی درسی برای ملتها

4412888   وظیفه ی مسلمانان

4412735   امام و کلمه جمهوری اسلامی

4412738   تفرقه،منافی با پیشرفت

4412889   آمریکا و مردم ملتها

4412890   درخشش انقلاب

4412737   مهمترین مساله انقلاب ما

4412886   با قرآن خود را بسازید

4412736   همه چیز در اسلام

4412891   اساس مشکل در دنیای اسلام

4412887   ملت مستقل

4412894   جوان و نیروی جوانی

4412892   اولین اثر وحدت اسلامی


کد آهنگهای پیشواز همراه اول از سخنرانی های امام خامنه ای حفظه الله


۳۱۶۶۹ گشاده رو بودن مسولین

۳۲۸۶۳ ملتها باید نشان بدهند

۳۲۸۵۷ ترس از ایران اسلامی

۳۲۸۵۶ در راه پیشرفت

۳۲۸۵۵ پدر امت

۳۲۷۷۸ عمل قرآنی

۳۲۷۷۹ قرآن و تدبر در آن

۳۲۷۷۷ حل مشکلات با قرآن

۳۲۷۷۶ در سایه قرآن

۳۲۷۷۵ محبت و عقیده به قرآن

۳۲۷۷۳ توقف ممنوع

۳۲۸۱۴ اتکا به دلهای مردم

۳۱۶۵۹ عظمت زن در حجاب

۳۱۲۷۲ اولین اثر وحدت اسلامی

۳۱۶۷۷ نقش جوانان در فتنه ی ۸۸

۳۱۶۶۸ فتنه یعنی…

۳۰۹۱۹ امر رهبری

۳۰۹۲۰حامی امر به معروف

۳۲۸۱۸ وجوب شرکت در انتخابات

۳۲۸۶۱ مردمی ترین نهاد

حکم غیبت کردن در فضای های مجازی

حکم غیبت کردن در فضای های مجازی 

حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای حفظه الله در جلسه درس خارج فقه  (۸۹/۱۰/۷) در پاسخ به سؤالی پیرامون صدق غیبت در مواردی چون ذکر در نوشته، وبلاگ یا ضبط صوت و تصویر و انتقال آن، به نکات مهمی در تبیین احکام آن اشاره فرمودند:



اینی که اصلاً این کار [غیبت] جایز است یا جایز نیست ولو به قصد اصلاح باشد، این را نمیشود به طور مطلق یک چنین چیزی را پابند شد؛ که ما بگوئیم ما چون میخواهیم در امر جامعه اصلاح کنیم، پس زیدی را، عمروی را یا یک جریانی را به طور مطلق مورد تهاجم قرار بدهیم، غیبت کنیم؛ حالا آن کسانی که این کارها را میکنند، خیلی اوقات به غیبت هم اکتفاء نمیکنند؛ خب، ملاحظه میکنید دیگر.
 
گاهی چیزهائی را می‌آورند که معلوم نیست حدِّ غیبت(۱) بر او صادق باشد؛ شاید مصداق تهمت است، مصداق افتراء است، مصداق قول به غیر علم است، مصداق سبّ و شتم است؛ نمیشود این را گفت که اگر طرف قصد اصلاح دارد، پس بنابراین این جایز است برای او، نه؛ موارد استثناء همان مواردی است که [در کتب فقهی] ذکر شده است.

منتها باید این موارد صدق کند، احراز بشود. این خیلی مهم است. واقعاً یکی از چیزهائی که ما همه‌مان [باید توجه کنیم]، به مردم هم باید بگوئیم، یاد بدهیم که توجه بکنند این است که: به صرف توهم این که حالا این کار مصلحت دارد، دستشان را، یا قلمشان را، یا وبلاگشان را آزاد نکنند که هر چه به دهنشان آمد، آن را بگویند؛ اینجور نیست، چون وسائل مدرن امروز همه مشمول همین حکم است.
 
یعنی خواندن وبلاگ هم مثل خواندن کاغذ است، کتاب است، نامه است، مثل شنیدن حرف است. استماع غیبت شامل همه‌ی اینها میشود؛ یعنی ملاک استماع در اینها وجود دارد مسلّماً. شنیدن به گوش خصوصیتی ندارد، خواندن تو نامه هم عین همان است که ما در بحث استماع این را تأکید کردیم و عرض کردیم.

خب، دوربین هم همین جور است. فرض کنید که اگر چنانچه انسان یک خطائی را از کسی دید، این را رفت با دوربین ثبت کرد، بعد آمد یک جائی نشان داد؛ این هم همان است دیگر، چه فرقی میکند؟ یعنی بایستی واقعاً به اینها توجه کرد. محیط را باید محیط اخلاقی کرد. ما اگر بخواهیم جامعه را اصلاح بکنیم، این اصلاح فقط به این نیست که انسان از افراد غیبت بکند. راه‌های دیگری هم وجود دارد. حالا من غیبت را عرض میکنم. فضلاً(۲) از تهمت و افتراء و اینها.

بنده یک وقتی به یک مناسبتی در یک صحبت عمومی عرض کردم به مردم که قرآن کریم میفرماید: «لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خیراً»؛ (۳) یعنی وقتی افک(۴) را شنیدید چرا به همدیگر حسن‌ظن نداشتید؟ یعنی از اول رد کنید افک را.

[اگر] آمدند به یک نفری تهمت زدند، یک چیزی را گفتند - حالا یا با عنوان تهمت یا به عنوان غیبت - چرا قبول میکنید؟ ببینید این کلمه‌ی لولای تحذیریه در قرآن و در کلام عرب خیلی معنای وسیعی دارد، فقط معنایش «چرا» نیست، که ما بگوئیم چرا این کار را نکردی. چرای با تأکید است. یعنی آه، وای، چرا؛ معنای «لولا» این است؛ تحذیریه است. {چرا} «لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم [خیراً]»؛ یعنی چرا به هم ظن نیک ندارید، چرا به هم حسن‌ظن ندارید. تا فوراً کسی آمد، شما بگوئید بله، احتمال درستیاش هم اگر بود، آدم به صورت یقین آن را بداند و نقل بکند. این درست نیست، این ممنوع است.


این چیزی که امروز مورد ابتلاست در جامعه‌ی ما، از همان چیزهائی است که بایست از همین ادله‌ی غیبت بفهمیم که درست نیست؛ این وضعی که وجود دارد درست نیست. البته انتقاد منطقی، گفتن حرف صحیح اینقدر حرفهای آشکار وجود دارد که انسان اگر ذکر آنها را بکند، اصلاً هم غیبت نیست، و میتواند انسان نقد بکند. بله مسلّم است، امروز یک جریان صحیح و حقّی در جامعه‌ی ما وجود دارد، جریانهای باطلی هم وجود دارد که به انواع و اقسام طرق میخواهند جامعه را خراب کنند، انقلاب را منحرف کنند؛ در این شکی نیست.


آدمهائی هم در رأس این جریانات هستند. چه لزومی دارد که انسان به این آدمها تهمت بزند. چه لزومی دارد که غیبت اینها را بکند. حرف آشکار اینقدر دارند؛ همان حرفهای آشکار را بیان بکنند، تبیین بکنند، توضیح بدهند، مطلب روشن خواهد شد؛ هیچ نیازی به غیبت کردن نیست که آدم بگوید حالا ما برای اصلاح مثلاً غیبت میکنیم.


بنابراین به نظر من همین ادله‌ای که در باب غیبت خواندیم، این تمام المراد را به ما نشان میدهد؛ یعنی واقعاً همانی که باید بفهمیم از شرع مقدس همین را انسان میفهمد و تشخیص میدهد. باید بر طبق همین هم عمل کرد.

۱) معنی غیبت، تعریف غیبت
۲) تا چه رسد به
۳) سوره‌ی نور، آیه ۱۲
۴) تهمت، افترا، نسبت ناروا

پیروی از امام حاضر

پیروی از امام حاضر



آیه الله جوادی آملی حفظه الله :

 

« پیروی از امام زمان عجل الله فرجه ،


پیروی کردن از امام حاضر است .»



حماسه ی مردمی 9 دی

حماسه مردمی 9 دی

 

 بیانات ارزشمند و آگاهانه امام خامنه ای حفظه الله درباره ی فتنه ی سال 1388 ه.ش



ـ

* پیش بردن جامعه به اغتشاش و ناامنی

هر کسی امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنی سوق بدهد، از نظر عامه‌‌ی ملت ایران انسان منفوری است؛ هر که میخواهد باشد. هر هدفی را که این ملت بخواهد به آن برسد، در سایه‌ی آرامش و امنیت خواهد رسید. ۱۳۸۸/۰۴/۲۹

ـ

ـ

* ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی از درون

آن کسانی که میخواستند از درونِ این نظام، به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند، نتوانستند موفق بشوند ۱۳۸۸/۰۵/۱۲

ـ

ـ

* ضربه به ملت و تلخ‌کردن کام مردم پس از شادی بزرگ مشارکت در انتخابات

اما در همین فرصت بزرگ، در همین شادی بزرگ، دستهائی به کار افتادند برای اینکه ضربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به ملت ایران بزنند، دهان‌ها را قدری تلخ کردند؛ اما نتوانستند آن کاری را که میخواهند، انجام بدهند. این هوشیاری شما ملت بود. این تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ما بود که بدانیم دشمن ما کمین کرده است. بعضی از خواص هم البته مردود شدند. این انتخابات بعضی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را مردود کرد ۱۳۸۸/۰۵/۱۲


* نابود کردن حادثه افتخار‌آمیز انتخابات پرشور ۸۸ و هتک آبروی نظام در مقابل ملت‌ها

ظلمی که به مردم شد، آن ظلمی که به نظام اسلامی شد، آن هتکی که از آبروی نظام در مقابل ملتها به وسیله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بعضی انجام گرفت، اینها همه را ندیده میگیرند…

مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اصلی این است که مردم در یک حرکت عظیمی، در یک انتخابات پرشورِ خوبِ کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نظیری حضور پیدا کردند و این رأی بالا را توی صندوقها ریختند. هشتاد و پنج درصد شوخی است؟ این انتخابات، نظام را که در این یکی دو سال اخیر همین طور پی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌درپی پیشرفتهای اقتصادی و علمی و سیاسی و امنیتی و بین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌المللی برای خودش کسب کرده بود، در یک مرحله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عالی از امتیاز و آبرو قرار میدهد، بعد ناگهان مشاهده میکنیم یک حرکتی صورت میگیرد برای نابود کردن این حادثه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی افتخارآمیز! مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اصلی این است.

این جریان، چه پیشقراولانش دانسته باشند، چه ندانسته باشند، یک جریانی بود طراحی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده؛ تصادفی نبود. همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نشان میدهد که این جریان طراحی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده بود، حساب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده بود.

اینها صحنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردان‌هائی دارند، صحنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردان‌هائی هم پیدا خواهند کرد. ۱۳۸۸/۰۶/۰۴

ـ

ـ

* تهمت زدن به نظام اسلامی

تهمت زدن به یک شخص گناه است، تهمت زدن به یک نظام اسلامی، به یک مجموعه، گناه بسیار بزرگتری است. ۱۳۸۸/۰۶/۲۹

ـ

ـ

* زمینه‌سازی برای آشوب و اغتشاش

توی همین قضایای بعد از انتخابات واقعاً غفلت بزرگی کردند. مردم را به خیابانها دعوت کردند؛ چرا نیروی فشار درست کردن. مأمنی درست میکنند برای آن کسی که میخواهد ایجاد آشوب و اغتشاش کند؛ اینها غفلتهاست. یعنی در سیاست، غفلتها گاهی مثل خیانتها خیلی ضربه میزند.  ۱۳۸۸/۱۱/۱۳

ـ

ـ

*تکذیب و تهمت به نظام و خدشه به رأی مردم و نفی آن

در این فتنه‌های بعد از انتخابات، آن چیزی که اساس قضیه است، این است که رأی مردم و حضور مردم از نظر یک عده‌ای نفی شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تکذیب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگی که انجام دادند، این بود. اینها بایست تسلیم میشدند.

حضرت نوح نبی‌اللَّه (علی نبیّنا و علیه السّلام) به فرزندش فرمود: «یا بنیّ ارکب معنا و لا تکن مع الکافرین».(۵) نظام اسلامی هم تأسیاً به حضرت نوح، به همه میگوید: بیائید با ما باشید، بیائید وارد این کشتی نجات شوید، «و لا تکن مع الکافرین». هدف و مبنا این است. ما هیچ کس را از نظام بیرون نمیکنیم؛ اما کسانی هستند که خودشان، خودشان را از نظام بیرون میکنند؛ خودشان را از نظام خارج میکنند.  ۱۳۸۸/۱۲/۰۶

ـ

ـ

* تلاش برای تغییر نتائج قانونی انتخابات با زور خشونت و اردوکشی خیابانی

انتخاباتی انجام می‌گیرد، یک حرکت قانونی اتفاق می‌افتد، یک نتیجه‌ای هم با خود به دنبال می‌آورد؛ این نتیجه را  به زور خشونت بخواهند عوض کنند. یک عده‌ای را بکِشند توی صحنه؛ احیاناً اگر اقتضاء شد، خشونت هم بکنند، آتش‌سوزی هم راه بیندازند، بانک هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، برای اینکه نتائج قانونی را برگردانند. خوب، این حرکتی است که هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است. پیداست این حرکت، حرکت هدایت شده‌ای از طرف بیگانگان است. یک چنین اتفاقی را میخواستند در کشور پیش بیاورند.۱۳۸۹/۰۱/۰۱

ـ

ـ

* امیدوار کردن جبهه دشمن

کسانی که فتنه‌ی سال ۸۸ را شروع کردند – حالا یا خودشان طراحی کرده بودند، یا دیگران طراحی کرده بودند؛ نمیخواهیم نسبتی بدهیم، ولی به هر حال این فتنه طراحی شده بود – به کار کشور ضربه‌ی سختی زدند. اگر این فتنه نبود، بلاشک کارهای گوناگون کشور بهتر پیش می‌رفت.

اینها دشمنان را امیدوار کردند و روحیه دادند به کسانی که علیه نظام اسلامی جبهه‌بندی کرده‌اند و یک جبهه‌ای تشکیل داده‌اند.  ۱۳۸۹/۰۶/۰۸

ـ

ـ

*بی‌بصیرتی و چشم‌بستن بر روی حقایق واضح

ایراد کار بسیاری از کسانی که در لغزشگاه‌های بی‌بصیرتی لغزیدند و سرنگون شدند، این است که نگاه نکردند و چشم خودشان را بر یک حقایق واضح بستند. انسان باید نگاه کند؛ وقتی که نگاه کرد، آنگاه خواهد دید. ما خیلی اوقات اصلاً حاضر نیستیم یک چیزهائی را نگاه کنیم. انسان می‌بیند منحرفینی را که اصلاً حاضر نیستند نگاه کنند

ـ

ـ

* سرپیچی از راه معقول قانونی

اگر شما نگاه کردید دیدید یک راه معقول قانونی‌ای وجود دارد و کسی از آن راه معقول قانونی سرمیپیچد و کاری میکند که برای کشور مضر است، ضربه‌ی به منافع ملت است، خوب، با نگاه عادلانه، با نگاه متعارف، با نگاه غیرجانبدارانه، معلوم است که او محکوم است.

انسان با اینکه جان خودش را خیلی دوست دارد، اما گاهی ممکن است در حال رانندگی هم یک لحظه حواسش پرت شود، یک لحظه چرت بزند، یک ضایعه‌ای پیش بیاید. لغزشهائی که در این زمینه پیش می‌آید، اینها را نمیشود گناه دانست؛ اما اگر چنانچه تداوم پیدا کند، این دیگر بی‌بصیرتی است، این دیگر غیر قابل قبول است. ۱۳۸۹/۰۸/۰۴

ـ

ـ

* بازیچه دشمن

اینهائی که عامل فتنه بودند – توی خیابان، یا بعضی از سخنگویانشان – اغلب ندانسته وارد این میدان شده بودند؛ اما دستهائی اینها را هدایت میکرد، نمیفهمیدند. حالا این که چطور بعضی‌ها وارد این میدان شدند، چطور ندانسته به دشمن کمک کردند، خودش تحلیلهای دقیق روانشناختی دارد؛ اما واقعیت قضیه این است که عرض کردم. این مسئله خیلی کار بزرگی بود؛ این کار را شما جوانها به سامان رساندید. ۱۳۸۹/۰۸/۱۲

ـ


ـ

* امیدوار کردن دشمن

گناه بزرگی که برخی از دست‌اندرکاران فتنه‌ها در کشور انجام میدهند، امیدوار کردن دشمن است؛ دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذی در بین مردم، در بین عوامل گوناگون، در بین مسئولان نظام باز کند.  ۱۳۸۹/۱۰/۰۸

ـ

ـ

* بازیچه طراحی دشمن شدن

این کسانی که شما بهشان میگوئید سران فتنه، کسانی بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستی انسان بازیچه‌ی دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد. اگر اول غفلتی کرده است، وسط کار وقتی فهمید، بلافاصله بایستی راه را عوض کند. خوب، نکردند. عامل اصلی دیگرانی بودند که طراحی کرده بودند، به خیال خودشان محاسبه کرده بودند. به گمان آنها بساط جمهوری اسلامی بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقیقت دین، حتّی شعارهای دینی هم باقی نمانَد؛ برنامه این بود.  ۱۳۸۹/۱۰/۱۹

ـ

آخرین نمایشنامه‌ی آنها که روی صحنه آمد، همین فتنه‌ی ۸۸ بود. در حقیقت، یک تلاشی بود. یک عده‌ای در داخل، به خاطر حب به نفس، حب به مقام – از این قبیل امراض خطرناک نفسانی – اسیر این توطئه شدند. من بارها گفته‌ام؛ طراح و نقشه‌کش و مدیر صحنه، در بیرون از این مرزها بود و هست. در داخل با آنها همکاری کردند؛ بعضی دانسته، بعضی ندانسته.  ۱۳۸۹/۱۱/۱۵

ـ

ـ

* دعوا راه انداختن و مضطرب کردن ملت و خوشحال کردن دشمن و تمکین نکردن به قانون و رأی مردم

ادعا کردند که قانون‌گرا هستند، بعد خب مردم به آنها رأی ندادند، اکثریت مردم به کس دیگری رأی دادند؛ اینها بنا کردند دعوا راه انداختن که چرا! کشور را، ملت را مدتی مضطرب کردند، دشمن را خوشحال کردند؛ البته آخرش هم در مقابل مردم دیگر تاب نیاوردند و عقب نشستند.

گناه آتش‌افروزان فتنه‌ی ۸۸ همین بود که به قانون تمکین نکردند، به رأی مردم تمکین نکردند. ممکن است کسی بعد از انتخابات اعتراض داشته باشد؛ خیلی خوب، این اعتراض ایرادی ندارد؛ اما راهِ قانونی دارد که چگونه باید این اعتراض را بیان و دنبال کرد. اگر قانون را قبول داریم، باید از آن راه برویم. این هم نکته‌ی اصلی است.  ۱۳۹۰/۰۷/۲۰

ـ

ـ

* بیزاری نجستن از آشوبگران

حرف من در فتنه‌ی ۸۸ هم همین بود. در فتنه‌ی ۸۸، چند روز بعد از انتخابات به آن عظمت، یک عده‌ای آمدند اظهار مخالفت کردند، یک عده هم از این فرصت استفاده کردند؛ سلاح گرفتند، کار را به آشوب و تشنج کشاندند، پایگاه بسیج را گلوله‌باران کردند. حرف ما این بود: آن کسانی که به نام آنها این کارها انجام میگرفت، باید همان وقت اعلامیه میدادند، اعلام بیزاری میکردند، میگفتند اینها از ما نیستند؛ اما نکردند. اگر این کار را میکردند، فتنه زودتر ریشه‌کن میشد؛ مسائل بعدی هم پیش نمی‌آمد.  ۱۳۹۱/۰۷/۱۹

ـ

ـ

* انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کردن

انتخابات برای کشور مایه‌ی آبروست، مایه‌ی افتخار است. همه مراقب باشند که انتخابات مایه‌ی بی‌آبروئی برای کشور نشود؛ آنطوری که در سال ۸۸ یک عده‌ای سعی کردند انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کنند، جنجال سیاسیِ طبیعیِ انتخابات را تبدیل کنند به یک فتنه.  ۱۳۹۱/۰۷/۲۴

ـ

ـ

* ایجاد تلاطم و گرفتن آرامش عمومی و ثبات از ملت

در هر دو مورد سعی‌شان این بود که بتوانند ثبات سیاسی را در کشور به هم بزنند؛ سعی‌شان این بود که تلاطم ایجاد کنند؛ این آرامش عمومی را، این ثبات را از این ملت بگیرند.۱۳۹۱/۰۷/۲۴

ـ

ـ

* قانون‌شکنی و دشمن‌شاد کردن کشور

بدترین خاطره‌ها مربوط به جرزنی‌های سیاسی یک عده آدم نادان، ناباب و بعضاً معاند در قضیه‌ی انتخابات بود. خب، در هر قضیه‌ای، در هر حادثه‌ای ممکن است یک عده‌ای قبول نداشته باشند، معترض باشند. چگونه باید اعتراض را نشان داد؟ قانون، راه معین کرده است. چرا قانون‌شکنی کنند؟ چرا برای مردم هزینه درست کنند؟ چرا کشور را دشمن‌شاد کنند؟ چرا برنامه‌هائی را که عفونت تصمیم‌گیری‌ها و ترفندهای دشمن از آن بلند و آشکار است، اجرا کنند؟ قانون، راه معین کرده است. آنجا ما گفتیم، به همه هم گفتیم، همه‌ی اطراف قضیه هم ملزم بودند که بر طبق آنچه که گفته شده است – که مرّ قانون است – عمل کنند. چرا نکردند؟!  ۱۳۹۰/۱۰/۱۹

ـ

ـ

* ایجاد هزینه و زحمت برای کشور و مردم

البته کسانی بخواهند از طرق غیر قانونی عمل کنند، خب به ضرر کشور میکنند؛ کمااینکه در سال ۸۸ از راه‌های غیر قانونی وارد شدند، کشور را دچار هزینه کردند، برای مردم اسباب زحمت درست کردند، برای خودشان هم اسباب بدبختی و سرشکستگی در زمین و در ملأ اعلی شدند. ۱۳۹۱/۱۰/۱۹

ـ

ـ

* تلاش برای قراردادن مردم در مقابل نظام

دشمن تلاش میکند زحمت مردم را باطل کند – همچنان که در سال ۸۸ کردند – این هم یکی از کارهای دشمنان بود؛ کسانی را وادار کردند که برخلاف قانون، توقعاتی بکنند و بر اساس آن توقعات، سعی کنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند.

کارشان منطقی نبود، معقول نبود؛ برای کشور هزینه درست کردند. خب، کشور بر این مسائل فائق می‌آید. نظام جمهوری اسلامی قوی است. این خرابکاری‌ها و انگشت توی چشم کردنها و این مزاحمتها و آزارها، جمهوری اسلامی را که از پا نمی‌اندازد. منتها برای کشور هزینه درست میشود. ۱۳۹۲/۰۲/۱۶

ـ


ـ

* تخلف از قانون

آنجائی اشکال پیش می‌آید که تخلف از قانون انجام میگیرد. سال ۸۸ اشکالاتی که وارد شد، خسارتی که به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آراء چهل میلیونی را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود. یک عده‌ای یا برای خاطر اغراض نفسانی، یا هدفهای خلاف سیاسی، یا هرچه – حالا در آن زمینه نمیخواهیم قضاوتی بکنیم – از قانون تخلف کردند، خطا کردند، از راه غیر قانونی وارد شدند؛ هم به خودشان صدمه زدند، هم به ملت صدمه زدند، هم به کشور صدمه زدند. راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه تسلیم قانون باشند. ۱۳۹۲/۰۲/۲۵

ـ

ـ

* قرار دادن کشور در لبه‌ی پرتگاه خشونت و خونریزی بر سر قدرت

البته درسال ۸۸ بعضی خطای بزرگی را مرتکب شدند، کشور را در لبه‌ی یک چنین پرتگاهی قرار دادند، یک مشکل اینچنینی را برای کشور تدارک دیدند؛ اما بحمدالله خدای متعال کمک کرد، ملت توانست از این مشکل عبور کند. ۱۳۹۲/۰۴/۳۰

ـ

ـ

* ایستادگی غیرقانونی و غیر نجیبانه در مقابل جریان قانونی کشور و قراردادن کشور در لبه پرتگاه اختلافات و جنگ داخلی

من خواهش میکنم اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح میکنید، مسئله‌ی اصلی و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئله‌ی اصلی این است که یک جماعتی در مقابل جریان قانونی کشور، به شکل غیر قانونی و به شکل غیر نجیبانه ایستادگی کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟

اما در این قضایا، مسئله‌ی اصلی گم نشود. خب، در انتخابات سال ۸۸، آن کسانی که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجهه‌ی با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمیکنند؟ در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟ اگر خدای متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروه‌های مردم به جان هم می‌افتادند، میدانید چه اتفاقی می‌افتاد؟ می‌بینید امروز در کشورهای منطقه، آنجاهائی که گروه‌های مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت به‌خرج دادند. در قضایای سال ۸۸، این مسئله‌ی اصلی است.


منبع :  http +//www.ammarname.ir/node/26030پایگاه جــوان انقـلابی – javanenghelabi.ir

عطر گلهاى بهارى

                                     



    گزیده بیانات اخیر امام خامنه ای حفظه الله



1- نفس اهتمام آقایان به امر مبارزه با فساد را تحسین می‌کنم، لکن این سمینار و امثال آن بناست چه معجزه‌ای بکند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟



2- توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظه‌ای بگیرند و اجرا کنند.



3- بسیج یک اندیشه است، یک فکر است، یک منطق است، یک منظومهى فکرى است. بسیج صرفاً یک حرکت احساسى نیست؛ یک منطق قوى پشت سرِ بسیج وجود دارد؛


4- شناخت زمان، شناخت نیاز، شناخت اولویّت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسیلهاى که در مقابل دشمن باید به کار برد؛ این شناختها؛ بصیرت است.



5- ما چند سال پیش در قضیّهى فتنه گفتیم بصیرت؛ بعضى دهنکجى کردند که بصیرت! بله، بصیرت؛ بصیرت که نبود، هرچه که مسئولیّت و انگیزه بیشتر باشد، احساس بیشتر باشد، خطر بیشتر است؛ اطمینانى دیگر نیست به این آدم بىبصیرت و بدون روشنبینى که دوست را نمىشناسد، دشمن را نمىشناسد و نمیفهمد کجا باید این احساس را، این نیرو را، این انگیزه را خرج کند.



6- امام خمینی رحمه الله فرمود حفظ نظام از اوجب واجبات یا اوجب واجبات است؛ یعنى همهى مسائل بعدى، فرع این مسئله است. این جهت را به ما نشان داد. ممکن است جنابعالى با رفیقت سرِ یک قضیّهاى کوچک یا بزرگ اختلافِنظر داشته باشید امّا در حفظ نظام، هردو بهقدرِ هم مسئولید.



7- مفاهیم انقلاب و مفاهیم اسلام، مثل عطر گلهاى بهارى است؛ هیچ کسى نمیتواند جلوى آن را بگیرد؛ پخش میشود، همهجا میرود؛ نسیم روحافزا و روانبخشى است که همهجا را به خودى خود میگیرد؛ حالا جنجال کنند، دادوبیداد کنند؛


8- راه حل همین اقتصاد مقاومتى است که ضربههاى دشمن را اوّل کم اثر میکند، کاهش میدهد که این مالِ کوتاهمدّت است، در میانمدّت و بلندمدّت به حرکت عظیمِ مردم اوج میدهد. اقتصاد مقاومتى اینجورى است. آنکسانى که صاحبنظر در زمینهى اقتصادند، بعد از آنکه ما اقتصاد مقاومتى را اعلام کردیم، قضاوتشان این بود. ما راه حل داریم، آنها راه حل ندارند.



9- جامعهى جهانى! آمریکا و انگلیس و فرانسه و چند کشور مستکبر، شدهاند جامعهى جهانى؛ این جامعهى جهانى است؟ حدود ۱۵۰ کشور عضو غیرمتعهّدها که دو سال پیش در تهران جلسه داشتند، جامعهى جهانى نیستند؟ نزدیک به پنجاه رئیسجمهور و رئیسکشور و رئیسدولت که در آن اجلاس به تهران آمدند و شرکتِ فعّال کردند، اینها جامعهى جهانى نیستند؟ میلیاردها مردمى که در این کشورها زندگى میکنند، جامعهى جهانى نیستند؟


10- پایهى اقتصاد مقاومتى عبارت است از تقویت تولید داخلى و کاهش وارداتى که یا غیرضرورى است یا مشابه داخلى دارد - مسئولین دولتى توجّه کنند و آنها از بسیج کمک بگیرند؛ با این وضعیّت بنده تردید ندارم که انشاءالله آینده متعلّق به ملّت ایران است؛ همچنانکه بارها گفتیم.  




جای کتاب را هیچ چیز نمی گیرد امام خامنه ای حفظه الله


جای کتاب را هیچ چیز نمی گیرد .
امام خامنه ای حفظه الله


برخی کتبی که مورد تحسین امام خامنه ای حفظه الله قرار گرفته‌اند


«من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان می‌افتم، قلباً غمگین و متاسف می‌شوم. این به خاطر آن است که در کشور ما به هر دلیل که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلاً 10 برابر این میزان رواج و توسعه و حضور داشته باشد. از بس که درباره این مسئله مهم (کتابخوانی) گفته‌ام و به من هم گفته شده که چقدر اثر دارد، حقیقتاً وقتی می‌خواهم بار دیگر این مسئله را بیان کنم دچار تردید می‌شوم که این دیگر جزء گفتار لغو نباشد! من نمی‌دانم واقعا این تکرار، اثر کرده، یا نکرده است... بیائید کاری کنید که مردم کتابخوان بشوند.»



آتش به اختیار

این کتاب خاطرات حجت ایروانی از انواع دیده‌بانی و وظایف دیده‌بانان‌ها در دوران جنگ تحمیلی است. براساس این گزارش «آتش به اختیار» از مجموعه کتاب‌های خاطرات تولید شده در دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری است که ایروانی در شانزده فصل به بیان خاطرات خود پرداخته است.در ابتدای کتاب، انواع دیده‌بانی و وظایف دیده‌بانان شرح داده شده سپس با عناوینی چون؛ «شیخ محمود» شرح همراهی یک روحانی با رزمندگان و شهادت او در عملیات بیت‌المقدس، «جانم فدای مهدی»و «رمضانعلی» وصف ماجرای شلیک گلوله‌هایی از دکلی در جزیره مجنون و انهدام قرارگاه‌های دشمن، «من منافق نیستم و خرس» (خاطره‌ای از عملیات والفجر 10) نویسنده به بیان خاطراتش پرداخته است.



فرمایش رهبر انقلاب:‌

در نوشته حجت ایروانی کوشش پرمرارت و تحمل طلب نیروهای دیدبان به خوبی تشریح شده است.‌نمی‌دانم کدام یک از شما آن کتاب مربوط به امدادگران را نوشته‌اید. من دیدم که این کتاب واقعاً چقدر لازم است.معلوم بود که این فرد خودش امدادگر بوده است. بدون اینکه آدم امدادگر باشد، نمی‌تواند مطلبی بنویسد. یا آن کس که کتاب آتش به اختیار را نوشته است، پیدا بود که قاعدتاً باید دیده‌بانی را ... حس کرده باشد.

از الوند تا قراویز

کتاب «از الوند تا قراویز» جلد یکم از مجموعه کتاب‌های کارنامه عملیاتی استان همدان است که توسط «حسین بهزاد» و «گلعلی بابایی» تدوین و نوشته شده است.کتاب از «الوند تا قراویز» دارای هشت سرفصل است که فصل نخست آن به معرفی استان همدان و چگونگی شکل‌گیری نهضت امام خمینی(ره)، فصل دوم به شروع درگیری‌های کردستان و اعزام رزمندگان همدان به کردستان و بررسی اتفاقات اخیر، فصل سوم به اتفاقات آن زمان استان همدان (قبل از شروع جنگ تحمیلی)، فصل چهارم به کردستان و ماجرای آزادسازی سنندج، فصل پنجم به ماجرای کودتای نوژه و چگونگی شکل گیری شبکه براندازی و مقابله با آن، فصل ششم به تشکیل جبهه همدان و شکست کودتای نقاب و شکست اقدامات آمریکا در طبس، فصل هفتم به موضوع آغاز کننده اصلی جنگ و حمایت آمریکا و شورای روابط خارجی و فصل هشتم به چگونگی شکل گیری آرایش نظامی عراق برای حمله به ایران اختصاص دارد.



فرمایش رهبر انقلاب:‌

به این دو برادر بلند همت آفرین می گویم و از زحمات با ارزش ایشان تقدیر می کنم و به فتوحات آینده شان دل می بندم.

بابانظر

بابانظر عنوان کتابی است که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده‌است. این کتاب حاصل مصاحبه‌های شفاهی با سردار شهید محمدحسن نظرنژاد است که طی آن خاطرات راوی پیرامون انقلاب و جنگ تحمیلی بیان می‌شود. محمدحسن نظرنژاد ملقب به بابانظر در بیشتر زمان جنگ ایران و عراق را در جبهه‌های جنگ گذراند و جراحت‌ها و آسیب‌های جدی دید. مصاحبه‌های این کتاب توسط سیدحسین بیضایی انجام گرفته‌است و تدوین آن را مصطفی رحیمی به عهده داشته‌است.


گرفته‌است و تدوین آن را مصطفی رحیمی به عهده داشته‌است.



فرمایش رهبر انقلاب:‌

بابانظر که یک جوان کم سوادی بوده رفته جنگ، فرماندهی کرده و سال ها در جنگ بوده و بعد هم جانباز شده و شهید شده است، شرح حال را خودش گفته؛ این کتاب شد. یک داستان مفصل شد.

خاک های نرم کوشک

کتاب خاک‌های نرم کوشک منتخبی از خاطرات خانواده و همرزمان شهید عبدالحسین برونسی در مورد ویژگی‌ها و خصوصیات شهید است. کتاب با ارائه یک زندگینامه فشرده و مختصر از شهید برونسی به نقل خاطرات اطرافیان، آشنایان و همرزمان ایشان پرداخته و هفتاد روایت کوتاه و خواندنی از ابعاد شخصیتی و زندگانی این فرمانده نقل می‌شود. هر خاطره نقل شده در مورد شهید با یک عکس از شهید همراه است.





فرمایش رهبر انقلاب:‌

الان چند سالی است که کتاب‌هایی درباره سرداران و فرماندهان باب شده و می‌نویسند. بنده هم مشتری این کتاب‌ها هستم و می‌خوانم. بعضی از این‌ها را من خودم از نزدیک می‌شناختم؛ آنچه درباره شان نوشته شده، روایت‌های صادقانه و بسیار تکان دهنده است.این هم حالا آدم می‌تواند کم و بیش تشخیص بدهد کدام مبالغه آمیز است و کدام صادقانه است. آدم می‌بیند برخی از این شخصیت‌های برجسته، حتی در لباس کارگر به میدان جنگ آمده‌اند؛ این اوستا عبدالحسین برونسی، قبل از انقلاب یک بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود. شرح حالش را نوشته‌اند. من توصیه می‌کنم و واقعا دوست می‌دارم شماها بخوانید. اسم این کتاب، خاک‌های نرم کوشک است؛ قشنگ هم نوشته شده است.

دسته یک

کتاب دسته یک باز روایی خاطرات شب عملیات و به روایت چند تن از نیروهای گردان حمزه و حاصل تحقیق و تدوین اصغر کاظمی است. نکته جالبی که در این کتاب مشاهده می‌شود شنیدن برخی از صحنه‌های جنگ از چند نگاه متفاوت و با روایات مختلف اما در نهایت یکسان است.این کتاب شامل 3 بخش و 16 فصل است. بخش‌ها عبارتند از دسته یک (12 فصل)، گروهان یک (دو فصل) و گردان حمزه (دو فصل).

کتاب «دسته‌ یک» نوشته‌ای پژوهشی از «اصغر کاظمی» درباره رزمندگان نوجوانی است که قصد دارند در جاده‌‌ فاو - ام‌القصر عملیاتی انجام بدهند. رزمندگان این گردان به مدت 2 ماه در چادری زندگی می‌کنند و حوادث زیادی را از سر می‌گذرانند.



فرمایش رهبر انقلاب:‌

من یک کتابی را اخیراً خواندم که شرح چند روز در حول و حوش یکی از حملات ماست؛ از زبان افراد باقی مانده از یک دسته، نه از یک لشکر یا یک تیپ یا از گردان  یا از یک گروهان حتی. تعدادی از این دسته باقی ماندند و گزارش کردند. این نویسنده و محقق بسیار با ذوق، که حقاً و انصافاً این جور کارها بسیار با ارزش است، رفته جزء جزء مطالب را از زبان آن افراد گرفته که یک کتاب ششصد هفتصد صفحه ای شده. ما فقط می شنویم عملیات فاو. خیلی از کارهای مهمی هم که در این عملیات انجام گرفته، این‌ها را همین طور از رو می‌دانیم: از اروند عبور کردند، فاو را گرفتند، کارخانه نمک را فتح کردند، فلان کار را کردند. ما کلیات را می‌دانیم؛ اما اینکه در این قدم به قدم چه گذشته، دیگر اینها را نمی‌دانیم.
یک صفحه عظیم مینیاتور با نهایت استادی و زیبایی جلوی ما گذاشته‌اند، ما هم از دور ایستاده‌ایم نگاه می‌کنیم و می‌گوییم: به به. نمی‌رویم نزدیک تا ببینیم در هر گوشه‌ای از مینیاتور، چقدر هنر به کار رفته تا ساخته شده. این کارها را بعضی‌ها می‌کنند. کرده‌اند. حالا این نمونه‌ای که بنده دیده‌ام، یکی از کارهاست. امیدوارم این کارها ادامه پیدا کند.
کتاب دسته یک بسیار کتاب خوبی است.

ضربت متقابل

ضربت متقابل که حوادث مربوط به سوابق رزمی تیپ 27 محمد رسول‏ الله(ص) را در تابستان گرم و طولانی سال 1361، همزمان با آغاز دوران فرماندهی شهید محمد ابراهیم همت بر این یگان و عملیات عظیم برون مرزی رمضان در جبهه شرق را بیان می‏‌کند که به قلم راحله صبوری و گلعلی بابایی نوشته شده است.



فرمایش رهبر انقلاب:‌

کتاب‌هایی مانند ضربت متقابل و هم پای صاعقه، باید کتاب های رایج دست کارکنان در سطح سپاه و خانواده‌هایشان باشد.

فرهنگ جبهه

این مجموعه پژوهشی با موضوع گفتار، نوشتار و رفتار رزمندگان سراسر کشور در سال‌های دفاع مقدس، به کوشش نویسندگان مختلف منتشر می‌‌شود.



فرمایش رهبر انقلاب:‌

وقتی که جلد اول کتاب شما، فرهنگ جبهه، در آمد، طبعاً، به طور عادی، مثل بقیه منشوراتی که پیش من می آورند، نشستم آن را خواندم. این کتاب از بس من را جذب کرد، تا آخرش خواندم. بعد دیدم این کافی نیست، به خانه بردم و گفتم همه بنشینید این کتاب را بخوانید! در جمع خانواده، جاهایی از کتاب را خود بازکردم و خواندم. گفتم که این کتاب اصلاً باید در فضای خانه ها باشد و همه باید آن را همیشه داشته باشند.

شما اصطلاحات کتاب فرهنگ جبهه را جمع کردید؛ این اصطلاحات خیلی ارزش دارد. مجموعه آن به صورت یک ماده ی خام تاریخی و به صورت یک سند تاریخی، الان در اختیار ماست. براساس سند تاریخی، کارهای گزارشی فراوانی ممکن است انجام بگیرد. چقدر خوب است ک آن کسانی که فیلم می‌سازند، یا قصه می‌نویسند، یا شعر می‌گویند، یا نمایشنامه می‌نویسند، از این نوشته‌ها و این اسناد استفاده کنند.آن وقت کارآیی این نوشته‌های شما به حد نهایت می‌رسد که در ادبیات و در هنر رایج مربوط به جنگ بیاید و به خورد آن‌ها برود؛ همچنان که آن اسم ها و لقب‌هایی که به آن‌ها اشاره کردید، مثل حسن بی ریا، خودش موضوع یک داستان است. این باید بیاید و مثل نگینی که انسان در جای مهمی آن را می نشاند، در جای مهمی قرار بگیرد.

کتاب دا

این کتاب روایت خاطرات سیده زهرا حسینی در بصره و خرمشهر است که توسط سیده اعظم حسینی تدوین و تنظیم شده است. سال‌های محاصره خرمشهر توسط نیروهای عراقی محور مرکزی این کتاب را تشکیل می‌دهد. جنگ از زبان دختری 17ساله بازگو می‌شود. بیان حوادث تکان‌دهنده و شرح جزئیات به‌اعتقاد اغلب کارشناسان، این کتاب را به‌عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین اثر در زمینه خاطره‌نگاری دفاع مقدس معرفی کرده است.دا



فرمایش رهبر انقلاب:‌

کتاب «دا» که حقاً و انصافاً کتاب بسیار خوب و قابل طرح در سطح جهانی است، مربوط به بخش کوچکی از وقایع جنگ تحمیلی است و این نشان می‌دهد که هشت سال دفاع مقدس دارای ظرفیت تولید هزاران کتاب به منظور انتقال فرهنگ و ارزش‌های اسلامی و انقلابی به جامعه و جهان است ... این کتاب در گستره کشور هنوز شناخته نشده است؛ در حالی که چند صد هزار تا حالا چاپ کردید. اگر «دا» شناخته شود، میلیون‌ها نسخه از این کتاب فروش خواهد رفت و میلیون‌ها نفر از محتوای این کتاب بهره خواهند برد... شما هزار کتاب «دا» می‌توانید تولید کنید. «دا» یک رگه ارزشمند است که در معدن پیدا کردید، این راه را ادامه دهید.

کتاب عباس دست طلا

«عباس دست طلا»‌ خاطرات حاج عباس‌علی‌باقری به قلم محبوبه معراجی‌پور است که انتشارات فاتحان آن را روانه بازار نشر کرده است،‌ عباس‌علی باقری  یکی از بازاریان و پشتیبانان جنگ در دوران دفاع مقدس بوده است. این کتاب در راستای توجه به نقش اصناف در جنگ و با نگاه به نقش بازاریان در دفاع مقدس منتشر شده است .


فرمایش رهبر انقلاب:‌

این کاری که اخیرا شروع شده که از شماها با این جزئیات و ریزه کاری ها خاطرات میگیرند،‌این هم کار خیلی خوبی است. ما دو جلد از این کتاب های شما را خواندیم، یکی کتاب آقای بنائی را خواندم یکی هم کتاب این حاج آقای عباس دست طلا را که مفصل و با جزئیات خواندم. خیلی خوب بود انصافا، مخصوصا کتاب ایشان. هم مطلب در آن زیاد بود هم آثار صفا و صداقت در آن کاملا محسوس بود و انسان میدید. خداوند ان شاءالله فرزند شهید ایشان را با پیغمبر محشور کند و خودشان را هم محفوظ بدارد.

کتاب یاور صادق

این کتاب به خاطرات «محمد صادق بنایی» در طی سال‌های‌ انقلاب و دفاع مقدس می‌پردازد. بنایی یکی از بازاریان قدیمی بوده که از قبل از انقلاب با رهبر انقلاب رابطه‌ای‌ نزدیک و دوستانه داشته است که بخشی از این کتاب، به خاطرات بنایی از مقام معظم رهبری می‌پردازد.

این اثر با هدف چاپ کتاب‌هایی از افرادی که زمان جنگ، شغل آزاد داشته‌اند و روشن کردن بخشی از جنبه‌های پنهان مانده هشت سال دفاع مقدس تدوین شده است. کتاب حاضر، حاصل گفت و گوی بیست ساعته با ایشان است که بخشی از آن در شهر خامنه ـ زادگاه حاج صادق بنایی- انجام گرفته است. مطالب اثر در سیزده گفتار تنظیم شده است و طی آن دربارة زادگاه و خانواده، دوران تحصیل و ورود به دنیای کار صنعتی، دیدار با آیه الله خامنه‌ای، جنگ تحمیلی و حوادث مربوط به آن، عملیات فاو و پایان جنگ سخن گفته شده است. در پایان اثر نیز به تصاویر مرتبط با زندگی «حاج محمد صادق بنایی» آورده شده است.



فرمایش رهبر انقلاب:‌

این کاری که اخیرا شروع شده که از شماها با این جزئیات و ریزه‌کاری‌ها خاطرات میگیرند،‌این هم کار خیلی خوبی است. ما دو جلد از این کتاب‌های شما را خواندیم، یکی کتاب آقای بنائی را خواندم یکی هم کتاب این حاج آقای عباس دست طلا را که مفصل و با جزئیات خواندم. خیلی خوب بود انصافاً، مخصوصا کتاب ایشان. هم مطلب در آن زیاد بود هم آثار صفا و صداقت در آن کاملا محسوس بود و انسان میدید. خداوند ان شاءالله فرزند شهید ایشان را با پیغمبر محشور کند و خودشان را هم محفوظ بدارد.

مقتل

مجموعه 7 داستان کوتاه، که بستر همه آنها وقایع جبهه جنگ ایران و عراق و عملیات‏هاى رزمندگان ایرانى است. در«زیباترین شعر» حسن، رزمنده‌اى که ذوق شعرى دارد، به همراه ‏سیدمجتبى براى کندن گودالى نزدیک خطوط دشمن مأمور مى‌شوند. محلشان لو مى‏‌رود و توسط ترکش خمپاره دشمن سید به‏ شهادت مى‌رسد. حسن زیباترین شعر را لخته‏‌هاى خون سیدمجتبى‏ و تراشه‏‌هاى گوشت با خاک و گل آمیخته‏‌اش مى‏‌داند.



فرمایش رهبر انقلاب:‌

جزوه‌ای به نام مقتل دیدم، که آن لحظه‌های حساس و تعیین‌کننده را شکافته بود؛ نقاطی که اصلاً مفاهیم اسلامی در آنجا خودش را نشان می‌دهد. در لشکرکشی، به عنوان کلان کار، چیزی از مفاهیم اسلامی دیده نمی‌شود. همه دنیا لشکر کشی می‌کنند. همه دنیا می‌جنگند. همه دنیا یک روز می‌برند و یک روز می‌بازند. همه گریز دارند. همه هم حمله و فداکاری دارند. اما آن جایی که بخصوص تفکر و روحیه و منش اسلامی خودش را مشخص می‌کند، جاهای خاصی است. آنجاها را جستن و روی آن‌ها تکیه کردن و آن ها را خوب بیان کردن، حقیقتاً کار بسیار برجسته و مهمی است. خوشبختانه کارهای شما از همین قبیل است.

 

منبع : http://nabavi313.persianblog.ir/post/52/


عیادت آیه الله جوادی آملی از امام خامنه ای حفظهما الله


فیلم عیادت

آیه الله جوادی آملی از امام خامنه ای
حفظهما الله

http://www.aparat.com/v/YczED



خلاصه ی بیانات امام خامنه ای حفظه الله در دیدار با اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1393/06/13



عوامل و نشانه‌های به چالش کشیده شدن اقتدار نظامی و سیاسی غرب

1-     برپایى نظام جمهورى اسلامى بود. در یکى از مناطقِ بشدّت تحت نفوذ آمریکا و ایستادگىِ هشت‌ساله‌ى جمهورى اسلامى و ملّت ایران در دفاع مقدّس

2-    حوادث منطقه از جمله: حوادث فلسطین، حوادث لبنان، جنگ ۳۳ روزه، جنگ ۲۲ روزه، جنگ ۸ روزه‌ى غزّه و جنگ اخیر ۵۰ روزه‌ى غزّه

3-    ظهور قدرتهاى جدیدى در آسیا و شرق از جمله: چین و هند و ...

عوامل تزلزل نظام ارزشی غرب

1-     بحران رو به افزایش اخلاقى و معنوى در غرب با نشانه‌هایی چون: رواج احساس پوچى، بیهودگى، ناامنى روحى در بین آحاد مردم بخصوص در بین جوانها، متلاشى شدن نظام خانواده، زیر سؤال رفتن حرکت فمینیستى به صورت جدّى از سوى متفکّرین و روشنفکران، ارزش شدن منکراتی چون همجنس‌گرایی

2-    بیشتر شدن گرایش به مذهب و به خصوص اسلام

3-    بُروز تعارضهاى عملى با شعارهاى غربى و نقض شعارهایی چون آزادی و دمکراسی توسط دولتهای غربی

4-    پناه بردن به استفاده‌ى از زور و خشونت و سرکوب از جمله تحریم و ناتوانی از غلبه‌ی فرهنگی

5-    جریان‌سازى‌هایى از قبیل القاعده و داعش و مانند اینها

وظایف ما در مقابل تغییر نظم جهانی

·         دو مطلب، مهم است: مطلب اوّل این است که این واقعیّتهایى که امروز مشاهده میکنیم، واژگونه تحلیل نشود، غلط تحلیل نشود، غلط فهمیده نشود، همچنان که هست فهمیده بشود.

·         نه فقط در کشور ما [بلکه] در منطقه‌ى آسیا، هنوز کسانى، کشورهایى، دولتهایى، شخصیّت‌هایى، رجال سیاسى‌اى، جریانهایى وجود دارند که درک نمیکنند این واقعیّتى را که بیان شد؛ اینها معتقدند که ما در مقابل غرب یک راه بیشتر نداریم، باید تسلیم غرب شد.

·         کار دوّمى که مهم است، این است که خودمان را آماده کنیم براى ایفاى نقش در پدید آوردن نظم جدید؛ کشور را آماده کنیم براى اینکه نقش‌آفرینى کند. و این هم ممکن نخواهد شد مگر با قوى کردن کشور؛ کشور را باید قوى کنیم.

·         تقویت کشور متوقّف است بر استفاده‌ى از همه‌ى ظرفیّتها و توانایى‌هایى که ما در داخل کشور و در بیرون کشور داریم.

·         سه موضوع هم در تقویت کشور بسیار نقش دارد: یکى مسئله‌ى علم و فنّاورى است، یکى مسئله‌ى اقتصاد است، یکى مسئله‌ى فرهنگ است. در این سه بخش ما باید سرمایه‌گذارى کنیم؛ اینها عناصر کلیدى‌اند.

·         مسئله‌ى جمعیّت تأثیر زیادى دارد در اقتدار ملّى؛ و افزایش نسل جوان و بزرگ بودن کشور از لحاظ جمعیّت، خیلى تأثیر دارد در ایجاد اقتدار.

·         البتّه از همه‌ى اینها مهم‌تر، مسئله‌ى فرهنگ است؛ بخصوص در سطح باورها و عقاید مردم.

·         اختلاف سلیقه در زمینه‌هاى سیاسى وجود دارد، امّا این اختلافها نباید وحدت کشور را و همدلى کشور را از بین ببرد.

·         حمایت منافات ندارد با اینکه شما یک ایرادى هم به فلان مسئول، یا دولت، یا قوّه‌ى قضائیّه، یا مجلس داشته باشید، امّا حمایت باید به‌هرحال انجام بگیرد.

·         بنده همین‌طور که نگاه میکنم در مقابل خودم، افق را، آینده را بسیار روشن میبینم و میدانم که به توفیق الهى، به حول‌وقوّه‌ى الهى، آینده‌ى این کشور از گذشته‌ى آن از همه‌ى جهات - جهات مادّى و جهات معنوى - بهتر خواهد بود.

موضوعات اصلی

جملات طلایی

استفاده از برکات

ماه ذى‌القعده

·         مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى (رضوان اللَّه تعالى علیه) میفرمایند ماه ذى‌القعده ماه توبه است، ماه رجوع الى‌اللَّه است، ماه مراقبت از خود براى اینکه مبادا خداى نکرده با عمل خودمان، محاربه‌ى با خداى متعال و رسول خدا بکنیم.

·         فرصتى است براى ما، براى مردم که ان‌شاءاللَّه از برکات این ماه - که آغاز سه ماه متوالى حرام است - بهره ببریم.

·         ماه ذى‌القعده، ماه حضرت ثامن‌الحجج (سلام‌اللَّه‌علیه) هم هست که ولى‌نعمت همه - بخصوص ما ایرانى‌ها - هستند که از برکات مضجع ایشان و مرقد ایشان ان‌شاءاللَّه بهره ببریم، استفاده کنیم و ان‌شاءاللَّه خودمان را به ارزشهاى رضوى نزدیک کنیم.

عوامل و نشانه‌های تضعیف قدرت غرب و شکل‌گیری نظم جدید جهانی

·         در نگاه کلان به کلّ جهان - و از جمله به منطقه - انسان به این نکته‌ى اساسى برخورد میکند که نظم مستقرّ حاکم قبلى دنیا در حال تغییر و تبدیل است؛ این را انسان میفهمد و مشاهده میکند.

·         نظم قبلى دو پایه‌ى اساسى داشت: یک پایه‌ى فکرى و ارزشى، و یک پایه‌ى عملى، یعنى نظامى و سیاسى. عرض من این است که هردو پایه امروز دچار چالش شده، دچار تزلزل شده.

·         آن دو ابزار و دو سلاحى - که غرب با آن دو سلاح قادر بود دنیا را مدیریّت کند و عملاً تسلّط بر دنیا را به‌دست گرفته بود و مدیریّت دنیا را به‌دست گرفته بود - هر دو عامل امروز در دنیا بتدریج ضعیف شده است.

·         یکى از این عواملى که نظام ارزشى غرب را و سلطه‌ى معنوى این نظام را متزلزل کرده، بحران رو به افزایش اخلاقى و معنوى در غرب است.

·         در بین جماعات گوناگون کشورهاى غربى، میل به مذهب، علاقه‌ى به مذهب، به‌طور خاص علاقه‌ى به اسلام، گرایش به اسلام، گرایش به فهم قرآن روزبه‌روز بیشتر شده است؛ که این را کسانى که دست‌اندرکارند، بخوبى میدانند.

·         اینها [غربی‌ها] در دنیا دم از آزادى و دم از دموکراسى و دم از حقوق بشر و این حرفها میزدند؛ در عمل آن‌قدر دولتهاى غربى با این شعارها عملاً مخالفت کردند و نقض کردند این شعارها را که امروز طرح این شعارها در دنیا از سوى غربى‌ها به‌صورت یک امر مستهجن درآمده است.

·         دیده شد و در مقابل چشم مردم دنیا قرار گرفت که وقتى که اینها با یک کشورى، با یک ملّتى مسئله پیدا میکنند و نمیتوانند غلبه‌ى فرهنگى خودشان را بر این کشور تحمیل بکنند و سلطه‌ى خودشان را تأمین بکنند، دست به زور میبرند.

·         اینها [غربی‌ها] اعتراف میکنند که این جریانها [از قبیل همین جریان القاعده و داعش] را اینها به راه انداخته‌اند؛ اگر هم اعتراف نکنند ما شواهد داریم، ما میدانیم.

·         دیگر از غربى‌ها و از قدرتهاى غربى کسى نمیپذیرد که اینها بگویند ما طرف‌دار حقوق بشریم، ما طرف‌دار ارزشهاى انسانى هستیم، و مانند اینها.

·         مهم‌ترین چیزى که این عامل - عامل اقتدار نظامى و سیاسى - را به چالش کشید، برپایى نظام جمهورى اسلامى بود.

·         این جنگ اخیر ۵۰ روزه‌ى غزّه که واقعاً جزو نمونه‌هاى معجزه‌آسا است. یک منطقه‌ى کوچک، محدود، با توانایى‌هاى بسیار محدود، کارى بکند که رژیم صهیونیستى که نماد قدرت غرب در منطقه است، به زانو در بیاید.




دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب امام خامنه ای حفظه الله

1- وحدت و همدلی نیاز اساسی کشور است و وظیفه‌ی همه، حمایت از دولت و دستگاه‌های اجرایی است.

2- تحولات کنونی حاکی از تغییر نظم جهانی ۷۰ ساله ی پایه‌گذاری شده به‌وسیله‌ی غربی‌ها اعم از اروپا و آمریکا، و شکل‌گیری نظمی جدید است.

3- بحران اخلاقی رو به افزایش در غرب همچون رواج پوچی و بیهودگی و ناامنی روحی به‌خصوص در میان جوانان، متزلزل شدن بنیان خانواده، جهت‌گیری غلط در خصوص موضوع «زن» و زیر سؤال رفتن جدی جریانِ فمینیست، و ارزش شدن منکراتی همچون همجنس‌گرایی و ضد‌ارزش شدن مخالفت با منکرات، اولین عامل به چالش کشیده شدن مبانی «فکری و ارزشی» نظام غرب است.

4- جنگ اخیر در غزه نمونه‌ای معجزه‌آسا است زیرا ایستادگی مردم در یک منطقه‌ی کوچک و محدود، موجب شد تا رژیم صهیونیستی که نماد قدرت غرب در منطقه است به زانو در بیاید و مردم غزه با وجود اصرار رژیم صهیونیستی برای پذیرش آتش‌بس، آن را تا برآورده شدن شروط خود نپذیرفتند.

5- در میان سه عنصر کلیدی - «علم و فناوری»، «اقتصاد»، و «فرهنگ»- برای افزایش اقتدار کشور، «فرهنگ» از همه مهمتر است زیرا با باورها و عقاید مردم مرتبط است.

6- حمایت از دولت و دستگاه‌های اجرایی وظیفه‌ی همه است.البته این، به معنای انتقاد نکردن و مطرح نشدن نقاط ضعف برنامه‌ها و سیاست‌های اجرایی نیست اما این انتقادها نباید به‌صورت تخریب باشد.



توصیه های امام خامنه ای حفظه الله به دولتمردان

آقا3


توصیه های امام خامنه ای حفظه الله به دولتمردان


مقام معظم رهبری امام خامنه ای حفظه الله  در دیدار دولتمردان ؛ ایجاد آرامش روحی و روانی در جامعه ، کنترل تورم ، تثبیت قیمت ارز و اجرای طرح نظام سلامت را از اقدامات با ارزش و خوب دولت یازدهم در یکسال گذشته برشمردند .


توصیه های مقام معظم رهبری به دولتمردان :


1-  کار و فعالیت و خدمت مستمر به مردم و پرهیز از حاشیه سازی ها .

2-  حفظ انسجام درونی و شنیده شدن یک صدا از دولت .

3-  پرهیز از دو قطبی کردن جامعه با شعارها و دعواهای سیاسی .

4-  عبور دولت از جناح بندی ها در مسائل سیاسی و تأکید بر رفاقت و اُنس با یکدیگر ، البته مسئله فتنه و فتنه گران ، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است .

5- رعایت سعه صدر و آرامش در قبال انتقادهای منصفانه و پاسخ به انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود .

6- رعایت انصاف در انتقاد از اقدامات و سیاست های دولت های گذشته .

7-  موضع گیری صریح و قاطع در قبال مسائل منطقه ای و بین المللی .

8-  تأکید بر ادامه پرشتاب رشد علمی کشور و حمایت از شرکتهای دانش بنیان .

9-  طرح نظام سلامت یکی از اقدامات بسیار خوب دولت یازدهم است و باید پشتیبانی شود و ادامه یابد .

10-  تکیه بر توان و ظرفیت های داخلی و حمایت از تولید .

11- دولت باید بسته سیاستهای اقتصادی خود را با سیاستهای اقتصاد مقاومتی تطبیق دهد .

12-  یکی از مشکلات جدی کنونی کشور بنگاه داری بانک هاست که دولت باید این موضوع را بطور جدی پیگیری و حل کند .

13-  توجه ویژه به بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی در روستاها .

14-  اهمیت ویژه به بخش معدن و ارزش افزوده و اشتغال زایی .

15-  توجه به ضررها و زیان های واردات بی رویه و تاثیر منفی آنها بر تولید داخلی .

16-  صرفه جویی در آب کشاورزی از طریق استفاده از شیوه های نوین آبیاری بویژه آبیاری تحت فشار است .

17-  توجه جدّی برای تکمیل مسکن مهر.

18-  به خدا تکیه و به او توکل کنید ؛ اگر به کمک خداوند امیدوار باشید ، قطعاً پروردگار هم به شما کمک خواهد کرد و این را هم بدانید که موفقیت شما ، موفقیت و سرافرازی نظام اسلامی است .

 


سخنان امام خامنه ای حفظه الله در جمع دولتمردان

سخنان امام خامنه ای حفظه الله در جمع دولتمردان 



نتیجه تصویری برای عکس مقام


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت، ایجاد آرامش روحی و روانی در جامعه، کنترل تورم، تثبیت قیمت ارز و اجرای طرح نظام سلامت را از اقدامات با ارزش و خوب دولت یازدهم در یک‌سال گذشته برشمردند و همه دولت‌مردان را به حفظ و تقویت جهت‌گیری و روحیه‌ی انقلابی، تکیه بر ظرفیت‌ها و تولید داخلی، اجرای دقیق سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، توجه ویژه به بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی در روستاها، جدی گرفتن ادامه‌ی رشد علمی و تقویت شرکت‌های دانش‌بنیان، موضع‌گیری صریح در قبال مسائل منطقه و جهانی به‌ویژه دخالت‌های آمریکا، حفظ انسجام درونی دولت، رعایت خطوط قرمز و فاصله‌گذاری‌ها به‌ویژه در موضوع فتنه‌ی سال ۸۸ و سعه‌ی صدر و آرامش در قبال انتقادهای منصفانه، توصیه کردند.

در این دیدار که به مناسبت هفته‌ی دولت برگزار شد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با گرامی‌داشت یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر، جهت‌گیری و روحیه‌ی انقلابی و طلب رضای الهی را از مهم‌ترین ویژگی‌های این دو شهید بزرگوار دانستند و افزودند: باید همه‌ی ما به عنوان مسئولان نظام همواره جهت‌گیری و روحیه‌ی انقلابی را حفظ کنیم و هدف نیز کسب رضای الهی باشد.
رهبر انقلاب اسلامی با قدردانی از گزارش رئیس‌جمهور از عملکرد یک‌ساله‌ی دولت یازدهم، گفتند: گزارش عملکرد دولت باید به افکار عمومی ارائه شود تا مردم ضمن اطلاع از اقدامات انجام گرفته، از کارها و برنامه‌های آینده نیز مطلع شوند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: ارائه‌ی گزارش عملکرد، موجب امیدواری مردم به آینده خواهد شد. البته باید دقت شود که در این گزارش‌ها، آمارها دقیق و به‌دور از اغراق باشند.
ایشان با تأکید بر اینکه یکی از برکات تغییر دولت‌ها و روی کار آمدن دولت‌ها با شعارهای جدید، ایجاد امید در مردم است، افزودند: باید این امید را در مردم حفظ و تقویت کرد که یکی از راه‌های تقویت آن، اطلاع افکار عمومی از کارهای انجام گرفته است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته امید مردم فقط با ارائه گزارش، تقویت نخواهد شد بلکه مردم به دنبال عمل، و نتیجه‌ی عملی، صحبت‌ها هستند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه‌ چند توصیه مهم به دولت داشتند که «کار و فعالیت و خدمت مستمر به مردم» و «پرهیز از حاشیه‌سازی‌ها» اولین توصیه به دولتمردان بود.
حفظ انسجام درونی و شنیده شدن یک صدا از دولت، دومین توصیه‌ی رهبر انقلاب اسلامی بود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: باید مراقبت شود تا در سخنان مسئولان دولتی تعارض وجود نداشته باشد و فلسفه‌ی تعیین سخنگو هم این است که از دولت صدای واحد در مسائل مختلف شنیده شود.
رهبر انقلاب اسلامی در توصیه‌ی سوم خود، دولت‌مردان را به پرهیز از دوقطبی کردن جامعه با شعارها و دعواهای سیاسی سفارش کردند و گفتند: جناح‌بندی‌های سیاسی اشکالی ندارد اما نباید جامعه را به دو قطب تبدیل کرد زیرا این کار موجب دل‌زدگی و خستگی مردم و شکننده‌شدن محیط جامعه می‌شود.
چهارمین توصیه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای عبور دولت از جناح بندی‌ها در مسائل سیاسی، بود که ایشان تأکید کردند: علائق اعضای دولت به برخی جناح‌های سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناح‌بندی‌ها شوند.
ایشان افزودند: در موضوع جناح‌بندی‌های سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و اُنس با یکدیگر است اما در برخی موارد هم مسئله متفاوت است و باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند.
 رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: مسئله فتنه و فتنه‌گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همان‌گونه که در جلسه‌ی رأی اعتماد خود بر فاصله‌گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای توصیه‌ی پنجم خود را به رعایت سعه‌ی صدر و آرامش در قبال انتقادهای منصفانه اختصاص دادند و گفتند: آقای رئیس‌جمهور از برخی انتقادها ناراحتند که البته در برخی موارد هم واقعاً حق با ایشان است و برخی انتقادها، تند و گاهی غیرمنصفانه هستند.
ایشان افزودند: لزومی ندارد که انسان بخواهد به هر مطلب یا انتقادی، پاسخ دهد زیرا در برخی موارد سکوت بهتر است ضمن آنکه هر حرفی هم که بر ضد ما زده شود این‌گونه نیست که حتماً در ذهن افراد جامعه تأثیر بگذارد و مورد قبول قرار گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: انتقاد باید باشد اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن نیز بی‌آبرویی و سبک کردن طرف مقابل نباشد که این روش قطعاًَ غلط است.حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: پاسخ به انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود.
ایشان با تأکید بر اینکه انتقادهای منصفانه دشمنی نیست بلکه کمک به دولت است، گفتند: یکی از مسائل بسیار مهم کنونی، آرامش روانی موجود در جامعه است که باید حفظ شود.
رعایت انصاف در انتقاد از اقدامات و سیاست‌های دولت‌های گذشته، توصیه‌ی ششم رهبر انقلاب اسلامی به اعضای دولت بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: همواره دولت‌ها نسبت به دوره‌های گذشته خود منتقد بوده‌اند که ایرادی هم ندارد اما این انتقاد نباید حالت اغراق‌آمیز و تخریب پیدا کند زیرا در روحیه‌ی مردم تأثیر بد می‌گذارد و آنان را نسبت به آینده نیز نامطمئن می‌کند.
ایشان با اشاره به برخی اظهارنظرهای مبالغه‌آمیز و غیرمنصفانه درخصوص دولت‌های گذشته افزودند: اگر در این اظهارنظرها بی‌انصافی شود، قطعاً در آینده نیز نسبت به عملکرد ما هم بی‌انصافی خواهد شد. اگر برخی سیاست‌ها یا عملکردهای دوره‌ی گذشته را قبول نداریم، بهترین شیوه، اصلاح آن در عمل است و این روش، بهتر از اظهار نظر است.
موضع‌گیری صریح و قاطع در قبال مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی، هفتمین توصیه‌ی رهبر انقلاب اسلامی به دولت بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای موضع‌گیری‌های دولت در یک‌سال گذشته را خوب ارزیابی کردند و گفتند: موضع‌گیری صریح و قاطع در مسائلی همچون فلسطین، رژیم صهیونیستی، غزه، سوریه، عراق، تکفیری‌ها و دخالت‌های آمریکا، به نفع نظام جمهوری اسلامی است و منافاتی هم با زبان دیپلماسی و مذاکره ندارد.
ایشان تأکید کردند: موضع‌گیری صریح و شفاف درخصوص این مسائل شاکله‌ی کلی نظام اسلامی و عقبه‌ی راهبردی نظام در میان ملت‌ها را حفظ خواهد کرد.
توصیه‌ی هشتم رهبر انقلاب اسلامی تأکید بر ادامه‌ی پرشتاب رشد علمی کشور و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و نقش تعیین‌کننده تحقیقات کاربردی و تحقیقات بنیانی بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای طرح نظام سلامت را یکی از اقدامات بسیار خوب دولت یازدهم برشمردند و در توصیه نهم خود گفتند: باید این طرح پشتیبانی شود و ادامه یابد، ضمن آنکه مراقبت شود برخی تصمیم‌ها، این طرح را به ضد خود تبدیل نکند.
توصیه های بعدی رهبر انقلاب اسلامی به دولت، عمدتاً توصیه‌های اقتصادی بود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه دهم خود با اشاره به لزوم تکیه بر توان و ظرفیت‌های داخلی و حمایت از تولید، افزودند: کلید رونق اقتصادی که مورد تأکید رئیس جمهور محترم نیز است، مسئله تولید است. باید با استفاده از ظرفیت‌های فراوان داخلی، تولید را به حرکت درآورد تا رونق اقتصادی و افزایش صادرات غیرنفتی محقق شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را برای بالفعل کردن ظرفیت‌های داخلی و به حرکت درآوردن تولید، بسیار مهم دانستند و خاطرنشان کردند: دولت باید بسته‌ی سیاست‌های اقتصادی خود را با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی تطبیق دهد و مواردی را که غیرمنطبق با این سیاست‌ها است، حذف کند.
ایشان، تثبیت قیمت ارز و کنترل تورم را از اقدامات باارزش دولت در یک‌سال گذشته برشمردند و افزودند: نباید به این اقدامات بسنده کرد زیرا این موارد، قدم‌های اول هستند.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از مشکلات جدی کنونی کشور را بنگاه‌داری بانک‌ها دانستند و تأکید کردند: دولت باید این موضوع را بطور جدی پیگیری و حل کند زیرا بانک‌ها باید در خدمت تولید باشند و اگر در خدمت تولید قرار گیرند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
توجه ویژه به بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی در روستاها توصیه یازدهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به دولت بود. ایشان تأکید کردند: صنایع بخش کشاورزی، یکی از بخش‌های راهبردی است که در همه‌ی کشورها به آن کمک ویژه می‌شود و دولت باید به بخش کشاورزی مساعدت ویژ‌ه‌ای داشته باشد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین خاطرنشان کردند: راه توسعه‌ی روستاها، ایجاد صنایع تبدیلی در روستاها است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اهمیت ویژه بخش معدن و ارزش افزوده و اشتغال‌زایی این بخش را به عنوان توصیه‌ی دوازدهم بیان کردند و سپس با اشاره به ضررها و زیان‌های واردات بی‌رویه و تأثیر منفی آن بر تولید داخلی، توصیه‌ی سیزدهم خود را به این موضوع اختصاص دادند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه موضوع واردات، فقط از طریق تعرفه حل نخواهد شد، افزودند: دولت باید در خصوص واردات کالاهای غیر ضروری و تجملی سخت‌گیری بیشتری انجام دهد و اِعمال قدرت کند.
چهاردهمین توصیه رهبر انقلاب اسلامی درخصوص آب کشاورزی بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ضمن تأیید سیاست‌های وزارت نیرو درخصوص آب، گفتند: یکی از راه‌حل‌های جدی برای مشکل آب در کشور، صرفه‌جویی در آب کشاورزی از طریق استفاده از شیوه‌های نوین آبیاری به‌ویژه آبیاری تحت فشار است.
توجه جدی برای تکمیل مسکن مهر، پانزدهمین و آخرین توصیه‌ی رهبر انقلاب اسلامی به دولت بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: اگر احتمالا با اصل طرح مسکن مهر و یا نحوه‌ی تزریق اعتبارهای بانکی به آن مخالفتی وجود دارد، اما این را هم بدانیم که اکنون چند میلیون نفر چشم انتظار تکمیل مسکن مهر هستند و باید این کار به‌طور جدی پیگیری شود و به اتمام برسد.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنان خود، خطاب به اعضای دولت یازدهم گفتند: به خدا تکیه و به او توکل کنید اگر به کمک خداوند امیدوار باشید، قطعاً پروردگار هم به شما کمک خواهد کرد و این را هم بدانید که موفقیت شما، موفقیت و سرافرازی نظام اسلامی است.
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب، حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین روحانی رئیس‌جمهور، گزارشی از عملکرد یک‌ساله‌ی دولت بیان کرد.
آقای روحانی با اشاره به تحقق حماسه‌ی سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، گفت: تمام تلاش دولت حرکت به سمت ثبات و آرامش در جامعه و امیدوار کردن مردم به آینده‌ی رشد و توسعه‌ی کشور بوده است و امروز دولت، مهمترین دستاورد خود را ایجاد همین آرامش و طمأنینه می‌داند.
رئیس‌جمهور سپس به بیان آمارهایی از تغییرات در برخی شاخص‌های اقتصادی پرداخت و خاطرنشان کرد: برنامه دولت در ابتدای کار بر مهار رشد نرخ سریع تورم متمرکز بود و بر اساس وعده‌ی داده شده به مردم، تورم در پایان سال ۹۲ به کمتر از ۳۵ درصد کاهش یافت که این رقم در پایان سال جاری به کمتر از ۲۰ درصد خواهد رسید، همچنین امیدواریم در پایان سال ۹۵، برای اولین بار نرخ تورم در کشور تک‌رقمی شود.
آقای روحانی گفت: در کنار مشکل تورم، رکود بی‌سابقه در دو سال پیاپیِ ۹۱ و ۹۲، یکی دیگر از مشکلات دولت در آغاز کار بود و دولت برای خروج از رکود پس از ماه‌ها برنامه‌ریزی، بسته‌ی سیاستی مناسبی را تهیه کرد.
رئیس‌جمهور رشد تولید در بخش‌های «نفت و گاز، کشاورزی، صنایع و معادن» و افزایش ورود گردشگر خارجی به کشور را از جمله نشانه‌های آغاز رونق و رشد مثبت اقتصادی برشمرد و افزود: البته برای خروج از رکود، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی که مبتنی بر اتکا به تولید داخل و افزایش صادرات غیر نفتی است، مورد توجه جدی دولت قرار دارد.
وی مسئله‌ی اشتغال و حل مشکل بیکاری را دغدغه دیگر دولت خواند و خاطرنشان کرد: دولت باید برای حل این مشکل اقداماتی فوری در بستر افزایش رونق اقتصادی و سرمایه‌گذاری انجام دهد.
آقای روحانی در بخش دیگری از گزارش خود به اقدامات دولت در بخش آب و مشکلات جدی در تأمین آب کشاورزی، صنعتی و حتی آب شرب اشاره کرد و با تشکر از حمایت و کمک رهبر معظم انقلاب در اجرای این طرح‌های مهم و زیربنایی، گفت: ۱۰ میلیارد دلار در این بخش سرمایه‌گذاری و ۱۲ میلیارد متر مکعب آب در ظرف ۴ سال آینده مهار خواهد شد.
رئیس جمهور با اشاره به نگرانی‌های موجود در تأمین برق نیز، راه حل این مشکل را تشویق سرمایه‌داران و کارآفرینان برای سرمایه‌گذاری در این بخش عنوان کرد.
گزارش آقای روحانی با بیان اقدامات انجام شده در افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز به ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه ادامه یافت. رئیس‌جمهور همچنین گفت: تلاش می‌کنیم تا ابتدای زمستان سال جاری، ۱۰۰ میلیون متر مکعب به تولید روزانه گاز و در سال آینده نیز ۱۰۰ میلیون متر مکعب دیگر به تولید روزانه افزوده شود.
وی با اشاره به مشکلات زیست‌محیطی در مناطقی نظیر دریاچه‌ی ارومیه، دریاچه‌ی هامون، جنگل‌های بلوط و همچنین معضل ورود ریزگردها به کشور، افزود: این مسائل هنوز بطور کامل رفع نشده اما دولت مصمم به پیگیری و رفع نگرانی‌هاست.
آقای روحانی سپس به کسری بودجه ۱۴ هزار میلیارد تومانی ناشی از پرداخت یارانه نقدی تا قبل از اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها اشاره کرد و افزود: با اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی در یک شیب ملایم، این کسری جبران و بخشی از منابع حاصله نیز صرف اجرای طرح تحول سلامت شد.
رئیس‌جمهور، کنترل و تثبیت قیمت دارو و کاهش قیمت داروهای خارجی و لوازم پزشکی و همچنین کاهش سهم مردم از هزینه درمان در بیمارستان‌ها از ۳۵ درصد به کمتر از ۱۰ درصد و اعزام متخصصان به مناطق محروم را از دستاوردهای مهم دولت در بخش سلامت برشمرد و گفت: اجرای بیمه همگانی سلامت نیز از جمله موفقیتهای دولت در این بخش است.
وی برنامه دولت در زمینه تأمین امنیت غذایی، طرحهای مربوط به سواحل مکران و انجام ۷ سفر استانی با دادن تعهدات قابل اجرا به مردم را از دیگر اقدامات دولت در یکسال گذشته خواند و افزود: در بخش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آرامش، همدلی، وحدت و انسجام ملی افزایش یافته است.
رئیس جمهور سپس به تشریح رویکرد سیاست خارجی دولت پرداخت.
آقای روحانی افزود: دولت در حمایت از مردم عراق، سوریه، لبنان و بخصوص مردم فلسطین، همه توان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی خود را بکار گرفته است.
وی اظهار امیدواری کرد آینده‌ی منطقه شاهد پیروزی ملتهای منطقه علیه تروریسم و رژیم جنایتکار صهیونیستی و بازگشت آرامش باشد.
رئیس جمهور همچنین از کوتاه شدن دیوار «ایران هراسی» در افکار عمومی دنیا خبر داد و در خصوص تحریمهای ظالمانه علیه کشور نیز گفت: قدمهایی در زمینه کاهش و رفع تحریمها برداشته شده و قدمهای بسیار زیادی نیز پیش روی دولت است.
آقای روحانی در خصوص راهبرد مذاکراتی دولت نیز گفت: طرف ایرانی، منطق و شفافیت و صلح خواهی خود را نشان داده و مذاکرات را بگونه‌ای ادامه خواهیم داد که اگر زیاده‌خواهی برخی قدرتها مانع از موفقیت مذاکرات شد، افکار عمومی دنیا مسئولیت آن را متوجه همان زیاده‌خواهان کند.

رئیس جمهور سپس با مقایسه وضعیت ۳ دوره هشت ساله شروع بکار دولتها تا قبل از دولت یازدهم از لحاظ شاخص تورم و رشد اقتصادی، محور پایانی سخنان خود را به ضرورت کمک و حمایت همه دستگاهها به دولت برای عبور از این شرایط سخت اختصاص داد و گفت: دولت همواره توفیقات خود را مرهون لطف خداوند، توجهات حضرت ولی‌عصر(عج)، حمایت مردم و هدایتها و کمکهای رهبر معظم انقلاب می‌داند.




مأموریت جوان مؤمن انقلابی برای پیشرفت کشور

جوان


مأموریت جوان مؤمن انقلابی برای پیشرفت


کشور از منظر امام خامنه ای حفظه الله

 

 

وظایف جوان مؤمن انقلابی برای پیشرفت کشور
ردیفعنوانبیانات
۱
اثرگذاری بر محیط
با تقویت ارتباط با خدا
یک جوان گاهى اوقات مى‌تواند مجموعه‌ی پیرامونى خودش را -کلاس را، استاد را و حتى دانشگاه را- زیر تأثیر شخصیت معنوى خودش قرار دهد. البته این کار با سیاسی‌کارى به ‌دست نمى‌آید؛ با معنویت به‌دست مى‌آید، با صفا به ‌دست مى‌آید، با استحکام رابطه با خدا به‌ دست مى‌آید.
۲
امربه معروف و
نهی از منکر
دشمن از راه اشاعه‌ی فرهنگ غلط -فرهنگ فساد و فحشا- سعی می‌کند جوان‌های ما را از ما بگیرد... امروز دشمن این کار را با ما می‌کند. چه کسی می‌تواند از این فضیلت‌ها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنی که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصی نبسته و می‌تواند بایستد و از فضیلت‌ها دفاع کند... لذا، چندی پیش گفتم: همه امر به معروف و نهی از منکر کنند.
۳
مطالعه تاریخ معاصر
من همه‌ى دغدغه‌ام این است که جوان انقلابى امروز، نداند ما بعد از چه دورانى، امروز در ایران مشغول چنین حرکت عظیمى هستیم. تاریخچه‌ى این صدوپنجاه، دویست سال اخیر از دوران اواسط قاجار به این طرف؛ از دوران جنگ‌هاى ایران و روس به این طرف را بخوانید و ببینید چه حوادثى بر این کشور گذشته است.
۴
گسترش کار فرهنگی
آن جوان‌هایی که در تهران، در شهرهای گوناگون ... کار فرهنگی می‌کنند ... کار را هرچه می‌توانند به‌طور جدی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوان‌های مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملت ایفا کرده است.
۵
تحلیل نظام سلطه
نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایه‌هایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیت‌های خودتان را به‌کار گیرید و در این مسیر به وعده‌های خداوند اطمینان داشته باشید.
۶تحمل مشکلات و ناملایماتباید شور انقلابى را حفظ کنید. باید با مشکلات هم بسازید. باید از طعن و دقّ دیگران هم روگردان نشوید، اما باید خامى هم نکنید. مراقب باشید. مأیوس نشوید. در صحنه بمانید، اما دقت کنید و مواظب باشید رفتار بعضى از کسانى که به نظر شما جاى اعتراض دارد، شما را عصبانى نکند، شما را از کوره در نبرد.
۷مراقبت بر
ظلم نکردن به دیگران
جوان‌هاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف می‌زنند، می‌نویسند، اقدام می‌کنند؛ کاملاً رعایت کنید. این‌جور نباشد که مخالفت با یک کسى ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جاده‌ى حق تعدّى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه. ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.
۸
بلند کردن پرچم عدالت‌خواهی
یک‌لحظه از درخواست و مطالبه‌ى عدالت کوتاهى نکنید. این شأن شماست. گفتمان عدالت‌خواهى را فریاد کنید، اما انتقاد شخصى و مصداق‌سازى نکنید. شما پرچم را بلند کنید. وقتى پرچم را بلند کردید، آن کسى که مجرى است... همه حساب کار خودشان را مى‌کنند.
۹صبور بودن در
تحقق اهداف انقلاب
ما بر اثر تجربه‌ى روزگار فهمیده‌ایم که یک مقدارى باید انسان تحمل و صبر کند، شما جوانید و تازه از راه رسیده و پرشور و بى‌صبر! همه‌اش خوب است، غیر از این بى‌صبرى ... همه‌ى این چیزهایى که شما گفتید و شعارش در این کشور داده شده، به حول و قوه‌ى الهى و بإذن‌اللَّه تحقق پیدا خواهد کرد.
۱۰تقویت بنیه‌ی دینی و انقلابی
با معنویات
نقش معنویت را دست کم نباید گرفت. با توجه به خدا و تقرب به خدا، با توسل به دامان قدس الهى و ذیل عنایت الهى مى‌توان خیلى کارهاى دشوار را انجام داد. با خداى متعال رابطه برقرار کنید. با نماز، با نافله، با تلاوت قرآن، با دعا، با صحیفه‌ى سجادیه... با این کار بنیه‌ى دینى و انقلابى‌ خودتان را هم محکم مى‌کنید.
۱۱تقلید نکردن از
متفکران غربی علوم انسانی
مواظب باشید دچار آن بت‌پرستى نشوید. آن کسى که در فلسفه، اقتصاد، علوم ارتباطات و سیاست، همان حرفى که از دهن یک متفکر غربى درآمده، آن را حجت مى‌داند، حالا گاهى اوقات آن حرف هم در خود غرب نسخ شده. این غلط است. تحقیق علمى به معناى فقط فراگیرى و تقلید نیست؛ تحقیق، ضد تقلید است.
۱۲
کم کردن فاصله‌ها
بین دوستان انقلاب
برادران مسلمان، برادران انقلابى‌، برادران معتقد به ارزش‌هاى انقلاب، هرچه مى‌توانند فاصله‌ى بین خودشان را کم کنند؛ با هم دوست و رفیق باشند. با هم همکار باشند. علیه یکدیگر جوسازى و فعالیت نکنند.

http://farsi.khamenei.ir/others-report?id=27137
 

 

پایان غزه

 

پایان غزه



13930504000406_PhotoL



وَقَضَینَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَینِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا(الإسراء/4)


ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که

دوبار در زمین فساد خواهید کرد، و برتری‌جویی بزرگی خواهید نمود....


 آیات بعد را بخوانید تا پایان غزه را بدانید...


http://batotavesal.blogfa.com/post-317.aspx




نظر امام خامنه ای حفظه الله در باره ی قبض و بسط تئوریک شریعت.


نظر امام خامنه ای حفظه الله در باره ی نظریه ی قبض و بسط تئوریک شریعت




سوال :


شما - امام خامنه ای حفظه الله - در رابطه با اعجاز قرآن فرمودید:


گاهی که انسان سوره‌ای را بارها تلاوت می‌کند،


هر بار ممکن است به نکته‌های تازه‌ای دست یابد این مطلب چگونه توجیه می‌شود


و آیا ارتباطی با تئوری شریعت دارد؟


جواب :


آن چیزی را که امروز به عنوان قبض و بسط تئوریک شریعت بعضی‌ها مطرح می‌کنند یا از آن دفاع می‌کنند، این حرف ما هیچ ارتباطی به او ندارد. البته من در مقام آن نیستم که آن نظریه را رد کنم، یا اشکالاتش را بگویم و یا به شکلی او را تأیید بکنم. کسانی چیزهایی گفته‌اند، کسانی هم پاسخ‌هایی داده‌اند و اشکالاتی بر آنها وارد کرده‌اند، لکن اینکه ما می‌گوییم، معنایش آن چیزی نیست که بنام قبض و بسط تئوری شریعت گفته می‌شود، یعنی آنچه را که از ظواهر حرفهای این چند نفر آقایی که تئوری قبض و بسط شریعت را مطرح می‌کنند فهمیده می‌شود، به نظر می‌رسد مقصودشان این است که فهم دینی و معرفت دینی وابسته است و به علوم خارج از دین مثل: ریاضی، شیمی، فلسفه و چیزهای دیگر که آنها می‌گویند فهم انسان از معارف دینی وابسته است به علوم، و چون این علوم روزبروز دارد تکامل پیدا می‌کند و امروز یک فریضه‌ای مطرح می‌شود. فردا آن فریضه تخطئه می‌شود، پس فهم دینی‌ما هم روزبروز عوض می‌شود،


زیرا آن پایه‌های علمی‌اش عوض می‌شود و امروز که یک چیزی را از دین می‌فهمیم فردا می‌فهمیم آن غلط بوده، چیز جدیدی می‌فهمیم. آنهایی که قبض و بسط تئوری را مطرح می‌کنند یک چنین حرفی می‌زنند. البته اگر مقصود آنها همین باشد که من گفتم، این حرف از جهات مختلفی غلط است مگر اینکه مقصودشان چیز دیگری باشد و لذا من عرض کردم در مقام مطرح کردن این حرف نیستم و وارد آن مقوله نمی‌شویم، اما بهرحال اینکه ما می‌گوییم: این نیست که ما هر دفعه به قرآن مراجعه کنیم ببینیم آنچه را دیروز فهمیده بودیم غلط است، بلکه آنچه را دیروز فهمیده بودیم، او بخشی از حقایق درستی بود که در این آیه وجود داشت و ما همه‌ی آن حقایق را نفهمیده بودیم که امروز یک چیزی جدیدی بر آنها اضافه می‌شود. فرق است بین اینکه امروز ما چیزی را بفهمیم که لازمه‌اش غلط بودن سخن دیروز باشد، با اینکه امروز چیزی بفهمیم که لازمه‌اش افزودن چیزی بر سخن درست دیروز باشد و من این دومی را می‌گویم که چیز شگفت‌آوری هم نیست.


شما در همین مفاهیم معمولی و همین شعرهایی که فصحا دارند مثل اشعار حافظ و سعدی و همین حکایات گلستان سعدی که شاید یک وقت گفته باشم. معروف است که می‌گویند گلستان را انسان در هفت سالگی می‌خواند، در هفتاد سالگی می‌فهمد. یعنی وقتی انسان دقت می‌کند نکته‌ی جدیدی را در همان بیت حافظ که مثلاً تا دیروز هر وقت به این بیت حافظ مراجعه می‌کردم نمی‌فهمید حالا می‌فهمد. فرضاً الان محققینی هستند که دارند روی کلمات شعرا تحقیقات می‌کنند که مثلاً معنای فلان بیت حافظ چیست؟ یک چیزی به‌ ذهن‌شان می‌آید، روی کاغذ می‌نویسد که معنای بیت حافظ این است!


                                                 


من سؤال می‌کنم این آقایی که امروز این معنا را می‌فهمد، آیا قبل از آنکه این معنا را بفهمد، این بیت حافظ را ندیده بود؟ و اگر دیده بود چرا این نکته‌ای را که حالا فهمید نفهمیده بود؟ پس این اضافه شد بر آنچه که قبلاً می‌فهمید. من این را می‌گویم: که وقتی ما به قرآن مراجعه می‌کنیم، هر دفعه‌ای تدبر کنیم چنین چیزی وجود دارد، البته همه‌ی آیات را نمی‌گویم، بلکه در بخشی از آیات اینطور است یعنی در هر نوبتی انسان نگاه می‌کند. یک‌جا یا دوجا یک چیز جدیدی پیدا می‌کند. مثلاً اگر پنجاه آیه امروز خواندیم و یک یا دو نکته‌ی جدیدی پیدا کردیم، همین آیات را یکبار دیگر که با تدبر بخوانیم، باز یکی دو نکته‌ی جدید دیگر در یکجاش پیدا می‌کنیم. بنده بعضی از سوره‌های قرآن را که مکرر یا هر روز مثلاً می‌خوانم هر وقت تدبر می‌کنم، غالباً اینطور است که یک نکته‌ی جدیدی از این آیات به ذهنم می‌آید، ممکن است نکته‌ی خیلی مهم هم نباشد، اما نکته‌ی جدیدی هست، و چون تدبر و غور بیشتری کردیم، لذا چیز بیشتری از مفهوم این آیه به دستمان آمد.


خصوصیت قرآن این است که هر کس تدبر در قرآن را تجربه بکند مفهوم بیشتر را در خواهد یافت و این چیزی نیست که انسان بر سر آن با کسی دعوا بکند. بهرحال اگر فنون ظاهری آیه‌ یعنی لغت عرب را که این آیه با آن فنون هست درست دریابید حالا اگر کسی برای شما ترجمه کرده باشد، یا خودتان با زبان عربی آشنا باشید وقتی دقت کنید چیز جدیدی دریافت خواهید کرد. البته تدبری که عرض می‌کنیم فقط دقت عقلانی نیست. انسان باید با یک توجه و حضور و حالی که خدا دارد با او حرف می‌زند وقتی با این توجه بخواند چنین احساسی را خواهد داشت.



منبع :

http://www.leader.ir/tree/index.php?catid=7



بیانات امام خامنه ای حفظه الله درباره تحولات فلسطین و غزه


بیانات امام خامنه ای حفظه الله درباره تحولات فلسطین و غزه :



1- امروز قضیه اول جهان اسلام و شاید دنیای انسانیت مسئله غزه است.


2- بشریت باید به سگ هاری و گرگ درنده ای که به انسان های مظلوم حمله کرده است واکنش نشان دهد.

3-  برخلاف گفته رییس جمهور امریکا که حماس و جهاد را باید خلع سلاح کنیم، همه دنیا و


به خصوص دنیای اسلام موظفند هرچه می توانند به تجهیز ملت فلسطین کمک کنند.


4- مصلحان عالم باید محاکمه و مجازات جانیان صهیونیست و حامیان مستکبر آن را مطالبه کنند.

5- گستاخی صهیونیست ها در قتل عام غزه از نتایج تفرقه دنیای اسلام است.


6- امروز انگیزه های سیاسی و قدرت طلبانه، امت اسلامی را دچار تفرقه کرده است.

7- سانسور پنهان در غرب اجازه نمی دهد ملت های غربی از عمق حوادث غزه مطلع شوند.

8- امروز فلسطینی ها به مایحتاج زندگی و سلاح و امکانات احتیاج دارند.

9- عکس العمل قوی و مناسب در مقابل رژیم آدمکش صهیونیست و حامیانش وظیفه اساسی جهان اسلام است.

10- دولت های مسلمان بر سر کمک رسانی به مردم غزه همدست شوند.

11- دولت های اسلامی برای یاری مظلومان غزه از اختلاف نظرهای سیاسی و غیر سیاسی صرف نظر کنند.

12-  جهان اسلام ضمن مقابله با جنایات بی شرمانه صهیونیست ها، از حامیان آنها بویژه امریکا و انگلیس، تنفر و برائت جوید.

13- هر کسی از دولت ها و سازمان های بین المللی که از جنایات رژیم صهیونیستی حمایت کند، شریک جرم آنهاست.

14- همه دنیای اسلام و دولت های اسلامی موظفند با آن ها معارضه و برخورد سیاسی و اقتصادی کنند.

15- ملت ایران برای حمایت از ملت مظلوم فلسطین هر کاری از عهده اش برآید با استواری تمام انجام خواهد داد.


منبع : http://www.irna.ir/fa/News/81254386/


نشست و بر خاست با قرآن یک حرکت راهبردی



 امام خامنه ای حفظه الله


نشست و بر خاست با قرآن یک حرکت راهبردی


1- باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند. باید به اینجا برسیم. 


2- نظام اسلامى و جامعه‌ى اسلامى با انس روزافزون با قرآن استحکام درونی پیدا میکند.


3- باید در درون مستحکم بود؛ این استحکام درونى به برکت انس با قرآن حاصل میشود. انس با قرآن ایمان را تقویت میکند، توکّل به خدا را زیاد میکند، اعتماد به وعده ی الهی را زیاد میکند، ترس و خوف از مشکلات مادّى را در انسان کم میکند، انسانها را تقویّت روحى میکند، اعتماد به نفس میدهد، راه‌هاى تقرّب به خدا را براى انسان روشن میکند.


4- قرآن کتاب معرفت است، کتاب نور است.


وَ مَا جَالَسَ هَذَا القُرآنَ اَحَدٌ اِلّا قَامَ عَنْهُ بِزِیادَة اَو نُقصَانٍ زِیَادَةٍ فى هُدًى اَو نقصانٍ فى عمًى؛


این کلام منسوب به امیرالمؤمنین است؛ فرمود:


هرکسى که با قرآن نشست، از این نشست که برخاست، یا هدایتى در او افزون شده است یا بى‌معرفتى و کورى‌اى از او کم شده است.


یک افزایشى و یک نقصانى در او به‌وجود مى‌آید، افزایش در هدایت و نقصان در کورى، نقصان در گمراهى،


یعنى گمراهى انسان کم میشود. هدایت انسان، آگاهى انسان افزایش پیدا میکند؛


نشست و برخاست با قرآن این‌جورى است؛ این البتّه با توجّه و تدبر در قرآن حاصل میشود.


قرآن را باید با توجّه خواند؛ توجّه داشته باشیم که صِرف تشکیل این اصوات مطلوب نیست؛


با توجّه به معانى، با توجّه به مرادات قرآنى باید قرآن را خواند؛


اگر این شد، آن وقت جامعه‌ى اسلامى راه خودش را پیدا میکند.



قرار گاه

بیانات مهم امام خامنه ای حفظه الله  

 

در دیدار اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى:

 


بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌ 
 

۱- احتیاج داریم به کمک الهى و هدایت الهى در رسیدن به اندیشه‌ى درست، هم احتیاج داریم به کمک پروردگار در زمینه‌ى توانایى بر اجراى آنچه درست میدانیم و تصمیم میگیریم. بایستى توسّل کرد، توجّه کرد به خداى متعال و از خدا کمک خواست.   
۲- فرهنگ هویّت یک ملّت است. ارزشهاى فرهنگى روح و معناى حقیقى یک ملّت است. همه چیز مترتّب بر فرهنگ است. فرهنگ حاشیه و ذیلِ اقتصاد نیست، حاشیه و ذیلِ سیاست نیست، اقتصاد و سیاست حاشیه و ذیل بر فرهنگند؛ به این باید توجّه کرد.  
 
شما فرض کنید در فرهنگ عمومى یک عامل و یک آسیب مهمّى به نام طلاق مثلاً وجود دارد. حالا اگر چنانچه فرض کنیم در مجموعه‌ى کشور یک تبلیغاتى شروع بشود که بنیان خانواده را سست میکند و به طلاق مى‌انجامد، خب شما مجبورید جلوى این را بگیرید؛ یعنى اگر چنانچه میخواهید طلاق در جامعه رواج پیدا نکند، بایستى به این معنا توجّه بکنید؛ یعنى باید جلوى این چیزى که به‌طور طبیعى مردم را، جوان را، دختر را، پسر را میکشاند به بى‌میلى به خانواده و بى‌اعتنایى به کانون خانواده و بى‌اعتنایى به همسر، بگیرید؛ قهراً معارضه وجود دارد. 
 
۳-  دولت دینى با دین دولتى هیچ فرقى ندارد. دولت جزو مردم است؛ دین دولتى یعنى دین مردمى؛ همان دینى که مردم دارند، دولت هم همان دین را دارد.هر کسى هر توانى که دارد، باید خرج کند؛ یک روحانى باید توانش را خرج کند؛ یک دانشگاهى باید توان خودش را صرف کند؛ یک انسانى که داراى یک منبرى است، داراى یک حوزه‌ى نفوذى است در تأثیرگذارى روى مردم، باید توان خودش را خرج کند. از همه‌ى اینها پرتوان‌تر هم دستگاه حکومت یک کشور است . 
  
۴-  فرهنگ به مردم متّکى است؛ این همه مجالس عزادارى، این همه مجالس سخنرانى، این همه انجمنهاى ادبى، این همه انجمنهاى علمى، اینها را اصلاً کِى دولتها میتوانند به‌وجود بیاورند؟ کجا ممکن است؟ این همه نمازهاى جماعت، این همه کارهاى گوناگون فرهنگى که در سطح کشور انجام میگیرد، اگر فرض کنیم دولتها بخواهند هم این کارها را انجام بدهند، نمیتوانند انجام بدهند؛ کار مردم است.  
5- غربى‌ها اصرارشان و مقاومتشان برروى ارزشهاى فرهنگى خودشان از ما کمتر نیست و بیشتر هم هست؛ از ما بیشتر است. فرض بفرمایید رسم و فرهنگ فلان کشور این است که حتماً باید در مجلس میهمانىِ رئیس جمهور، مشروب مشخّصى مصرف بشود. اگر چنانچه یک رئیس جمهورى بگوید که من حاضر نیستم، اصلاً مجلس را منتفى میکنند؛ اصلاً مجلس میهمانى را برگزار نمیکنند؛ که این اتّفاق افتاده دیگر، این را ما در زمان حیات خودمان و زندگى خودمان [دیدیم‌]؛ شماها هم شاید همه‌تان یا بیشترتان میدانید، اطّلاع دارید. اگر کسى فرض بفرمایید کراوات نزند، بخواهد وارد یک مجلس رسمى بشود، میگویند این خلاف پروتُکل است، نمیشود؛ باید حتماً شما یا پاپیون بزنید یا کراوات بزنید! خب اینها چیست؟ اینها همان فرهنگ است دیگر؛ این‌قدر متعصّبند، این‌قدر پایبندند. 

6-  مسئله‌ى اختلاط زن و مرد که اسمش را گذاشتند تساوى - که متأسّفانه تساوى نیست، اختلاط زن و مرد است؛ اختلاط مضر و بشدّت زهرآگینى است که وجود دارد و امروز جوامع را و بیشتر از همه هم خود جوامع غربى را مبتلا کرده و حالا اندیشمندانشان فهمیده‌اند که این مسیر یک مسیرى است که اصلاً پایان ندارد؛ یعنى همین‌طور [این‌] حرکت ادامه دارد و سیرى‌ناپذیرىِ طبع انسانى این حرکت انحرافى را تا ناکجاآباد خواهد برد - یکى از اصول خودشان میدانند؛ اگر قبول نداشته باشید، شما را طرد میکنند، رد میکنند، مذمّت میکنند؛ یعنى آنها بیشتر از ما، متعصّبانه‌تر از ما پایبندند به یک چیزهایى که غیر معقول است.  ما چرا بر سرِ فرهنگ خودمان پافشارى نکنیم؟  
 
۷- من خیلى نگران زبان فارسى‌ام؛ خیلى نگرانم.  همین‌طور دارند اصطلاحات خارجى [به‌کار میبرند]. ننگش میکند کسى که فلان تعبیر فرنگى را به کار نبرد و به جایش یک تعبیر فارسى یا عربى به کار ببرد؛ ننگشان میکند. این خیلى چیز بدى است؛ این جزو اجزاء فرهنگ عمومى است که باید با این مبارزه کرد.  اسم فارسى را با خطّ لاتین مینویسند! خب چرا؟ چه کسى میخواهد از این استفاده کند؟ آن کسى که زبانش فارسى است یا آن کسى که زبانش خارجى است؟ اسم فارسى با حروف لاتین! یا اسمهاى فرنگى روى محصولات تولید شده‌ى داخل ایران که براى من عکسهایش را و تصویرهایش را فرستادند! خب چه داعى داریم ما این کار را بکنیم؟ بله، یک‌وقت شما یک محصول صادراتى دارید، آنجا در کنار زبان فارسى - فارسى هم باید باشد البتّه؛ هرگز نبایستى از روى محصولات ما زبان فارسى برداشته بشود - البتّه زبان خارجى هم به آن کشورهایى که خواهد رفت، اگر زبان دیگرى دارند نوشته بشود، امّا محصولى در داخل تولید میشود، در داخل مصرف میشود، چه لزومى دارد؟  
 
 8- ما چند سال قبل از این بحث تهاجم فرهنگى را مطرح کردیم؛ بعضى‌ها اصل تهاجم را منکر شدند؛ گفتند چه تهاجمى؟ بالاخره به برکت قبول دیگران، این حرف ما هم مورد قبول خیلى از کسانى که قبول نمیکردند قرار گرفت! تهاجم فرهنگى یک واقعیّتى است. صدها - حالا من که میگویم صدها، میشود گفت هزارها؛ منتها حالا بنده چون یک‌خرده در زمینه‌هاى آمارى دلم میخواهد احتیاط کنم، میگویم صدها - رسانه‌ى صوتى، تصویرى، اینترنتى، مکتوب در دنیا دارند کار میکنند با هدف ایران! با هدف ایران! نه اینکه دارند کار خودشان را میکنند. یک‌وقت هست که فرض کنید رادیوى فلان کشور یا تلویزیون فلان کشور یک کارى دارد براى خودش میکند؛ این نیست، اصلاً هدف اینجا است؛  
 
با زبان فارسى [برنامه میسازند]؛ آن را با وقت استفاده‌ى فارسى‌زبان یا عنصر ایرانى تطبیق میکنند؛ مسائل ما را رصد میکنند و بر طبق آن مسائل، موضوعات و محتوا براى رسانه‌ى خودشان تهیّه میکنند؛ یعنى کاملاً واضح است که هدف اینجا است.   باور داشته باشند که ما این جایگاه را به‌عنوان یک قرارگاه مرکزى [قرار دادیم‌]. تعبیر "قرارگاه" ممکن است به بعضى گوشها سنگین بیاید - قرارگاه یک اصطلاح جنگى است، اصطلاح نظامى است - و بگویند آقا، قرارگاه مال مسائل نظامى است، شما در مسائل فرهنگى هم فکر نظامى را رها نمیکنید! واقع قضیّه این است که کارزار فرهنگى از کارزار نظامى اگر مهم‌تر نباشد و اگر خطرناک‌تر نباشد، کمتر نیست؛ این را بدانید؛ یعنى میدانید هم شما، واقعاً یک میدان کارزار است اینجا. و بخصوص در قرارگاه‌هاى نظامى این‌جورى است؛  
 
قرارگاه مسئولیّت اجراى مستقیم به معناى اینکه یک واحدى متعلّق او باشد، ندارد؛ امّا واحدها در اختیار او قرار میگیرند، به تعبیر نظامى در کنترل عملیّاتىِ او قرار میگیرند. وقتى ما یک قرارگاه نظامى تشکیل میدهیم، فرض بفرمایید سپاه میگوید این یگانهاى من در کنترل عملیّاتى آن تشکیلات [هستند]، پشتیبانى این یگان، متعلّق به آن سازمان است - یا ارتش، یا سپاه، یا هر دستگاه دیگر - امّا به‌کارگیرى این و هدایت این، به عهده‌ى قرارگاه است؛ یعنى یک چنین حالتى را در اینجا بایستى توجّه داشت. 

  9- این اسباب‌بازى‌هایى که وارد کشور میشود از جمله‌ى همین است که من چقدر سر قضیّه‌ى تولید اسباب‌بازى داخلىِ معنى‌دار و جذّاب حرص خوردم با بعضى از مسئولین این کار که این کار را دنبال بکنند؛  من به اینها گفتم که اشکال کار شما این است که شما آمدید به فلان نام، یک پسرى را، یک دخترى را آوردید در بازار، این عروسک شما را بچّه‌ى ما اصلاً نمى‌شناسد - ببینید، پیوست فرهنگى که میگوییم اینها است - خب، یک عروسک است فقط، در حالى که مرد عنکبوتى را بچّه‌ى ما میشناسد، بتمن را بچّه‌ى ما میشناسد. ده بیست فیلم درست کرده‌اند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که میبیند همان عروسکى که در فیلم داشت کار میکرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش میگوید این را براى من بخرید؛ عروسک را می‌شناسد؛ این پیوست فرهنگى است .  
 
10- الان آموزش زبان انگلیسى - بالخصوص زبان انگلیسى، حالا زبانهاى دیگر خیلى خیلى کمتر - خیلى رواج پیدا کرده، آموزشگاه‌هاى فراوانى به‌وجود مى‌آورند. خب، مراکز آموزش هست؛ همه‌ى کتابهاى آموزش که خیلى هم با شیوه‌هاى جدید و خوبى این کتابهاى آموزش زبان انگلیسى تدوین شده، منتقل‌کننده‌ى سبک زندگى غربى است، سبک زندگى انگلیسى است. خب این بچّه‌ى ما، این نوجوان ما و جوان ما [که‌] این را میخواند، فقط زبان یاد نمیگیرد؛ حتّى ممکن است آن زبان یادش برود، امّا آنچه بیشتر در او اثر میگذارد آن تأثیر و انطباعى [است‌] که بر اثر خواندن این کتاب از سبک زندگى غربى در وجود او به‌وجود مى‌آید؛ این از بین نمى‌رود؛ این کارها را دارند میکنند. 

  11- چند وقت پیش - عرض کردم یک فیلمى را من دیدم؛ حقّاً و انصافاً از لحاظ اُسلوب و خوش‌ساختى و سبک کار شبیه فیلمهاى خوب هالیوود.سینما خیلى عنصر جذّابى است، رسانه‌ى فوق‌العاده‌اى است، یعنى واقعاً الان هیچ‌چیزى مثل سینما نیست از لحاظ اثرگذارى؛خب بابا! آمریکایى‌ها که پدرجدّ ما در این کارند، الان پشیمانند، درآن درمانده‌اند که چه‌کار کنند. ما بچّه‌هاى خودمان را که اَلَک‌دولَک بازى میکردند که تحرّک داشت و خوب بود، گرگم‌به هوا بازى میکردند که کار بسیار خوبى بود و ورزش بود و بازى و سرگرمى بود، یا این چیزى که خط کشى میکنند و لىِ‌لىِ میکنند - بازىِ بچّه‌هاى ما اینها بود - آورده‌ایم نشانده‌ایم پاى اینترنت، نه تحرّک جسمى دارند، نه تحرّک روحى دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیله‌ى طرف مقابل. 
 
12- بچّه‌هاى ما - نوه‌هاى بنده - اسم بازیکنان و ستاره‌هاى فوتبال دنیا را خیلى خوب بلدند، یکى یکى همین‌طور مکرّر اسم اینها را مى‌آورند؛ این طرفدار این است، آن طرفدار آن است، لباس نمیدانم فلان تیم فرنگى را این میپوشد، آن یکى لباس تیم دیگر را میپوشد، امّا اسم مثلاً فرض کنید که فلان دانشمند معاصر خودشان را نمى‌شناسند؛ اسم بیاورى نمى‌شناسند کیست؛ خب اینها بد است، اینها را ما بایستى واقعاً کار بکنیم. 

 13-  نگذارید دانشگاه جولانگاه حرکتهاى سیاسى بشود. اینکه ما جوان را به‌عنوان یک موتور محرّک تحوّلات سیاسى بپذیریم، حرف من است. من یک‌وقتى این مطلب را گفتم، بعضى از همین آقایانى که حالا دَم از دانشگاه میزنند، من را ملامت کردند که شما این جوانها را به هَوس انداختید، به هیجان انداختید؛ نه، من اعتقاد دارم به این قضیّه؛ نسل جوان در هر جامعه، موتور حرکت تحوّلات اجتماعى و تحوّلات سیاسى است. 
 
14- روى کیف بچّه‌هاى دبستانى چه لزومى دارد که یک تعبیر فرنگى نوشته بشود؟ روى اسباب بازى‌ها همین‌جور؛ من واقعاً حیرت میکنم. این جزو چیزهایى است که شما خیلى درباره‌اش مسئولیّت دارید.   
15-  مسئله‌ى آسیبهاى اجتماعى و علل فرهنگى آن است؛ که من اشاره کردم به مسئله‌ى طلاق، مسئله‌ى موادّ مخدّر، فسادهاى مالى، مسئله‌ى جنایت. خب یکى از همین تأثیرات تهاجم فرهنگى دشمنان، افزایش سرقت مسلّحانه از بانکهااست؛ این را اوّل ما در فیلمها دیدیم - قابل توجّه جناب آقاى ضرغامى - که حمله میکنند؛ حالا عین همان قضایا، اینجا دارد اتّفاق مى‌افتد؛ خب یاد میگیرند دیگر. 
 
16- مسئله‌ى جمعیّت را جدّى بگیرید؛ جمعیّت جوان کشور دارد کاهش پیدا میکند. یک جایى خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست. یعنى مسئله‌ى جمعیّت از آن مسائلى نیست که بگوییم حالا ده سال دیگر فکر میکنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتى نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست.  

والسّلام و علیکم و رحمةالله‌
 

میل به کم فرزندی ، یک عارضه است .

 

 

 میل به کم فرزندی ، یک عارضه است

 

 

 

 

 پیام مهم امام خامنه ای ( حفظه الله ) به همایش تغییرات جمعیتی .

   

 

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم 


مسئله ی جمعیّت که بجد هم مورد بحث و اختلاف نظر در جامعه است، مسئله ی بسیار مهمّی است. بلاشک از نظر سیاست کلّی کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل. همه ‌ی اشکالات و ایرادهایی که وارد میشود -که بعضی از  اشکالاتی را هم که مطرح میکنند ما دیده ایم - قابل برطرف شدن و قابل پاسخ دادن است. آنچه مهم است این است که کشور ما با ظرفیّت طبیعی و با ویژگی جغرافیای سیاسی خود احتیاج دارد به یک جمعیّت بیشتر؛ علاوه بر این –همان طور که قبلاً هم گفته ایم- 

  

 مسئله ی نمای جوان برای کشور یک مسئله ی اساسی و مهم و تعیین کننده است. آن ‌طوری که اهل علم و اهل تحقیق بررسی کرده اند و جوانب قضیّه را ملاحظه کرده اند و آمارها را مورد مداقّه قرار داده اند، ما اگر چنانچه با این شیوه ای که امروز داریم حرکت میکنیم پیش برویم، در آینده‌ ی نه چندان دور، یک کشور پیری خواهیم بود که علاج این بیماری پیری هم در حقیقت در دسترس نیست؛ حالا نه [ اینکه] در دسترس ما نیست،  [بلکه] در دسترس هیچ کس نیست؛ یعنی امروز کشورهایی که در دنیا دچار پیری شده اند و قدرت زاد و ولد  

 

 

خودشان را از دست داده اند، بدُشواری میشود گفت که راه علاجی برای حلّ این مشکل دارند. ما هم طبعاً با همین مشکل مواجه خواهیم شد؛ و نباید بگذاریم به اینجا برسد. البتّه مبانی اسلامی و تفکّر اسلامی در زمینه‌ ی جمعیّت و افزایش جمعیّت و با توجّه به وضع جغرافیای سیاسی منطقه و کشور جمهوری اسلامی، یک چیزهای روشن و واضحی است.
همایشی که آقایان گذاشتید، به نظر من جزو کارهای بسیار خوب است. یعنی ما نمیخواهیم این قضیّه را با شعار و با اینکه «صلوات بفرست تمام بشود» و مانند اینها پیش ببریم؛ میخواهیم مسئله به شکل عمیق و علمی حل بشود، گره های ذهنی‌ ای که وجود دارد باز بشود، حقیقت قضیّه روشن بشود و به اعتقاد من ما میتوانیم این کار را بکنیم؛  

 

 

یعنی متفکّرین ما و صاحبان دانشِ مرتبط با مسئله ی جمعیّت- در هر بخشی از بخشها- میتوانند در این زمینه منطق صحیح و قابل قبولی را ارائه کنند. این همایش البتّه قدم اوّل است، یعنی قدم ابتدایی است،  [امّا] از گذاشتن قانون به نظر من مهم تر است، چون فرهنگ سازی در این مسئله مثل خیلی از مسائل دیگر اجتماعی، حرف اوّل را میزند؛ باید فرهنگ سازی بشود که متأسّفانه امروز این فرهنگ سازی نیست، تعطیل است؛ 

 

 

 با اینکه گفته شده، ما هم گفته ایم، دیگران هم گفته اند، در مجلس هم مطرح شده، بعضی ‌ها هم کم و بیش اینجا و آنجا بحث میکنند، لیکن کار فرهنگی به معنای صحیح انجام نگرفته. به نظر من این کار شما کار خوبی است، کار مناسبی است؛ منتها اکتفا نکنید به اینکه یک میزگردی تشکیل بشود و سخنرانی ‌ای گذاشته بشود و مثلاً تعدادی مقاله چاپ بشود؛ اینها کارهای لازمی است، امّا ناکافی است؛ بایستی از امکاناتی که در کشور وجود دارد استفاده کنید، فکر را در کشور بگسترانید؛ آن ‌وقت فکری هم که گسترش پیدا میکند،  

 

 

باید فکر عمیق و اساسی و منطقی و قانع کننده برای هر کسی باشد؛ بنابراین باید کار بشود روی این مسئله که لابد آقایان این کار را کرده اید. من معمولاً وقتی گروه‌ها و افرادی دنبال این هستند که مثلاً یک گردهمایی و همایشی را ترتیب بدهند، همیشه سفارش میکنم، میگویم شما اَمَد را نزدیک قرار ندهید؛ یعنی فرصت قرار بدهید برای اینکه بتوانید کار بکنید، تا آنچه بروز می‌کند در این همایش، یک چهره و نمای مطلوبی داشته باشد، آبرومند باشد. و لابد آقایان این کار را کرده‌اید، چون بحمدالله شما اهل فضل و اهل تحقیق هستید و مؤسسه‌ی شما، مؤسسه ای است که سابقه ی خوبی در این زمینه‌ها دارد؛ لیکن کار را به اینجا متوقّف نکنید.  

 


جوانب قضیّه را بسنجید، ببینید چه چیزهایی است که موجب میشود جامعه ما دچار میل به کم ‌فرزندی بشود. این میل به کم بودن فرزند، یک عارضه است؛ والّا انسان به طور طبیعی فرزند را دوست میدارد. چرا ترجیح میدهند افرادی که فقط یک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن به شکلی، مرد به شکلی پرهیز میکنند از فرزند داری؟ اینها را بایستی نگاه کرد و دید عواملش چیست؛ این عوامل را پیدا کنید، بر روی علاج این عوامل بیماری ‌زا -که به اعتقاد بنده اینها عوامل بیماری زاست- متخصّصین و صاحبان اندیشه را بخواهید فکر کنند. فرض کنید مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛  

 

 

بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود میکند، بالارفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه ی جنسی؟ ما باید این را فکر کنیم. خب، از آن طرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود کاری کرد که همه ‌ی اینها با هم جمع بشود. ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستی یک نفری خانه ی مِلکی داشته باشد، یک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه، اِنَ یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهمُ اللهُ مِن فَضلِه؛ این قرآن است [که] با ما دارد اینجور حرف میزند.  

 

 

یعنی همه‌ ی آن گره های ذهنی ‌ای را که وجود دارد در این زمینه، باید شما باز کنید، یعنی شأن شما و همایشی از این قبیل، این است که بایستی این کار فکری و علمی را بکند؛ یعنی صرفاً بیان فکر، بیان خواست و حتّی شعارهایی در این زمینه نباشد. واقعاً کار بشود، کار فکری بشود؛ عوامل کاهش جمعیّت و موجبات افزایش جمعیّت به نحو مطلوب و با اعتدالِ متناسب، درست سنجیده بشود، مطرح بشود [تا] اقناع بشوند افکار نخبگان. در این زمینه خب الان عامّه ی مردم، بعضی‌ها متدیّنند، بعضی ها متعبّدند، وقتی گفته میشود، میروند سراغ باروری بیشتر؛ لکن نخبگان جامعه باید قانع بشوند، باید مسئله را قبول کنند؛ 

 

 

 اگر نخبگان قبول کردند، کار سهل میشود، کار فرهنگ سازی آسان میشود. در این زمینه ها ان‌شاء الله بایستی آقایان تلاش کنید و امیدواریم ان‌شاء الله موفّق باشید. بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور هفتاد و پنج میلیونی نیست، کشور ما کشور صد و پنجاه میلیونی [است] ، حالا ما دستِ کم را گرفتیم گفتیم صد و پنجاه میلیون؛ بیشتر هم میشود گفت. 

 

 قطعاً این کشور با این سطح وسیع، با این تنوّع آب و هوایی، با این امکانات فراوان زیرزمینی، با این استعداد بالقوّه¬ ی علمی که در این کشور وجود دارد، میتواند یک کشور پر جمعیّتی باشد و ان‌ شاءالله خودش هم این جمعیت را اداره کند؛ یعنی همچنان ‌که ما فکر میکنیم که اگر چهار پنج بچّه افتاد روی دوش یک خانواده وضع زندگیشان چگونه خواهد شد، فکر این را هم بکنید که این چهار پنچ بچّه وقتی بزرگ شدند و کاری پیدا کردند و شغلی پیدا کردند چه کمکی میتوانند به پیشرفت کشور بکنند؛ یعنی این را هم باید فکر کرد.
 

 

یک نگاه مقلّدانه‌ ای به زندگی غربی یا به زندگی اروپایی وجود داشته که به اینجاها منتهی شده و میراث آن به ماها رسیده؛ ما هم در یک برهه ای از زمان غفلت کردیم، کاری که باید انجام بدهیم انجام ندادیم. در حالی که امروز در [بعضی] از همین کشورهای غربی از کاهش باروری دارند زیان می بینند، پشیمانند؛ و در بعضی از کشورهای غربی مطلقاً کاهش باروری وجود ندارد؛ یعنی خانواده های پر جمعیّت؛ مثلاً خانواده ی آمریکایی با ده دوازده بچّه، چطور خانواده ی ایرانی [ که]میخواهد از او تقلید کند باید حتماً یک بچّه داشته باشد یا دو بچّه! که این الان وجود دارد و گزارشها و خبرها از این واقعیّت به ما اطلّاع میدهد. ان ‌شاء الله که موفّق و مؤیّد باشید. 

 


 

 


والسلام علیکم و رحمة الله 

سبک زندگی اسلامی (2) : گناه کبیره‌ی غرب .

 

 

گناه کبیره‌ی غرب 

 


یکی از مشکلات دنیای غرب که به تدریج پایه‌های تمدن غرب را مثل موریانه می‌خورد و 

  

 

علیرغم پیشرفتهای صنعتی و علمی‌اش مشرف به سقوط و هلاکت است – البته در بلند 

  

  

مدت – همین قضیه‌ی بی‌توجهی به خانواده است. نتوانستند خانواده را حفظ کنند. در   

 

غرب، خانواده، غریب، مورد بی‌اعتنایی و تحقیر شده است.   

یکی از  گناهان کبیرهء تمدن غرب نسبت به بشریت، این است که ازدواج را در چشم مردم   

 

سبک کرد. تشکیل خانواده را کوچک کرد. مثل لباس که عوض می‌کنند... قضیه‌ی زن و   

 

شوهری را این طور کردند.   

آن کشورهایی که در آن خانواده دارد ضایع می‌شود، در واقع پایه‌های مدنیّت آنها دارد  

 

 

می‌لرزد و نهایتاً فروخواهد ریخت. 

  

 

 

سبک زندگی اسلامی (1)

 سبک زندگی اسلامی (1) 

 

مقام معظم رهبری امام خامنه ای حفظه الله : 

 

 

1- تحقیرِ همسر، آغازِ فرو پاشی خانواده :


ظلم، تبعیض و اهانت، در هر حالی غلط است. اگر شما عالیترین مرد دنیا باشید  

 

و زن شما مثلاً از لحاظ سواد و معلومات و ... یک خانم کم سوادی باشد، 

 

 یا از یک خانواده‌ی پایینی باشد، شما حقّ کمترین ظلم و اهانتی را به او ندارید،  

 

زن همان زن است تا ابد. حق کمترین اهانتی را به او ندارید  

 

این البته فقط مخصوص ما نیست  . این اروپاییهای اُدکلن زده‌ی اتو کشیده،  

 

گاهی خیلی بدتر از جوامع ما به این موجودات ظلم میکنند. مرد حق ندارد 

 

 ـ ولو بالاتر از زن باشد ـ به زنش جفا کند


زن هم همینطور. گاهی زن، یک خانم باسواد تحصیل کرده است که مثلاً حالا با یک  

 

مردِکارگری ازدواج کرده است. او هم حق ندارد مرد را تحقیر کند.  

 

مرد، باز هم برای او نقطه‌ی اتکایی است. باید به او تکیه کند.  

 

باید او را از لحاظ روحی چنان حفظ کند که بشود به او تکیه کرد.  

 

این، خانواده‌ی سالم است. اگر خانواده را این طوری تشکیل دادید،‌ 

 

بدانید که یک رکن اساسی سعادتِ خودتان را تأمین کرده‌اید.   

2- معاشرتهای غیر شرعی.  


آن آقایی که با زنان نامحرم سروکار دارد، 

 

 دو جا برای او امکان اشباع غرایزش در سطوح مختلف وجود دارد، 

 

 این دیگر به زن خودش آن جور پای بند نیست. 

 

 مثل مردی که هیچ زنی نگاه نمی‌کندنیست...  

 

اینکه می‌گویند زن باید خودش را در محیطهای اجتماعی با نامحرم مخلوط نکند، 

 

 برای این است که این زن، دلبستگی‌اش به مرد خودش باشد 

 

 و الّا اگر زن کارش به جایی رسید که مرد خودش برایش عادی شد، 

 

 مثل وضعیتی که الآن در جوامع غربی می‌بینید که اصلاً این مرد برای زن اهمیّتی ندارد، 

 

 می‌گوید حالا شد، شد، نشد هم نشد. می‌گوید طلاق می‌گیریم، 

 

 تمام می‌کنیم تو برو دنبال کارت، من هم می‌روم دنبال کارم. این بد است.  

 

بعضی از خانمها امروز تلاش می‌کنند که وضع زنان را این جوری کنند. 

 

 این به ضرر زنهاست به نفع زنها نیست؛ چون این، بنیان خانواده را متلاشی می‌کند. 

 

 

 

لزوم ارتباط امام جماعت با مأمومین....

متن مهم  پیام امام خامنه ای حفظه الله به  بیست و دومین اجلاس سراسری نماز

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم 


قرآن کریم در توصیف قدرتمندان ِ مؤمن و در صدر وظایف آنان اقامه‌ی نماز را نام برده است: 

 

«‌ الذین ان مکنّاهم فی الارض اقاموا الصلاة... »‌


این وظیفه، در عمل شخصی، کیفیت بخشیدن به نماز است، 

 

 و در تلاش اجتماعی، ترویج نماز و همگانی کردن آن. 


کیفیت یافتن نماز بدین معنی است که نماز، با حال و حضور ادا شود؛ 

 

 نمازگزار به نماز با چشمِ "میعاد ملاقات با خدا" بنگرد  

 

و در آن، با خدای خود سخن بگوید و خود را در حضور او ببیند؛ 

 

 نماز را تا میتواند در مسجد و تا میتواند به جماعت بگزارد. 


و ترویج نماز، هر حرکت و تلاشی است که در راه همگانی کردن آن،  

 

و تبیین اهمیت آن، و آسان کردن دسترسی به آن، بتوان صورت داد. 


صاحبان اندیشه و بیان، با گفتن و نوشتن؛ دارندگان رسانه‌ها و منبرها با پرداخت جذّاب و هنری؛ مسئولان دستگاهها هر یک متناسب با کارکرد آن دستگاه، میتوانند این وظیفه‌ی بزرگ را ادا کنند. 


کمبود مسجد در شهر و شهرک و روستا؛ 

 

 نبود جایگاه نماز در مراکز اجتماعات همچون ورزشگاه و بوستان و ایستگاه و مانند آن؛  

 

مراعات نشدن وقت نماز در وسائل مسافرتهای دور دست؛ 

 

 نپرداختن شایسته به نماز در کتابهای درسی؛  

 

نپرداختن به پاکیزگی و بهداشت در مساجد؛ 

 

 نپرداختن امام جماعت به تماس و رابطه با مأمومین؛ 

 

 و هر کمبود دیگری از این قبیل‌ ها، نقاط ضعفی است که باید همتهای بلند بر زدودن آن برانگیخته شود  

 

و نشانه‌ی ایمان صاحبان تمکّن یعنی اقامه‌ی نماز، در جامعه‌ی اسلامی ما روز بروز نمایان‌تر گردد. 

 

 انشاء الله
والسلام علیکم و رحمة الله
سیّد علی خامنه‌ای
11/ شهریور / 1392
 

 

 

 

زندگی شیرین از نگاه مقام معظم رهبری .

 

 

زندگی شیرین 

  

 

۱-  زن و شوهر باید راز هم را حفظ کنند، زن نباید راز شوهر را پیش کسی بازگو کند. مرد هم مثلاً نرود پیش رفقایش در باشگاه یا مثلاً فلان مهمانی و ... راز همسرش را بازگو کند، حواستان جمع باشد، اسرار هم را محکم نگه دارید تا زندگی ان شاء الله شیرین و مستحکم شود.  

 

۲-  کمک واقعی این است که دو نفر غمها را از دل هم بر طرف کنند. هر کسی در دوره‌ی زندگیش، گرفتاری و مشکل و غمی پیدا می‌کند و ممکن است دچار ابهام و تردید بشود. آن دیگری در چنین موقعیتی، باید به کمک همسرش بشتابد و به او کمک کند. غم را از دل او بردارد. او را راهنمایی کند و اشتباه و خطای او را بر طرف نماید. 

 

۳-  یکی از موجبات سعادت خانواده‌ها و اشخاص، این است که تقیّدات زاید و تجمّلات زیادی و پرداختن بیش از اندازه‌ی لازم به امور مادی، از زندگیها دور شود. لااقل بخش اصلیِ زندگی محسوب نشود. یک چیز حاشیه‌ای، یک کنار باشد. زندگی را از اوّل باید ساده برداشت و محیط زندگی را باید محیط قابل تحمّلی کرد.  

۴-  اسیر تجمّلات و تشریفات و چشم و هم چشمی نشوید. خودتان را در دام مسابقه‌ی مادی در امر زندگی نیندازید. هیچ کس در این مسابقه، خوشبخت و کامیاب نمی‌شود .زندگی را ساده بگیرید، خودتان را اسیر تشریفات نکنید. اگر از اول وارد مسابقه تشریفات شدید، دیگر رها شدن از آن سخت است.   

۵-   قناعت کنید، از قناعت خجالت نکشید. بعضیها خیال می‌کنند که قناعت مال آدمهای تهیدست و فقیر است و اگر آدم داشت، دیگر لازم نیست قناعت کند. نه، قناعت یعنی در حدّ لازم، در حد کفایت، انسان توقّف کند.  

 

۶-  اسلام که راجع به حجاب حرف می‌زند، آیات قرآن که راجع به حجاب حرف می‌زند، راجع به حدود زن و مرد با یکدیگر دستور دارد، این به خاطر خود مردم است، به خاطر همین خانواده‌هاست. همین دخترهای جوان که شوهرشان را می‌خواهند از دست ندهند، این پسرهای جوان که زن محبوبشان را می‌خواهند از دست ندهند، این، بدون حجاب و بدون رعایت نمی‌شود، آیاتِ قرآن این طور حکمت آمیز و عمیق است

  

این محرم و نا محرمها، این حجاب و حفظ زن، این  

« قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ... و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ» ( سوره مبارکه نور / 30-31 ) ،  

 

چشمهایتان را به هر منظرهای باز نکنید، به هر چیزی نگاه نکنید تا به هر طرفی کشانده نشوید این برای چیست؟ این برای این است که این زن و شوهر به هم مهربان و وفادار بمانند. آن مردی و آن زنی که در جوامع فاسد دنیا به هر جا رسیدند، به هر گذرگاهی که رفتند، هر طور دلشان خواست سوء استفاده کردند و اختلاط پیدا شد، دیگر برای آنها محیط خانوادگی چقدر اهمیت پیدا خواهد کرد؟  هیچ

 

 اسمش را هم گذاشتهاند آزادی که اگر این آزادی باشد، بزرگترین بلیههای بشر محسوب میشود. آن مردی که هر طور دلش بخواهد به هر طرف متمایل باشد به طرف زنها، عِنانی ندارد، حفاظی ندارد و آن زنی که با حیا و عفاف و حجاب انسانی آراسته نیست، حفاظی ندارد، چنین زن و مردی برای زن خودشان، بریا شوهر خودشان احترامی و اهمیّتی قائل نیستند .  

  در اسلام، یک زن و مرد در مقابل هم مسئول هستند و به هم علاقهمندند. به هم محتاج و وابستهاند. یک سلسله‌ی عظیم و طولانی که از احکام ناشی میشود از چیست؟ از اینکه میخواهند خانواده محکم بماند و این زن و شوهر به هم خیانت نکنند و با هم باشند.

 

 

 

لزوم تبلیغ قرآن .

 

لزوم تبلیغ قرآن  

  

مقام معظم رهبری امام خامنه ای ( حفظه الله ) :   

 

« هر کس در هر نقطه از این کشور ، یک آیه از قرآن را  

 

برای مردم تبیین کند به نظام جمهوری اسلامی ایران کمک کرده است . »  

 

 

قرآن و سبک زندگی اسلامی .

 قرآن و سبک زندگی اسلامی

 

 مقام معظم رهبری امام خامنه ای ( حفظه الله ) در اولین روز از ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۲فرمودند : 

1- باید در جامعه اسلامی هدایت قرآنی و سبک زندگی اسلامی حاکم باشد. 


2- باید فرهنگ جامعه اسلامی منطبق با اخلاق قرآنی و دستورات معصومین (علیهم السلام) باشد. 


3- تبعیت اکثریت مردم دنیا از فرهنگ غرب ملاک و دلیلی برای تبعیت از این فرهنگ در جامعه اسلامی نیست.  

4- در جامعه اسلامی بایستی هدایت و معیارهای قرآنی مورد تبعیت قرار گیرند.  

5 -  دین، عقل سلیم و گفتار معصومین (علیهم السلام) معیارهای قرآنی هستند 

 

 که باید در جامعه اسلامی ملاک پیروی و تبعیت باشند. 

 

 6- همه آحاد جامعه باید با قرآن ارتباط برقرار کنند زیرا قرائت و فهم قرآن مقدمه تدبر در آن است.